Sleep - taekook - Wattpad

Sleep

Reads 250
Votes 32
Parts 6

Reads 250
Votes 32
Parts 6

1 new part

bts fanfic fic taekook vkook اسمات اکشن بی‌تی‌اس تهکوک عاشقانه علمی‌تخیلی فانتزی فنفیک فیک نامجین ویکوک یونمین

ما به شما وعده یک خواب رنگی میدهیم !!
دیگه قرار نیست با کابوس از خواب بیدار بشی!!
همه ما ادم ها تقریبا نصف عمر خودمون رو خواب هستیم و در بعضی مواقع هنگام خواب چیزهایی رو میبینیم که در دنیای واقعی وجود نداره...
حالا چی میشه اگر خواب هامون به واقعیت تبدیل بشن و ما با تمام وجودمون اون ها رو حس کنیم... 
در صورتی که یک نفر داره مارو وقتی که خواب هستیم در دنیای واقعی کنترل میکنه .!؟

قسمتی از داستان:

-من نمیخوام وقتی برمیگردم و بیدار میشم تو و عشقتو از یاد ببرم ته..

-بهت قول میدم اونجا هم تو دنیای واقعی دوباره تو رو عاشق خودم کنم و هرکاری کنم تا تمام خاطراتمون یادت بیاد


کاپل : تهکوک
ژانر : عاشقانه ، اکشن، فانتزی، علمی‌تخیلی، هیجان انگیز ، معمایی،انگست، اسماتAll Rights Reserved

bts fanfic fic taekook vkook اسمات اکشن بی‌تی‌اس تهکوک عاشقانه علمی‌تخیلی فانتزی فنفیک فیک نامجین ویکوک یونمین

Table of contents

6 parts

Sign up to add Sleep to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Beside The Railway, Beside The Train | VKOOK by Skingall

عاشقش شدم، در کنار راه آهن در کنار قطار... رئیس کیم صبح به صبح منتظر قطار می‌موند، غافل از اینکه داشت ناخواسته به انتظار عشق می‌نشست. [خوندن این داستان حداکثر ۱۵ دقیقه زمان می‌بره.] ژانر: داستان کوتاه، قسمتی از زندگی، عاشقانه، فلاف نویسنده: ویت/ VIT - آپ: تکمیل شده - - ردهٔ سنی: سیزده سال و بالاتر - - ویرایش نشده -

ماهِ‌کویر by loran_impo

شن‌های داغ، آفتاب سوزان، شبیه به کوره آهن! گرمای زیاد کلافه‌اش کرده بود و مردک بی خیال رو به رویش انگار صبر او را میسنجید. مشتهای گره زده‌اش را بالا آورده و منتظر یه فرصت بود تا محکم توی نیشخند امپراطور بکوبه! اما اون مردک عوضی! طوری با لذت روی شن ها میجهید انگار که نه مبارزه بلکه داشت روی شنها میرقصید. پایش را بالا آورد ولی قبل از اینکه بتواند به پهلوی امپراطورِکویر بکوبد، مردک تابی به تنش داد. پاش هوا را شکافت. شن ها زیر پاش لرزید. نقش بر زمین شد! _خسته شدی شاهزاده زال؟ نفس نفس میزد. شنهارا توی مشتش میفشرد. کاش خفه میشد! _نکنه دیگه صلح نامه رو نمیخوای، هوم؟ عرق، از پیشانی اش بر روی شن میچکید. خسته بود...و عصبی. _یا پاشو و بامن بجنگ یا به کشورت برگرد. من هم قول میدم آوازه این شکستت توی کل دنیا بپیچه! ■Couple: Kookv ■Update: ■Genre: enemies to lovers, history, smut

𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA

جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــ -میتونی بکشیش.. دیگه برام اهمیتی نداره پدر.. من هیچوقت به دست و پات نمیوفتم بخاطر کسی که هیچوقت دوستش نداشتم! ـــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اینجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــ -هنوزم میخوای طلاق بگیری؟! name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance

lonely hearts by hadisMoon

+ من چیزی از فلسفه نمیدونم استاد، ولی شما میتونید سالها توی این کتابخونه سبز خودتونو دفن کنید ،میتونید خط به خط کتاب بنویسید،اما میتونید لابه لای برگه های کتاباتون خودتونو به یه تکه عشق مهمون کنید؟! پسرتون عشق می خواد! شنیدم پراز گرما و احساس و عشق بودید ! خدا بهتون دادش، دنی وقتی بزرگ شد می خواید چه بهانه ای برای این همه بی توجهیتون بیارید ؟! اونقدر زمان ندارید برای فکر کردن استاد، شروع کنید و حرکت کنید، نگاه کردن به اون نوزاد کافیه که گرم بشید و پراز عشق... - تو چی پرستار؟! + من ؟! دنبالشم و مطمئن باشید وقتی پیداش کردم با عشقم گرمش می کنم... ................................................................ فیک جدید😁 #عاشقانه#فارسی #taekook#romance#vkook#fan#smut#...

⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ by iamroosaliin

اینجا ادامه جلد اول رمان فرشته کوچولوی من پارت گذاری می شه جلد دوم نیست🍷

Valerio by kookvvkook_777

Valerio/والریو vkook وقتی خبر مرگ جئون جین وو به گوش کیم تهیونگ میرسه به اسرار مادرش به کره برمیگرده و با جئون جونگ کوک پسر دایی اوتیسمی جوونش که از بچگی ندیدتش روبه رو میشه، اما چی میشه وقتی که عاشقش شده بفهمه پسر اصلا اوتیسم نداشته؟ Kapel: Vikook-Yonmin-Antona Genre: Angst Mafia Happy End Author: Yas کاپل: ویکوک_یونمین_انتونا ژانر: انگست_مافیا_هپی اند نویسنده: یاس vkook وضعیت:درحال اپلود روز های اپلود:پنجشنبه ها

🚷 MY RED BALLERINA🚷 by iamroosaliin

#MY_RED_BALLERINA🫀 اطلس بزرگ ترین تاجر ، صادر کننده و کلکسیونر فرش های اصیل و کمیاب ایرانی تو خاورمیا و اروپاست مردی که یه دختر چهار ساله شیرین زبون داره و واسش هرکاری می کنه اِرمیا پسر مهربون و آرومی که عاشق رقصیدن و بچه هاست و معلم باله ست اطلس اِرمیارو با پیشنهاد خواهر کوچیکش به عنوان مربی شخصی دخترش استخدام می کنه همه چیز آروم تا وقتی که اطلس اِرمیارو تو لباس باله مشکی می بینه و تو نگاه اول تموم سلولای بدنش تحریک میشن اطلسی که زنش بخاطر سرد بودن ازش جدا شده مثل یه گرگ وحشیو گرسنه میوفته به جون اِرمیا و اونو تمام و کمال واسه خودش می خواد...... ژانر : گی.درام.بزرگسالانه.خشن.اروتیک💥🔞 به قلم رزی😈

call me B by zaynfanfiction

قسمتي از كتاب : "من خودمو هرزه ميدونم چون گاهي هرزه بودنو ميشه توي اين ديد كه فرد خاصيو تو زندگيت نداري و فرق نميكنه طرف مقابلت كي باشه تو توي اون زمان فقط اونو انتخاب ميكني دنبال يه حس خاص يه ادم خاص يه رابطه ي خاص نميگردي چون نمبخواي خودتو به يكي لنگر بزني چون متعهد نيستي چون نميخواي تعهدي به كسي داشته باشي نه براي اينكه اون اذيت نشه بخاطر اينكه قلب خودم نشكنه ..." Zayn fanfiction [completed]

