مولتی شات:داستان از زبان جونگکوکه. از لحظهی پیدا کردن جفتش تا زمانیکه بالاخره پیوندشون رو قبول میکند ---- نمیدونم یه روزی دلم میخواست اون لب ها رو ببوسم یا نه؟آخه الان هیچ علاقهای بهش نداشتم!حس میکردم باید مزهی تلخی بده!یه تلخ بد! اشک از شدت بدبختیم توی چشمام جمع شد و من آلفای قوی تری بودم که اجازهی ریختن بهشون بدم.چشمهام رو بستم و سرم رو روی میز گذاشتم تا بخوابم!شاید وقتی بیدار شدم اون دیگه جفتم نبود! ---- ژانر:امگاورس،عاشقانه شروع: ۲۱شهریور۱۴۰۳ ۱۳:۰۴ پایان: ۱مهر۱۴۰۳ ۱۰:۵۹All Rights Reserved