مین یونگی از خیلی چیزها توی زندگیش مطمئن نیست. در واقع زندگی جوری باهاش تا کرده که به اجبار، باورش به خیلی چیزها رو از دست بده.. شبهاش رو، روی پشت بومی پر ستاره صبح میکنه و روزهاش با دویدن به دنبال آیندهای نامعلوم سپری میشه.. آیندهای که مرد، اون رو متعلق به خودش نمیدونه و لا به لای تمام ناباوریهاش، عمیقاً به این حقیقت باور داره که، زندگیای رو زندگی میکنه که حقش نیست.. اما توی یکی از همین روزهای پر تنش، اتفاقی پسری سر راهش قرار میگیره که تمام افکارش رو زیر رو میکنه. باورهای داشته و نداشتهاش رو به زیر علامت سوالِ غولپیکری میکشونه و در آخر یونگی میمونه و زندگیای که دیگه به هیچوجه مثل سابق نمیشه.. برشی از متن داستان: «زمان زیادی طول کشید، اما من بلاخره فهمیدم با اومدنت، تعادل رو به زندگیم برگردوندی. مثل مرکز ثقل، نبودنت زندگیم رو از هم میپاشونه هوبای من.» -------------------------------- نام: سنتروید/نقطهی مرکزی-تکیهگاه ژانر: درام،رومنس، روزمره کاپل: سپ
5 parts