𝕮𝖆𝖒𝖊𝖑𝖑𝖎𝖆/کاملیا
  • Reads 3,678
  • Votes 423
  • Parts 41
  • Reads 3,678
  • Votes 423
  • Parts 41
Ongoing, First published Sep 07
Mature
میخواهم بی‌تردید باور کنم که: انسان برای عشق و دگرگونی زاده شده _اوسامو دازای
*در حال آپ
کاپل:سوکوکو
ژانر:معمایی،ماجراجویی،فانتزی،رمنس
All Rights Reserved
Sign up to add 𝕮𝖆𝖒𝖊𝖑𝖑𝖎𝖆/کاملیا to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
This my empire💮 by littleHosna
14 parts Complete Mature
🖤بخشی از داستان : -جان..تو حافظه ات رو داری از دست میدی؟!...ببخشید..ببخشید تقصیر منه که نتونستم ازت مراقبت کنم.. -نه گا تقصیر تو نیست..تو که کاری نکردی.. -مشکل همینه!! من باید جلوت رو می گرفتم که برای ما نجنگی..که برای ما به جنگ با امپراطوری شب نری...باید دستشون رو میخوندم که میخوان تورو بگیرن! میخوان با مسمومیت نگهت دارن! -چرا بخوان من رو بدست بیارن؟! -قدرت اژدهای نور...اون بعد هزار سال توی بدن تو به دنیا اومده..روح قدرتمندی که چهارقلمرو رو باهم متحد میکنه...اگه اونها داشته باشنت میتونن هم جلوی این اتفاق هارو بگیرن و هم قدرت مطلق رو به دست بگیرن! این دلیل وقوع همه ی این اتفاق ها بود؟! یعنی شاهزاده وانگ هم برای این قدرت بهم نزدیک شده بود؟!..💔 ****** توهمات انقدر قوی بودن که برای لحظه ای.. برای لحظه ای به مدت سال ها و به بزرگی دقیقه های تکه تکه شده.. من باور کردم میتونم داشته باشمت:)💔 کاپل : ییجان ژانر : علمی تخیلی/ رومنس/ بی ال / انگست/ هپی اند
You may also like
Slide 1 of 10
Silent Lullaby cover
Peacock cover
HIS BOY | YEONGYU cover
سیاه مثل شب cover
𝘩𝘺𝘶𝘯𝘨 𝘪'𝘮 𝘴𝘤𝘢𝘳𝘦𝘥 - sunki cover
My pink boy [ Yoonmin ] cover
This my empire💮 cover
The dark side of me[cockles] cover
LO$ER=L♡VER cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

Silent Lullaby

25 parts Complete

دلش میخواست به گذشته برگرده... زمانی که باهم در حد مرگ مبارزه میکردن و شبها از شدت خستگی روی تخت بیهوش میشدن زمانی که دازای احمق پر حرفتر از الان بود و با چرت وپرت گویی هاش اونو تا مرز جنون میبرد و مجبورش میکرد به متن احمقانه کتاب " راهنمای جامع خودکشی" گوش بده و در مورد اینکه کدوم راه خودکشی بهتره ازش نظر میخواست شاید اونا روزهای خوب زندگیش بودن که قدرشونو ندونسته بود روزهایی که دیگه برنمیگشتن...