"The tragic Paradox" - Nemo - Wattpad

"The tragic Paradox"

Reads 552
Votes 63
Parts 14

Reads 552
Votes 63
Parts 14

1 new part

bangchan chan chanmin kimseungmin minsung seungmin straykids

"پارادوکسِ تراژدیک"
 تماشای اُدیپوس شهریار که بر چشم‌هایش خراش افکنده روی صحنه‌ی نمایش مسرّت‌بخش است، اما در زندگی واقعی این نگاه اشمئزاز ما را برمی‌انگیزاند.

" 18 Nov 2019
نگاهی که بر هر کجای خیابان می‌چرخد و هیچ یک از محرک ها را شکار نمی‌کند. شال‌گردن سرخ رنگ، همچو آناکوندایی عظیم‌الجثه‌ بر گردنش چنبره زده و تنفس را دشوار می‌سازد. دمای بی‌روحِ هوا بی تأثیر و مرز افق پیش چشمانش در هم تنیده‌اند.
_ عذرمیخوام جناب..
صدای غریبانه‌ای جایگزین تُن مورد علاقه‌اش می‌شود؛ رأس ساعت نه و چهل و هشت دقیقه شام‌گاه، ابر عظیم تراژدی بر احساساتش سایه می‌اندازد."

ارسطو می‌گوید تحمل دهشت نهایتا پاداش روان‌شناختی و اجتماعی به همراه دارد. ایده‌ی هیوم این است که تجربه‌ی لذتِ مقارن با عواطف منفی بر آنها فائق می‌شود و آنها را دگرگونه می‌سازد، چنان‌که در نهایت یک تجربۀ کاملا مثبت بر جای می‌ماند.

پس چه کسی می‌داند نِهِ مقدسِ این روندِ بی‌گناه کیست؟All Rights Reserved

bangchan chan chanmin kimseungmin minsung seungmin straykids

Table of contents

14 parts

Sign up to add quot;The tragic Paradoxquot; to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Sharon Melody by LeeFlourish

─𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑳𝒊𝒙 ─𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍 سال ۱۹۲۷ ، وقتی چوسان در حال گذروندن ۱۶امین سالگرد رسمی اشغال شدن توسط ژاپنی ها و از دست دادن تک به تک نماد ها و یادگاری هاش بود ، نوازنده ای بی پروا برای اثبات پافشاری روی علاقش وارد کلاب شارون شد. با وجود مخالفت های زیاد ، تصمیم گرفت نشون بده تسلیم نمیشه و از موسیقی که نمی تونست یک لحظه هم دست از تحسینش برداره ، حفاظت می کنه. برای همین توی کلاب شارونی که بین خونه های اشرافی با سقفی شیروونی خاکستری رنگ ، سازه ای ناهمگون به حساب می اومد ، باقی موند. درون کلاب شارون با ظاهرش تفاوت زیادی داشت. در بین تاریکی راه پله ی اون ساختمون ، می شد گرمای هاله ای از آفتاب رو حس کرد. ردپایی از خاطراتی که در حال از بین رفتن بود و اشخاصی که شاید حتی از مرد نوازنده هم بی باک و بی پروا تر به نظر می رسیدن. به خصوص پسرکی که رنگ چشم هاش ، انعکاسی متفاوت از آفتاب رو نشون می داد.

Sweet Gambling💲 by faeze615

Sweet Gambling قمار شیرین برای به دست آوردن قلبت خیلی صبوری به خرج دادم ... عشق واقعی ارزش صبر کردن داره ... ژانر:رومنس•اسمات•انگست•ازدواج اجباری کاپل: تهکوک - یونمین

Lost In The Dreams by Authornimchan

باد که ازصبح دور پسر موسرخ میچرخید بیشتر شروع به وزیدن گرفت و انگار برای یه لحظه همه ی دنیا متوقف شد تا سونگهوا به پسری که توی قبرستون قدیمی ایستاده نگاه کنه اون صورت اونقدر اشنا به نظر میرسید که بی اختیارسرجاش ایستاد نمیتونست بفهمه پسر عجیب اول صبح چرا اونجا بود دست گلی از غنچه های رز سفید وصورتی توی دستش داشت و سونگهوا بی اختیار زمزمه کرد: گلهای مورد علاقه من!

𝐦𝐞𝐝𝐢𝐮𝐦 𝐚𝐞𝐯𝐮𝐦 by medium_aevum

+《این عشق رو سرکوب کن وگرنه با خشم خدا رو به رو میشی》 -《پدر، این عشق مثل شعله برای شمع عه. من از مینهو دست نمیکشم. حتی اگر گناه باشه!》 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒉𝒐 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 𝑺𝒕𝒐𝒓𝒚 𝒃𝒚: 𝑹𝒆𝒚 :)

𝐂𝐇𝐀𝐑𝐌𝐄𝐑 | 𝐊𝐕 | 𝖥𝗎𝗅𝗅 by THV_CO

_ولت نمیکنم. اینبار از دستت نمیدم. حتی اگه بدونم شب ها وقتی توی بغلت،بین بازوهات جا میگیرم،به امید اینکه خوابش رو ببینی چشم هات رو میبندی! حتی اگه بدونم صبح ها به امید دیدن اون، توی بغلت چشم هات رو باز میکنی! حتی اگه بدونم موقع صدا زدنم،اشتباهی اسم اون رو جای اسم من میگی! حتی اگه بدونم موقع خوشحالیهات لحظه ای ،اون رو جای من تصور میکنی! حتی اگه بدونم با تصور اون ،من رو لمس میکنی! 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 _ 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐌𝐈𝐍 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 _𝐃𝐫𝐚𝐦 _ 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 _ 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐏𝐚𝐫𝐭 : 𝐒1 : 35 𝐏𝐚𝐫𝐭 | 𝐒2 : ? 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 / 𝐈𝐃 [𝐓.𝐌𝐞] : 𝐓𝐇𝐕_𝐂𝐎 و حمایت!