Caramel by Forshine

تهیونگ و جونگکوک، پسرخاله‌هایی که از بچگی رابطه‌ای پر از کشمکش و جدال دارند. برای اون‌ها این درگیری‌ها بخشی از زندگی روزمره بود؛ طوری که حتی خودشون هم نمی‌دونستند شروعش از کجا بوده. اما توی شب تولد 18 سالگی تهیونگ، همه چیز تغییر می‌کنه. اون‌ها متوجه میشن که جفت هستند. حقیقتی که در ابتدا اون رو انکار می‌کنن و تصمیم می‌گیرند که این پیوند رو به صورت مخفیانه رد کنند. اما با هر قدمی که به جلو برمیدارن، احساساتشون پیچیده‌تر میشه. درگیری‌ها و لجبازی‌ها بیشتر از همیشه به چشم میاد و دیوارهای درونی هر کدوم از اون‌ها در برابر این حقیقت که نمی‌تونند همدیگرو انکار کنن، فرو می‌ریزه. اون‌ها باید با قلب‌هایی که برای هم می‌تپه و زبون هایی که این حقیقت رو انکار میکنه، راه خودشون رو پیدا کنند. توی دنیایی که عشق لطیف‌ترین قدرته و سرنوشت، بی‌رحمانه‌ترین تصمیم‌ها رو می‌گیره، تنها یک حقیقت وجود داره: هیچ‌چیز نمی‌تونه جفت‌ها رو برای همیشه از هم جدا کنه. 𝘕𝘢𝘮𝘦: 𝘊𝘢𝘳𝘢𝘮𝘦𝘭 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷 - 𝘠𝘰𝘰𝘯𝘮𝘪𝘯 - 𝘯𝘢𝘮𝘫𝘪𝘯 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘰𝘮𝘦𝘨𝘢𝘷𝘦𝘳𝘴𝘦 - 𝘚𝘮𝘶𝘵 - 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 - 𝘧𝘭𝘶𝘧𝘧 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘚𝘩𝘪𝘯𝘦

𝘼𝙉𝘼𝙂𝘼𝙋𝙀𝙎𝙄𝙎 by MoonKim425

𝐼𝑁𝐹𝑂" چطور میتونست اینو بگه؟ درست وقتی‌که عاشق شده بود؟ چطور میتونست؟ حالا که به جنون رسیده بود؟ میدید؟ -الا که این ماهیچه بی‌مصرف برات شده‌ اینجوری باهاش میخوای بازی میکنی؟ من...منِ لعنتی بلد نیستم منی که الا جلوت زانو زده بازی بلد نیست این گرگ لعنتی عاشقی بلد نیست.. من مثل تو قوی نیستم امگا. """""""""""" لحظه‌ای که در آغوش جنون گریستم یا لحظه‌ای که امیدم رو ازدست دادم یا...؟ نمیدانم در کدام یک از لحظات باهم بودنمان آغوشت نقطه امنم شد 'روایت ولیعهد نحس و امگای نازپرورده' - نوشته ها ادبی نیست - ᝰ𝑵𝒂𝒎𝒆:𝐀𝐍𝐀𝐆𝐀𝐏𝐄𝐒𝐈𝐒 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒:𝑉𝐾𝑜𝑜𝑘 𝑆𝑢𝑏𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒:𝑌𝑜𝑜𝑛𝑀𝑖𝑛 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒:𝑆𝑚𝑢𝑡,𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡,𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑟𝑒𝑠,𝑚𝑝𝑟𝑒𝑔, ᵇʸ 'Meow Meow LIL' ᶜᵒᵛᵉʳᵇʸ' MEOW ~²⁰²⁴'⁰³'²³~ ~ ? ~

You may also like

Slide 1 of 10

Beside The Railway, Beside The Train | VKOOK cover

ماهِ‌کویر cover

𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚�𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover

lonely hearts cover

⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover

🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover

call me B cover

𝘼𝙉𝘼𝙂𝘼𝙋𝙀𝙎𝙄𝙎 cover

Beside The Railway, Beside The Train | VKOOK

عاشقش شدم، در کنار راه آهن در کنار قطار... رئیس کیم صبح به صبح منتظر قطار می‌موند، غافل از اینکه داشت ناخواسته به انتظار عشق می‌نشست. [خوندن این داستان حداکثر ۱۵ دقیقه زمان می‌بره.] ژانر: داستان کوتاه، قسمتی از زندگی، عاشقانه، فلاف نویسنده: ویت/ VIT - آپ: تکمیل شده - - ردهٔ سنی: سیزده سال و بالاتر - - ویرایش نشده -