𝐁𝐋𝐀𝐂𝐊 𝐁𝐔𝐍𝐍𝐘 |ᵗᵃᵉᵏᵒᵒᵏ
  • Reads 1,563
  • Votes 134
  • Parts 18
  • Reads 1,563
  • Votes 134
  • Parts 18
Ongoing, First published Aug 26, 2024
بـلـک بـانـی'خـرگـوش سـیـاه'🐰🖤
جئون جونگکوک،پسری که از سر شرط بندی با رفیقش جیمین
باهم به یه کلاب میرن و با یسری اتفاقات رو به رو میشن...
اما چی میشه کیم تهیونگ رئیس شرکت کیم اون شب جذب اون
پسر خرگوش نما بشه؟
-بخشی از داستان-
-من حتی نمیدونم تو کی هستی!
-اما من برعکس تو همه چیزو درموردت میدونم،بانی
-بانی؟
-اره،بانی!به دلیل چهره ی زیبای خرگوشیت که داره میشه همون دلیل زندگیم!
𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝐁𝐋𝐀𝐂𝐊 𝐁𝐔𝐍𝐍𝐘
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐓𝐀𝐄𝐊𝐎𝐎𝐊,𝐘𝐎𝐎𝐍𝐌𝐈𝐍,𝐍𝐀𝐌𝐉𝐈𝐍
𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐫𝐨𝐦𝐧𝐚𝐜𝐞,𝐚𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧,𝐜𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲,𝐬𝐜𝐡𝐨𝐨𝐥
𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝐉𝐄𝐎𝐍𝐕
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐁𝐋𝐀𝐂𝐊 𝐁𝐔𝐍𝐍𝐘 |ᵗᵃᵉᵏᵒᵒᵏ to your library and receive updates
or
#15jungkook
Content Guidelines
You may also like
G.Y.R by purple_lopo
13 parts Ongoing
Green.Yellow.Red سبز.زرد.قرمز ___________ ژانر : بزرگسالان ، اسمات ، بی دی اس ام ، گی، انگست ،کینک، ارباب برده ___________ کاپل : ویکوک ___________ وضعیت آپ : در حال آپ ___________ ‌تکه انتخابی داستان: -جناب رئیس امروز جلسه های شما رو با گروه غذایی سان شاین کنسل کردم + واسه چی ‌.. امروز به اندازه کافی تایم داشتم ، میتونستم به تمام جلسات برسم -اینطور نیست..امروز عصر برنامه های کاری شما پره نگاهش رو از روی برگه ها بالا آورد و به پسر رو به روش خیر شد نگاه های اونو بهتر از هر کس دیگه ای می‌شناخت خندید و خودکار توی دستش رو روی میز گذاشت و دست به سینه شد و تکیه اش رو به صندلی محکم کرد و به ساعت پشت سر پسر رو به روش نگاه کرد + که اینطور - بله رئیس.. همینطوره چشمش رو از ساعت گرفت و به پسر رو به روش خیره شد پسر رو به روش خنده ای تمام دندون زد و پشتش رو کرد تا از در بیرون بره + ساعت چند باید سر قرار‌ عصرگاهیم باشم صداش رو به حدی پایین آورد که فقط هر دوشون بشنون + ارباب.. پسر رو به روش سمتش چرخید و با چهره ای کاملا جدی لب زد - ساعت ۶ و نیم باید اونجا باشید رئیس و بعد خیلی سریع از در خارج شد _____________ این داستان صحنه های باز و خشن و درجه بالایی از اس ام رو نشون میده لطفا اگر نمیتونید اینجور چیزا رو تحمل کنید یا علاقه ای ندارید ، نخونیدش
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
You may also like
Slide 1 of 10
G.Y.R cover
¦ MY CUTE BOY  ¦☆vkook cover
¦ STUDENT and TEACHER ¦☆vkook cover
Shine in the dark cover
Prostrated cover
fox cover
seven⁷ cover
پرسه در نیمه شب cover
Hyunlix. cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

G.Y.R

13 parts Ongoing

Green.Yellow.Red سبز.زرد.قرمز ___________ ژانر : بزرگسالان ، اسمات ، بی دی اس ام ، گی، انگست ،کینک، ارباب برده ___________ کاپل : ویکوک ___________ وضعیت آپ : در حال آپ ___________ ‌تکه انتخابی داستان: -جناب رئیس امروز جلسه های شما رو با گروه غذایی سان شاین کنسل کردم + واسه چی ‌.. امروز به اندازه کافی تایم داشتم ، میتونستم به تمام جلسات برسم -اینطور نیست..امروز عصر برنامه های کاری شما پره نگاهش رو از روی برگه ها بالا آورد و به پسر رو به روش خیر شد نگاه های اونو بهتر از هر کس دیگه ای می‌شناخت خندید و خودکار توی دستش رو روی میز گذاشت و دست به سینه شد و تکیه اش رو به صندلی محکم کرد و به ساعت پشت سر پسر رو به روش نگاه کرد + که اینطور - بله رئیس.. همینطوره چشمش رو از ساعت گرفت و به پسر رو به روش خیره شد پسر رو به روش خنده ای تمام دندون زد و پشتش رو کرد تا از در بیرون بره + ساعت چند باید سر قرار‌ عصرگاهیم باشم صداش رو به حدی پایین آورد که فقط هر دوشون بشنون + ارباب.. پسر رو به روش سمتش چرخید و با چهره ای کاملا جدی لب زد - ساعت ۶ و نیم باید اونجا باشید رئیس و بعد خیلی سریع از در خارج شد _____________ این داستان صحنه های باز و خشن و درجه بالایی از اس ام رو نشون میده لطفا اگر نمیتونید اینجور چیزا رو تحمل کنید یا علاقه ای ندارید ، نخونیدش