31 parts Complete [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝]
"برادران کیم بجز تهیونگ؟!"
این صدای زمزمه ی زیر لبیِ تهیونگ بود که خیره به تابلوی رستوران زنجیره ایِ پدرش، که حالا به برادرانش به ارث رسیده بود، نگاه میکرد و با حرص دستهاش رو مشت کرده بود!
ثانیه ای بعد پوزخندی زد و به این فکر کرد که مگه چی از اونا کمتر داره که نمیتونه رستوران خودش رو راه بندازه و پوز نابرادری هاشو به خاک بماله؟!
اونموقع طی یک حرکت انتحاری اقدام به تاسیس رستوران خودش به اسم "Mine" کرد.
ولی نمیدونست که یه چیز کمتر از نابرادری هاش داره.. و اون سرآشپز معروفی بود که نصف اعتبار رستورانِ "برادران کیم بجز تهیونگ" رو به دوش میکشید.
سرآشپزی که جئون جونگکوک نام داشت!
──────⊹⊱✫⊰⊹──────
-متاسفانه نمیتونم باهات کار کنم
+چرا؟ باور کن ما با هم میتونیم پیشرفت کنیم!
-علاقه ای به همکاری باهات ندارم.
+برام مهم نیست
من هرکاری برای کشوندنت تو رستورانم میکنم.
دست از سرت برنمیدارم شِف!
꒷︶꒷꒥꒷‧₊˚꒷︶꒷꒥꒷‧₊˚
❐داستانی عجیب و عاشقانه با حضور استاکر گلابی و جناب کلم بنفش
𖥟Name:Caramel Macchiato [کارامل ماکیاتو]
𖥤Genre:Fun, Romance, Fluff
𖥠Couple:Kookv, Sope
𖥔Writer:Luna🌙
⊰Start:1401/01/22
⊰End:1401/05/27
░این فیکشن هیچ ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست ها ندارد! همچنین فاقد اسمات است دوست عزیز🦭