Our forbidden untolds;
  • Reads 931
  • Votes 145
  • Parts 11
Sign up to add Our forbidden untolds; to your library and receive updates
or
#3sadend
Content Guidelines
You may also like
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
35 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
Bermuda Triangle by KimSKZOT8
5 parts Ongoing
Bermuda Triangle Couple: ChanJin , MinBin Genre: Romance, Drama, Crime, Angst, Smut هیونجین خودخواهانه کریستوفر رو درگیر یک عشق ممنوعه کرده بود. عشق ممنوعه‌ای که هر دوشون رو داخل خودش می‌کشید، درست مثل مثلث برمودا. اما چیکار می‌تونست بکنه وقتی توان فاصله گرفتن از پسر بزرگ‌تر رو‌ نداشت؟ حس آرامش و امنیتی که درون کریستوفر بود اون رو به سمت خودش می‌کشید؛ هیونجین به اون آرامش و امنیت احتیاج داشت. ... چشم‌هاش رو بست و جلو رفت، آروم لب‌هاش رو روی لب‌های درشت کریس گذاشت. چشم‌های کریس از تعجب گرد شدن و دست‌هاش پایین افتادن؛ هیچ نمی‌دونست توی‌ اون‌ لحظه باید چی‌کار کنه. تصمیم گرفت برای چند ثانیه هم که شده از این بوسه لذت ببره، پس چشم‌هاش رو بست، دست‌هایی که حالا از هیجان می‌لرزیدن رو بالا آورد و‌ دور کمر باریک پسرکی که داشت آروم می‌بوسیدش، حلقه و باهاش توی بوسه همراهی کرد. وقتی نفس کم آوردن، از هم‌ جدا شدن. بعد از دقایقی، کریس سکوت رو‌ شکست. «چرا؟ چرا هیونجین؟ این اشتباهه.» صدای‌ هیونجین از بغض می‌لرزید. «کجای بوسیدن کسی که دوستش دارم اشتباهه؟» کریستوفر چشم‌هاش رو باز کرد و با ناباوری بهش خیره شد، هیونجین الان بهش اعتراف کرده بود و باورش براش سخت بود؛ با درد زمزمه کرد. «تو... دوست پسر داری.» ... مینهو وارد اتاق بزرگی که سمت چپ راهر
𝑻𝒉𝒆 𝒕𝒐𝒙𝒊𝒄 𝒄𝒐𝒎𝒃𝒊𝒏𝒂𝒕𝒊𝒐𝒏 𝒐𝒇 𝒉𝒂𝒕𝒓𝒆𝒅 𝒂𝒏𝒅 𝒔𝒕𝒖𝒑𝒊𝒅𝒊 by this_is_mingi
19 parts Ongoing
☑️کامل شده☑️ "ترکیب سمی نفرت و حماقت" 《من کسی بودم که می‌خواست نفرت‌اش نسبت به خانواده‌اش رو ابراز کنه؛ اما هیچ‌وقت نمی‌دونستم چی‌میشه اگه مخفیانه بین برده‌هایی که معامله می‌شدند برم و برای اون مافیای ژاپنی اطلاعات خاندان هان رو فاش کنم. رئیس مافیای لُرد یک هیولاست.》 "_فقط ماشه رو بکش." "_قلبم رو به آدم‌خوار ها می‌دی!" "_هنوز هم اون رو دوست داری؟!" "_من تویی که همه‌ چیزم بودی رو با دست‌های خودم تموم کردم؛ روحت رو خودم از جسمت بیرون کشیدم.!" 𝕔𝕠𝕦𝕡𝕝𝕖𝕤: 𝕞𝕚𝕟𝕤𝕦𝕟𝕘, 𝕤𝕖𝕦𝕟𝕘𝕙𝕖𝕖&𝕒𝕟𝕘𝕖𝕝(𝕚𝕞𝕒𝕘𝕚𝕟𝕒𝕣𝕪); 𝔾𝕖𝕟𝕣𝕖𝕤: 𝕔𝕣𝕚𝕞𝕖, 𝕞𝕒𝕗𝕚𝕒, 𝕒𝕟𝕘𝕤𝕥, 𝔼𝕟𝕖𝕞𝕚𝕖𝕤 𝕥𝕠 𝕝𝕠𝕧𝕖𝕣𝕤; 𝔸𝕦𝕥𝕙𝕠𝕣𝕤: 𝕞𝕚𝕟𝕘𝕚, 𝕪𝕒𝕤𝕚; روز های آپ: چهارشنبه‌ها؛ همکاری با نویسنده‌ی زیبامون یاسی:) هشدار: دارای لحظات غمگین و کمی خشن، اگه حساسید نخونید:))
Sharon Melody by LeeFlourish
71 parts Complete
─𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑳𝒊𝒙 ─𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍 سال ۱۹۲۷ ، وقتی چوسان در حال گذروندن ۱۶امین سالگرد رسمی اشغال شدن توسط ژاپنی ها و از دست دادن تک به تک نماد ها و یادگاری هاش بود ، نوازنده ای بی پروا برای اثبات پافشاری روی علاقش وارد کلاب شارون شد. با وجود مخالفت های زیاد ، تصمیم گرفت نشون بده تسلیم نمیشه و از موسیقی که نمی تونست یک لحظه هم دست از تحسینش برداره ، حفاظت می کنه. برای همین توی کلاب شارونی که بین خونه های اشرافی با سقفی شیروونی خاکستری رنگ ، سازه ای ناهمگون به حساب می اومد ، باقی موند. درون کلاب شارون با ظاهرش تفاوت زیادی داشت. در بین تاریکی راه پله ی اون ساختمون ، می شد گرمای هاله ای از آفتاب رو حس کرد. ردپایی از خاطراتی که در حال از بین رفتن بود و اشخاصی که شاید حتی از مرد نوازنده هم بی باک و بی پروا تر به نظر می رسیدن. به خصوص پسرکی که رنگ چشم هاش ، انعکاسی متفاوت از آفتاب رو نشون می داد.
You may also like
Slide 1 of 10
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Oneshot , imagine,Diaries , scenario  cover
𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑳𝒊𝒌𝒆 𝒀𝒐𝒖 | 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒉𝒐  cover
Mad wolf | kookv cover
Bermuda Triangle cover
𝑻𝒉𝒆 𝒕𝒐𝒙𝒊𝒄 𝒄𝒐𝒎𝒃𝒊𝒏𝒂𝒕𝒊𝒐𝒏 𝒐𝒇 𝒉𝒂𝒕𝒓𝒆𝒅 𝒂𝒏𝒅 𝒔𝒕𝒖𝒑𝒊𝒅𝒊 cover
Sharon Melody cover
One Shots ¦ StrayKids  cover
A Shoulder To Cry On | Minsung cover

Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK

35 parts Ongoing

couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."