خلاصه داستان: جئون جونگکوک وارث قبیله ماه در حال سقوط سال ها پیش در نوجوانی به دست پدرش از قبیله طرد شد. حالا بعد از گذشت سال ها با رهبری کردن گرگ های آزاد دوباره به قبیله برگشته تا چیزی که حق خودش بوده را به دست بیاورد اما مانعی بزرگ بر سر راهش قرار دارد. مانعی به نام کیم تهیونگ. ❌️هشدار! داستان شامل صحنه های خشونت امیزی می باشد که برای همه مناسب نمی باشد. با توجه به روحیات خود تصمیم بگیرید❌️ برشی از داستان: به محض دیدن تصویر رو به رویش خشکش زد. جهان ناگهان در سکوت فرو رفت. دیگر نه سرمای آب را احساس می کرد و نه صدای جیرجیرک ها را می شنید. نمی دانست چرا اما درون قلبش غوغایی به پا شده بود. قلبش انقدر محکم خودش را به سینه او می کوبید که انگار می خواست قفسه سینه اش را بشکافد و خودش را به او برساند. آب دهنش را به هر زحمتی که بود قورت داد و به ارامی به او نزدیک شد. تهیونگ به تخته سنگی تکیه داد و چشم هایش را بسته بود. مژه های بلندش روی صورت زیبای او سایه انداخته بود. درست مثل جونگکوک لباسی به تن نداشت. جونگکوک نگاهش را از صورت او گرفت و به قفسه سینه او که پوششی از رقص نور و سایه ماه بین برگ های درختان به تن داشت دوخت. انگار مسخ تن او شده باشد قدمی جلو رفت... Main couple: taekook Side couple: namjin Genre: omegaverse, historical, romanceAll Rights Reserved