𝗕𝗢𝗫𝗘𝗥 𝗕𝗢𝗬
  • Reads 638
  • Votes 124
  • Parts 2
  • Reads 638
  • Votes 124
  • Parts 2
Ongoing, First published Oct 10, 2024
- من برای هرکسی وقت نمیزارم پس بهتره رو عصابم نری و فقط کاری رو که بهت میگم بکنی !
-عصابتم میخورم !
𝗙𝗶𝗰 𝗻𝗮𝗺𝗲:ʙᴏxᴇʀ ʙᴏʏ
𝗴𝗲𝗻𝗲𝗿:ꜰᴀᴋᴇᴄʜᴀᴛ.ᴅʀᴀᴍᴀ.ᴄᴏᴍᴇᴅʏ.
ᴀɴɢꜱᴛ.ꜱᴍᴜᴛ
All Rights Reserved
Sign up to add 𝗕𝗢𝗫𝗘𝗥 𝗕𝗢𝗬 to your library and receive updates
or
#16thv
Content Guidelines
You may also like
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
25 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
<MOON OMEGA> امگای ماه by suka41roomina
46 parts Ongoing
امگای ماه، امگایی با بدن و روحیه‌ای ضعیف و در عینِ‌حال زیبا که هرکس نمیتواند شانسِ داشتنش را داشته باشد، چه میشود اگر شانس آنقدر با او بد باشد که جفتِ آلفایی بی‌رحم شود و چه میشود اگر قبولش نکند؟ [این داستان بازنویسی نشده و دارای صدها اشتباه نگارشی، ادبی و... هست؛ امیدوارم ضمن اینکه اشتباهات رو برام کامنت میزارید، تا آخر از داستانم لذت ببرید و لطفا چیزایی مثل "انرژی‌اش، خاموشی‌اش" رو که "انرژیش، خاموشیش" مینویسم رو روش زوم نکنید یا حتی کسره که بجاش "ه" آخر چسبان میزارم؛ چون برای راحتی ریدرام اینطور پیش میرم و عمدیه. ولی ممنون میشم کلماتی که از سر حواس‌پرتی با "حروف" نادرست مینویسم رو برام کامنت بزارید مثل: "صرفه" کردن که درستش میشه "سرفه"] ______________________________ تو را برای آخرین بار خواهم دید از چشمان من پریشان نشو هنگامی که در مرگ خود هم تو را دعا می کنم آخرین یکشنبه... GENRE→ Omegavers, Angst, Romance, M' preg COUPLE→ KOOKV WRITER→ rchid
"Glass Butterfly" by tae_kook2729
35 parts Complete
"Completed" "پروانه شیشه‌ای" صداش میزد "پروانه شیشه‌ای" چون مثل پروانه زیبا بود،ظریف بود،لطیف بود و مثل شیشه با ضربه ای کوچک ترک میخورد! ولی اون مواظب پسرش بود و کسی که به پسرش آسیب میرسوند رو به فجیع ترین حالت ممکن به قتل می‌رسوند! 3 تا قانون داشت: 1..پسرش رو لمس نکن! 2..به پسرش نزدیک نشو! و آخرین قانون برای خودش بود: 3..هرگز ترکش نکن! . . . _از چی میترسی؟ _اینکه از دستش بدم _اون الان هم مال توعه _میدونم!من دقیقا از همین میترسم...هرکی مال من بود،هرکی رو که دوست داشتم فقط از دستش دادم هیونگ... . . . _چه جوری از من خوشت اومد؟ درحالی که یاد اولین باری افتاد که قلبش برای پسر روبروش تپیده بود گفت: _فقط نگات کردم،بعدش غرق اون دوتا تیله ی مشکی شدم و قلبم لرزید...هنوز اون لرزش رو یادمه پروانه ی شیشه ای من! . . . _میدونستی خیلی حسودی ؟ درحالی که یکی از ابروهاشو بالا داده بود گفت: _من حسود نیستم،فقط برای کسی که دوسش دارم آدم میکشم! . . . name:Glass Butterfly Couple:kookv Sub_couple:namjin-yoongi/rex Genre:romance...smut...Angest...adventure...action...murder... age group:+18 Writer:hasti ..... ❌️Has +18 scenes❌️ .....
You may also like
Slide 1 of 10
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
<MOON OMEGA> امگای ماه cover
|ℳ𝓎 ℳℴℴ𝓃 |ᵥₖₒₒₖ cover
Belong to Alpha || متعلق به آلفا cover
Kingship_vkook cover
"Glass Butterfly" cover
Sweet Gambling💲 cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
𝘿𝘼𝙈𝙉 𝘼𝙍𝙏𝙄𝙎𝙏|𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷 cover

Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1)

25 parts Ongoing

عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."