𝚜𝚞𝚛𝚛𝚘𝚐𝚊𝚌𝚢
  • Reads 3,114
  • Votes 230
  • Parts 20
Sign up to add 𝚜𝚞𝚛𝚛𝚘𝚐𝚊𝚌𝚢 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
* Dawn After Dark ( طلوع بعد از تاریکی ) * by nana_is_here
17 parts Ongoing
[ من گفتم سقوط درد نداره چون تو اون کسی بودی که من رو از بلندترین پرتگاه به پایین هل داد! قلبم رو با چاقو هزار تکه کن اما لطفا مواظب باش چاقو به دستت آسیب نزنه! ] * یونا دختری که پدر و مادرش رو در کودکی در حادثه ی تصادف از دست میده و مادربزرگ پیرش سرپرستی اون رو به عهده میگیره..‌ اما زندگی با یونا مهربون نیست و اون قبل از اینکه به سنِ قانونی برسه آخرین عضو از خانوادش یعنی مادربزرگش رو هم از دست میده... دولت اون رو به یه یتیم خونه در سئول منتقل میکنه و خیلی طول نمی‌کشه از اینکه یه راهبه به اسم میا اون رو به سرپرستی میگیره و با خودش به کلیسا میبره... یونا تمامِ ویژگی های یه دختر خوب و معصوم رو داره ولی چی میشه اگر تصمیم بگیره به یه آدمِ اشتباه دل ببنده؟! " به هر حال همیشه دخترای خوب متعلق به پسرای بد هستن" ____________________________________ 🏷 اتفاقات، حوادث ، رویدادها ، سازمان ها و قوانین این داستان ممکن است با واقعیت مطابقت نداشته باشد.
My Home by Serendipity13_6
70 parts Complete Mature
خلاصه کتاب : دختری که تمام عمرشو درد کشیده بود. امیدی برای زندگی نداشت و فقط برای خانوادش زندگی میکرد. برای اونها میخندید و شاد بود از خودش متنفر بود. از روزی که به دنیا اومده بود. از روزی که مادر و پدرش به خاطر اون مردن درد هاش براش درست مثل تنبیه بود. باید درد میکشید تا تاوان کشته شدن پدر و مادرشو بده. برشی از کتاب: اشکام صورتمو‌ خیس کرده بود و قلبم به شدت درد میکرد و‌ تیر میکشید اما بازم ادامه دادم -چرا...نمی ...خوای قبول کنی ا..از وقتی به دنیا اومدم فقط دارم عذابتونننن میدم از خودم متنفرم از اینکه ضعیفم از اینکه مریضیم از اینکه چیزی به جز دردسر براتون نیستم از اینکه یه قاتلم متنفرممممم. کا..شکی فقط بمی...رم..میخوام بمیرممم.. با کشیده ای که تو گوشم خورد ساکت شدم و با بهت به برادری نگاه کردم که برای اولین بار توی این ۱۹ سال دست روم بلند کرده بود. همیشه این بوسه هاش بود که گونمو نوازش میکرد، دستهاش بود که محکم به اغوشم‌ میکشید اشک تو چشمام جمع شد و سعی کرد جلوی بغض جدیدی که هر لحظه بزرگ و بزرگ تر میشد رو بگیرم . درد توی تمام وجودم میپیچید. پشیمونی، غم و هاله اشک توی چشماش و لرزش دستاشو به وضوح میدیم.. کاپل اصلی: جیمین / ات کاپل فرعی : نامجین- تهکوک- سپ ژانر: پزشکی-درام-عاشقانه-انگست-برشی از زندگی- bg- اسمات
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
35 parts Complete
نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
RED TYPEWRITER  by TemisBarany
41 parts Ongoing
سناتور کیم فردی باکمالات ، مستبد و مردسالار و دولتمندی بود که خیلی ها از جمله مادلین خواهان او بودن و همین حقیقت باعث می‌شد پیچک های حسادت خفه‌کننده خرخره‌شُ بچسبه و نزاره نفس بکشه ! ************* اسم فیک : ماشین تحریر قرمز کاپل : ویکوک ، سیکرت ژانر : رمنس ، عاشقانه ، لیتل اسمات / سلطنت، امگاورس ، لیتل کمدی، هیستوری، انگست ... فصل اول = کامل شده S1 فیک : + من همسر اون عیاش نمیشم × راه و جاده برات نزاشتن! انتخابی نداری آلبالوی ترش! + بهت نشون میدم چجوری راه و جاده میسازن .. ................ × اون مهمونی برای توعه، چرا مشکی پوشیدی ؟ + قدرتمُ به رخ میکشم ................. ÷ تو با کیک زدی تو صورتم !!! + ما تو میلان اینجوری خوشامد میگیم ............... _ پسر خوش منظر و شکیبایی دارید × آه اون تک امگای شیطون خانواده اس ، سناتور _ اون پسر یه امگاس ؟؟!!! ............. + عشق من اندازه ی دریاها و اقیانوس ها بزرگه ! _ دلم‌میخواد تو اقیانوسی که میگی شنا کردنُ یاد‌بگیرم ........ تک امگای خانواده ی تاجر پارچه ،که از قضا پسر هم هست و کمیاب، خاستگار های زیاد و آدم حسابي داره ! اما مگه اون پسر چشم فندقی به چیزی جز قدم زدن بین گل های ادرسی و یواشکی دزدی گیلاس و آلبالو از آشپزخونه بزرگ خونشون و نوشتن خوب و بد دنیا با اون ماشین تحریر قرمز آلبالویی ،توجه میکنه ؟ مگر اینکه
You may also like
Slide 1 of 20
* Dawn After Dark ( طلوع بعد از تاریکی ) * cover
Badlands cover
𝙀𝙭𝙩𝙧𝙚𝙢𝙚 𝙇𝙤𝙫𝙚♡                 《Season1》 cover
ꫝꪖ𝕥𝕣ꫀᦔ🥀 cover
My Home cover
[𝐖𝐢𝐟𝐢-𝐩𝐚𝐬𝐬𝐰𝐨𝐫𝐝]ʲˡᵐˡᵑ cover
The fifth sense cover
My Instagram Love ✔ cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
She got me going crazy Vol. 1 cover
𝐑𝐄𝐃 𝐔𝐍𝐈𝐂𝐎𝐑𝐍 cover
ʍɾ ɑɾɾօցɑղԵ ( Translation ver ) cover
Atonement / تاوان cover
RED TYPEWRITER  cover
᭝‌ 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 cover
𝘿𝙤𝙡𝙡𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚 𝙎1 cover
♔𝕸𝖆𝖋𝖎𝖆 𝖇𝖗𝖎𝖉𝖊♔ cover
𝕸𝖞 𝖘𝖊𝖝𝖞 𝖍𝖚𝖓𝖙𝖊𝖗 cover
Coercion cover
𝑻𝒉𝒆𝒓𝒆 𝒊𝒔 𝒅𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 𝒂𝒓𝒐𝒖𝒏𝒅! cover