LOVESICK | Chanlix by lPhilipl

زمانی که 'دِماسیا'، کشور روشنایی پادشاه جدید خودش رو به تخت نشوند، مخالفین زیادی برای ریشه‌کَن کردن خانواده‌ی سلطنتی 'بنگ' دست به شورش‌های داخلی و خارجی زدند و کریستوفر بنگ، پادشاه جدید نه تنها شمشیرش رو لحظه‌ای پایین نیاورد، بلکه انعام ارزشمندی نصیبش شد‌. پادشاهی که رویایی درخشان‌ مثل خورشید برای کشورش داشت، با دیدن اون 'پسر' حالا خود خورشید رو پیدا کرده بود! فقط یک مشکل وجود داشت؛ پسرکِ نیمه انسان و کشوری که هر غیر آدمیزادی رو 'ساحره' خطاب می‌کرد! ↝Couple: Chanlix ↝Genre: Fantasy, Romance ↝Full

عشق پنهان by army_bts_nazii

وقتیی6عضو بی تی اس یه دفعه تصمیم به فاصله گرفت و نادیده گرفتن بیبی گروهشون میکنن تا با عشقی که بهش دارن آسیب نبینه ولی نمی دونن چه طور قلب کوچیک جیمینی شونُ میشکنن سون سام زندگی روزمره انگشت ، غمگین ، اندکی کمدی، هپی اند ،اسمات، و...... شروع : ۱۴۰۲/۳/۱۵ پایان : .... زمان آپ : جمعه ها این داستان به هیچ وجه واقعی نیست و ساخته ذهن نویسنده می باشد

★✯ˢᵗᵃʳ ˡᵒˢᵗ✯★ by hellgalaxy

𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐡𝐲𝐮𝐧𝐦𝐢𝐧 ⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟⍟ ~اون ستاره ی کم نور کنار ماه رو میبینی؟ اون ستاره ی منه... *یه فکت: اگه هنگام خوندن روی اون ستاره کوچیک پایینیه بزنید چیزی ازتون کم نمیشه ولی به ووتای من اضافه میشه🤓 ***کاش کونمو جمع کنم و یبار دیگه ادیتش کنمممم

❄︎𝑺𝒉𝒐𝒓𝒕 𝑺𝒕𝒐𝒓𝒊𝒆𝒔❄︎ by Missclover78

این بوک شامل سناریو و وانشات از گروه‌های مختلفه (در حال آپ)

Mad wolf | kookv by sugamria

هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ، تا ابد هم میمونم» ژانر: فانتزی/ امگاورس/ انگست/ رمنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ یونمین/ نامجین

You may also like

Slide 1 of 10

Sharon Melody cover

Sweet Gambling💲 cover

Lost In The Dreams cover

𝐦𝐞𝐝𝐢𝐮𝐦 𝐚𝐞𝐯𝐮𝐦 cover

𝐂𝐇𝐀𝐑𝐌𝐄𝐑 | 𝐊𝐕 | 𝖥𝗎𝗅𝗅 cover

LOVESICK | Chanlix cover

عشق پنهان cover

★✯ˢᵗᵃʳ ˡᵒˢᵗ✯★ cover

❄︎𝑺𝒉𝒐𝒓𝒕 𝑺𝒕𝒐𝒓𝒊𝒆𝒔❄︎ cover

Mad wolf | kookv cover

Sharon Melody

─𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑳𝒊𝒙 ─𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍 سال ۱۹۲۷ ، وقتی چوسان در حال گذروندن ۱۶امین سالگرد رسمی اشغال شدن توسط ژاپنی ها و از دست دادن تک به تک نماد ها و یادگاری هاش بود ، نوازنده ای بی پروا برای اثبات پافشاری روی علاقش وارد کلاب شارون شد. با وجود مخالفت های زیاد ، تصمیم گرفت نشون بده تسلیم نمیشه و از موسیقی که نمی تونست یک لحظه هم دست از تحسینش برداره ، حفاظت می کنه. برای همین توی کلاب شارونی که بین خونه های اشرافی با سقفی شیروونی خاکستری رنگ ، سازه ای ناهمگون به حساب می اومد ، باقی موند. درون کلاب شارون با ظاهرش تفاوت زیادی داشت. در بین تاریکی راه پله ی اون ساختمون ، می شد گرمای هاله ای از آفتاب رو حس کرد. ردپایی از خاطراتی که در حال از بین رفتن بود و اشخاصی که شاید حتی از مرد نوازنده هم بی باک و بی پروا تر به نظر می رسیدن. به خصوص پسرکی که رنگ چشم هاش ، انعکاسی متفاوت از آفتاب رو نشون می داد.