𝖂𝖗𝖔𝖓𝖌 𝖕𝖊𝖗𝖘𝖔𝖓 𝖎𝖓 𝖂𝖗𝖔𝖓𝖌 𝖜𝖔𝖗𝖑𝖉
  • Leituras 304
  • Votos 53
  • Capítulos 3
  • Leituras 304
  • Votos 53
  • Capítulos 3
Em andamento, Primeira publicação em set 25
"ᴡʀᴏɴɢ ᴘᴇʀsᴏɴ ɪɴ ᴡʀᴏɴɢ ᴡᴏʀʟᴅ"
ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴋᴏᴏᴋᴠ
ɢᴇɴʀᴇs: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴜᴘᴇʀɴᴀᴛᴜʀᴀʟ, ғᴀɴᴛᴀsʏ, ʜᴀʀsʜ, sᴍᴜᴛ, ᴍᴘʀᴇɢ
· · ─────── ·𖥸· ─────── · ·
خلاصه: 
تهیونگ گوشه‌ی توالت کلاب به خواب می‌ره و در جهانی بیدار می‌شه که متعلق به اون نیست؛ میون گروهی از دختران و پسران باکره. جهانی که افراد رایحه‌های غلیظ از خودشون به جا می‌ذارن و رفتار بدوی پیشه کردن. اون دزدیده شده و طبق گفته‌های دیگران مجبور به تقدیم بدن خودش به رئیس خون‌خوار قبیله‌ست. 
قبل از این‌که تهیونگ فرصتی برای تطبیق و خو گرفتن با جهان اطرافش داشته باشه، وسط یکی از رسوم وحشیانه‌ی ساکنین جهان موازی گرفتار می‌شه و مجبور به فرار کردن از ده‌ها مرد درشت‌اندام و گرگ‌های وحشتناک، مثل طعمه‌ای بیچاره می‌شه؛ مراسم شکار همسر. 
تهیونگ توسط جاکوب، قدرتمندترین پادشاه خون‌خواری که جهان به خودش دیده انتخاب می‌شه؛ این یک شانسه یا بداقبالی؟ 
· · ─────── ·𖥸· ─────── · ·
این کتاب ترجمه، بازگردانی و تغییریافته‌ی یک رمان انگلیسی‌زبانه و تمام حقوق نسخه‌ی فارسی‌زبان اون متعلق به مترجمه.
Todos os Direitos Reservados
Inscreva-se para adicionar 𝖂𝖗𝖔𝖓𝖌 𝖕𝖊𝖗𝖘𝖔𝖓 𝖎𝖓 𝖂𝖗𝖔𝖓𝖌 𝖜𝖔𝖗𝖑𝖉 à sua biblioteca e receber atualizações
or
#105امگاورس
Diretrizes de Conteúdo
Talvez você também goste
Shine in the dark, de haniehislamy
33 capítulos Em andamento
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
•| A scarecrow named V |• , de ShinyArmyOT7
8 capítulos Concluído
مینی فنفیکشن : "مترسکی بنام وی" •| تو به منی ک یک "مترسک " با قلب چوبی را عاشق کرده ام، فلسفه عشق ، بیان میکنی؟! ‌‌|• ‌______________________________ وی،مترسک تنها و خالی از احساسی بود ک ادما ب سمتش سنگ پرتاب میکردن و بهس محبت خاصی نشون نمیدادن... با پیدا شدن سروکله ی اقای بوسه، وی روبه تغییر پیشرفت کرد، حرف های اقای بوسه ، ب گرمی توی وجود بی احساس مترسک اروم اروم رخنه میکرد ... __________ اینکه من دوستت دارم برات مهمه وی؟!" "نمیدونم اقای بوسه... من.نمیدونم دوست داشتن ینی چی و وقتی یکی دوستم داشته باشه نمیدونم چ واکنشی نشون بدم..پس نمیدونم واسم مهمه یا ن.." اقای بوسه سرشو اروم تکون داد و گفت: "منطقیه..." "منطق؟ منطق ینی چی؟" "ینی چیزی ک با احساسات هیچوقت جور در نمیاد..." "ینی.منطق نمیتونه احساسات رو دوست داشته باشه؟!" "نه عزیزم..نمیتونه... چون منطق اگر ی منطق واقعی باشه اصن چیزی بنام دوست داشتن رو توی وجودش نخاهد داشت...ادم ها منطق دارن وی..." "چرا منطق دارن؟" "چون منطق ، میگه نباید کسی رو دوست داشته چون نابود میشی چون زندگیت عوض میشه چون ب کل ی فرد دیگه ای میشی درواقع منطق یکی از راه های نجات ادم هاست..." ______________________________ ژانر: رومنس، یکم تخیلی، BL Good end =] کاپل: (secret) "فنفیک کامل شده هست" نویسنده: ShinyArmy OT7
Livid Heart🖤🚬 | Vkook, de LostJis
46 capítulos Concluído
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
Talvez você também goste
Slide 1 of 10
Unholy Love.♡kookv♡ cover
Shine in the dark cover
Butterfly | Kookv cover
«𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست✔» cover
𝐍𝐨𝐫𝐭𝐡 𝐜𝐫𝐞𝐞𝐤 [𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤] cover
cat boy cover
 ملکه قلابی cover
•| A scarecrow named V |•  cover
My pink boy [ Yoonmin ] cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover

Unholy Love.♡kookv♡

54 capítulos Em andamento

پدر های جونگ‌کوک،اون رو به یه مهدکودک میبرن و جونگ‌کوک با یه پسر بچه مواجه میشه که گریه میکنه. "اون میتاد بعم دش بژنه" جونگ‌کوک که هوش و آی کیوی بالایی داشت نقشه ای میریزه. بنا به دلایلی چند وقت بعد تهیونگ برادر ناتنیش میشه و هرچقدر بزرگتر میشن معلوم میشه بهم علاقه پیدا کردن و این میشه یه عشق نامقدس. روز های آپ:مشخص نیس. حداقل باید پنچ ووت برای هر پارت داشته باشه تا پارت بعد آپ شه. کاپل:کوکوی،چانبک.(کاپل های دیگه رو تو داستان میشناسید.) ژانر:اسمات،کمی کمدی،روزمره،رمنس،کمی غم ناک.(ممکنه سد اند باشه ولی احتمالش۱۰ درصده باید ببینم روند چطوریه.)