* Dawn After Dark ( طلوع بعد از تاریکی ) *

17 parts Ongoing

[ من گفتم سقوط درد نداره چون تو اون کسی بودی که من رو از بلندترین پرتگاه به پایین هل داد! قلبم رو با چاقو هزار تکه کن اما لطفا مواظب باش چاقو به دستت آسیب نزنه! ] * یونا دختری که پدر و مادرش رو در کودکی در حادثه ی تصادف از دست میده و مادربزرگ پیرش سرپرستی اون رو به عهده میگیره..‌ اما زندگی با یونا مهربون نیست و اون قبل از اینکه به سنِ قانونی برسه آخرین عضو از خانوادش یعنی مادربزرگش رو هم از دست میده... دولت اون رو به یه یتیم خونه در سئول منتقل میکنه و خیلی طول نمی‌کشه از اینکه یه راهبه به اسم میا اون رو به سرپرستی میگیره و با خودش به کلیسا میبره... یونا تمامِ ویژگی های یه دختر خوب و معصوم رو داره ولی چی میشه اگر تصمیم بگیره به یه آدمِ اشتباه دل ببنده؟! " به هر حال همیشه دخترای خوب متعلق به پسرای بد هستن" ____________________________________ 🏷 اتفاقات، حوادث ، رویدادها ، سازمان ها و قوانین این داستان ممکن است با واقعیت مطابقت نداشته باشد.