خاکسترهای عشق (جیکوک،کوکمین)/ Ashes of love(Jikook,Kookmin) - melina - Wattpad

خاکسترهای عشق (جیکوک،کوکمین)/ Ashes of love(Jikook,Kookmin)

Reads 20,208
Votes 4,468
Parts 77

Reads 20,208
Votes 4,468
Parts 77

Mature

5 new parts

angst bts btsfiction classic drama fanfiction gayfiction jikook jimin jungkook kookmin romance اسمات انگست جونگکوک جیمین جیکوک درام رمانتیک کلاسیک کوکمین

زوج اصلی : جیکوک،کوکمین(ورس)


نویسنده : ملینا 


اسمات برای زوج های فرعی نشون داده نشده و صرفا احساس اونها توی فیک به نمایش داده شده .

عاشقانه / درام / کلاسیک / انگست / اسمات

خلاصه : داستان این فیک به سال ۱۹۵۰ برمیگرده وقتی امپراتوری کره تضعیف شده و اختلافات داخلی و دخالت های خارجی وجود داره . جونگ کوک که پسر نخست وزیر هست به خاطر یه اشتباه تنبیه میشه تا مستقیما به ارتش بره و زیر نظر فرمانده جدید سئول یعنی پارک جیمین در ارتش خدمت کنه ...
«فیک صحت تاریخی نداره »All Rights Reserved

angst bts btsfiction classic drama fanfiction gayfiction jikook jimin jungkook kookmin romance اسمات انگست جونگکوک جیمین جیکوک درام رمانتیک کلاسیک کوکمین

Table of contents

77 parts

Sign up to add خاکسترهای عشق (جیکوک،کوکمین)/ Ashes of love(Jikook,Kookmin) to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

کابوس the nightmare by Cyntham_m

جیمین پسری یتیم با کلی مشکلات کوچیک و بزرگه به طوری که حاضره برای فرار از این مارپیچ مشکلات، هرکاری بکنه؛ولی ایا این هرکاری شامل فروختن روح و جسمش به بزرگ ترین مافیا کره هم میشه؟!

don't touch me by llggjijggll

(*لمسم نکن*) (رمنس-انگست-اسمات) &:خاص بود خیلی خاص م..من تو نگاه اول عاشقش شدم من اول عاشق شدم پس مقصر خودمم؟ برای به دست آوردنش دست به هرکاری زدم هرکاری..! وقتی حقیقتو بفهمه ترکم میکنه؟ اما من فقط عاشقت شدم جونگکوکا باید به دستت میاوردم متاسفم عشق من ماهت متاسفه.. _من جئون جونگکوک روانشناس موفق با سابقه درخشان کسی که برای رسیدن به هدفش قید داشتن خانواده رو زد و حالا در آستانه ۴۰ سالگی عاشق شدم عاشق پسری که ۲۰ سال از خودم کوچیکتره عشق کوچولوی من جیمین من تمام من پسری که چیزی درباره من و گذشتم نمیدونه ماه من نمیخوام بهت آسیب بزنم اما... این مرد عاشقته عاشقتم.. 🔞🔞🔞 _تو برای منی جیمین سعی نکن با کارات از چشمم بیوفتی &:با..باعثش تویی _بهت گفته بودم تو فقط متعلق به منی متعلق به جئون جونگکوک &:ولی من مالکیتتو حس نمیکنم جونگکوکا _میخوای حسش کنی؟ &:م..میخوام خیلی وقته.. _بابت دردی که قراره بکشی متاسفم عشق من

Batwoman|Kookmin Chatstory by Biolty

You:تو کت وومن منی؟ مجید:آره جونگکوک من کت وومن توام. Couple:kookmin

𝑫𝒆𝒋𝒂 𝒗𝒖 by im_roro_

𝐃é𝐣à𝐯𝐮 ژانر : فانتزی(خون‌آشامی) / تخیلی/عاشقانه "من...یه هیولام؟" "تو یه فرشته ای" بدون تردید جواب داد و به ارومی سرش و به سمت پسرک برگردوند. جیمین همچنان به سقف بالا سرش خیره بود. "ولی میتونم تبدیل به یه هیولا بشم" "نه تا وقتی که منو کنارت داری" بالاخره نگاهش و از سقف فرسوده که از سوراخ های کوچیکش پرتو های ضعیف نور به داخل درز کرده بود گرفت و به چشم های خسته جونگکوک خیره شد. "از دستم عصبانی؟" "انقدر زیاد که میتونم همه جا رو به آتیش بکشم..." به ارومی دستش و بلند کرد و با انگشت اشاره اش تره ای از مشکی های براق جونگکوک و به عقب فرستاد. "پس چرا انقدر ارومی؟" "چون واسه عصبانی شدن باید اول بخشیده بشم..." "بخشیدم...حالا ازم عصبانی شو!"

