Mistress of the master/معشوقه ارباب
  • Reads 4,555
  • Votes 621
  • Parts 12
  • Reads 4,555
  • Votes 621
  • Parts 12
Ongoing, First published Sep 16, 2024
من خودمو نفرین کردم....باورم نمیشه!!!
اون نفرین لعنتی مسیر زندگیم عوض کرد.
همه چیز از اون کتاب شروع شد
ولی من اون نفرین دوست دارم...نفرین دوست داشتنی من.

این منم...من یک نفرینم.....من معشوقه اربابم.
.
.
جین متوجه لبخندی که روی لباش شکل گرفته بود شد 
دستاش برای لمس پسر پایین برد و کنار گوشش با صدای بم زمزمه کرد
+وقتشه برگردی خونه جینی


کاپل اصلی: تهجین
فرعی: یونمین
ژانر: تاریخی ، طنز ، عاشقانه....
 فیکشن شامل سفر در زمانه و اسمات هم داره و فقط از اسم اعضا استفاده شده و داستان هیچ ارتباطی به زندگی شخصی اعضا نداره🎀
All Rights Reserved
Sign up to add Mistress of the master/معشوقه ارباب to your library and receive updates
or
#67seokjin
Content Guidelines
You may also like
گربه عروسکی(تکمیل شده) by ZahraAmini4
27 parts Ongoing
هر شب به خاطر اون عوضی از درد به خودش می پیچید. اون بی رحم هر شب با تمام توانش بهش تجاوز میکرد. تعجب کرده بود که چرا تا الان از اون بچه ای نداره. ولی این چند روز حالش تغییر کرده بود و ترس و استرس تمام وجودش را گرفته بود . صبح ها حالت تهوع داشت و دلش درد می کرد. *** - قول میدم آبنبات قوله قوله! فقط نزار اون چشای خوشگلت با اشک سرخ بشن! جین خواهش می کنم انقدر گریه نکن! التماست می کنم! نمی تونم اینجور گریه کردنتو ببینم! دونه های مرواریدی اشک از گونه هاش پایین می یومد. انگار دیگه کنترلی روشون نداشت. دلش می خواست همینجور تا صبح تو بغل عشقش گریه کنه تا خالی بشه! *** بعد رو به تهیونگ کرد و گفت: راه بیوفت به سمت خونه ارباب هوسوک! تهیونگ چشمی گفت و راه افتاد اما بدای یک عمر گذشت. چرا دقیقا اون لحظه که به هوسوک پناه آورده بود باید این اتفاق می افتاد؟ *** - یه نگا به شلوارت بنداز! غرقه خونه! مقتعت دوباره زخم شده! اصلا دردشو حس می کنی؟ یونگی تنها سکوت کرد. آخه حرفی برای گفتن نداشت. جیمین نگران یونگی بود.‌ با وجود جای شلاق ها روی تنش اونو بلند کرده بود.
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 10
My Boyfriend Is My Bodyguard 💵 cover
oxymoron | namjin cover
گربه عروسکی(تکمیل شده) cover
𝐋𝐢𝐥𝐢[𝒔𝒐𝒑𝒆] cover
「Dear Jimini 」ᴘᴇʀ ᴛʀᴀɴsʟᴀᴛɪᴏɴ' cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
DREAM ~ BTS ✔ cover
He Is My Boyfriend ❢ Vkook cover
TENSION🍷(vkook) cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

My Boyfriend Is My Bodyguard 💵

39 parts Complete

💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ -میخوای اول بهم تجاوز کنی بعد بکشیم ؟ -الان قرن بیست و یکه ... کی دیگه همچین کاری میکنه ؟ با چشمای گرد شده داد زد -یعنی فقط بهم تجاوز میکنی ؟ نمیکشیم ؟ □■□■□■□■□■□ -من مخ اینو میزنم ! -شبیه آدمایی نیست که بشه مخشونو زد -باشه .. من میزنم ! -احمق من میگم نمیشه تو میگی میزنم ؟ -من منم ! تو نیستم که ! من اگه بخوام .. میتونم مخشو بزنم ! □■□■□■□■□■□ Story Genre:fiction,fluff,romance,action,smut🥊 Couple:Vkook,Yoonmin,secret😏🌸 "Completed"🌻