Heartbeat |sevensome| by 13butterfly7

کاپل : سون سام ژانر: امگاورس / امپرگ / اسمات / روزمره 🚫بوک نامنظم اپ میشه اگه مشکلی دارید فعلا خوندنش رو شروع نکنید، از تابستون آپش منظم میشه🚫

Antidote (2) by Cattelyaaa

فصل دوم🥀 خلاصه: جونگ کوک برای هدیه کردن زهرِ انتقام با جامی از لبخند و تظاهر جنگید، و درنهایت فهمید با خودش جنگیده و چیزی که باخت قلبش بود. اون برای انتقام قلب جیمین رو هدف گرفته بود غافل از اینکه گلوله جایی درست وسط قلب خودش میشینه. زمان آپ: شنبه و سشنبه

پرسه در نیمه شب by fiction_crystal

بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچید، صحنه‌ای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمی‌خواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش می‌گرفت... یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفته‌ای به حرف اومد: «اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنی‌ای می‌ده...؟» ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ژانر: عاشقانه، بی‌ال، انگست، اسمات کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge) نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.

༺𝑰𝒏𝒂𝒑𝒑𝒓𝒐𝒑𝒓𝒊𝒂𝒕𝒆༻ by _SilverMoon_m

جونگ‌کوک: نگاهم کن جیمین...من کسی ام که بهت میگه چطور زندگی کنی و تو بعد از بله گفتن, گفته هاشو انجام میدی...به نوعی اشتباهه اما ما از همینش لذت می بریم جیمین: تو از لذتش میگی اما توجهی به دردش نداری...دردی که نگاه خیره ات به وجودم تزریق می کنه و اجازه ی انجام کاری جز گفته‌ات رو از من می گیره جونگ‌کوک: بهت خیره می شم و بهت ثابت می کنم که تو باید از من فرمان برداری کنی تا به نقطه ی اوج زندگیت برسی جیمین: درد داره که چطور ممکنه این سلطه تمام بشه و من بمونم و تنهایی جونگ‌کوک: به خودت نگاه کن... علاوه بر زیبایی ای که هميشه داشتی من ازت کسی رو ساختم که لایق بودنشی...چطور می تونم مخلوق زیبام رو تنها رها کنم؟ 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑺𝒎𝒖𝒕 ~ 𝑩𝑫𝑺𝑴 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 𝑺𝒕𝒐𝒓𝒚 𝒃𝒚: @RichsonMarfoy 𝑩𝒕𝒔 𝒗𝒆𝒓 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: @_SilverMoon_m !!!این فیک نوشته من نیست و من فقط با کاپل کوکمین بازنویسیش کردم!!!

Snooker | Vmin +18 by fuckingkaf

کاپل اصلی: ویمین [ اسنوکر در فرهنگ لغت انگلستان به معنی زیرک، مارموز و... هست و معنی آن در بازی بیلیارد پنهان کردن، از دسترس دور کردن، سد کردن و ماسک کردن است... ] ژانر:جنایی،معمایی،انگست،رمنس،اسمات - هیچی نگفت و رفت... همیشه همین بود خودش بهم گفته بود وقتی میخواد بره یا یه‌چیزی رو تموم کنه سکوت میکنه، آروم میره یه‌جوری میره که انگار از اول نبوده... Hashtag Ranking: [آپ میشه] #1 in crime #1 in معمایی #2 in hot #3 in ویمین #5 in جنایی #6 in درام #6 in یونگی #7 in رمنس #8 in fiction #10 in vmin #10 in jimin #16 in bangtan شروع نوشتن داستان: 98/10/8 پایان داستان: 401/2/10

No Pulse •kookmin• by ParkRachel97

اینکه میگن هیچوقت دیر نیست یه دروغ مسخرست که میخوان باهاش بهمون امید واهی بدن.... اگه چیزی رو میخوای بجنب چون اگه دیر بشه... برای همیشه از دست دادیش - JJY ژانر : زندگی مدرسه ای، تراژدی (پایان تلخ/سَد اِند)

You may also like

Slide 1 of 10

کابوس the nightmare cover

don't touch me cover

Batwoman|Kookmin Chatstory cover

Heartbeat |sevensome| cover

Antidote (2) cover

پرسه در نیمه شب cover

༺𝑰𝒏𝒂𝒑𝒑𝒓𝒐𝒑𝒓𝒊𝒂𝒕𝒆༻ cover

Snooker | Vmin +18 cover

No Pulse •kookmin• cover

کابوس the nightmare

جیمین پسری یتیم با کلی مشکلات کوچیک و بزرگه به طوری که حاضره برای فرار از این مارپیچ مشکلات، هرکاری بکنه؛ولی ایا این هرکاری شامل فروختن روح و جسمش به بزرگ ترین مافیا کره هم میشه؟!