ÁSVALDUR | VKOOK
  • Reads 610
  • Votes 159
  • Parts 11
  • Reads 610
  • Votes 159
  • Parts 11
Ongoing, First published Oct 17
Mature
_همین‌جا بمون، نزدیک به من، کنارِ من. می‌خوام به هرجایی‌که قدم برمی‌دارم عطرت رو حس کنم.
_تا کجا می‌خواید ادامه‌اش بدید ولیعهد؟! نزدیک نگهداشتن دشمنتون رو... نگهداشتن من رو، تا کجا پیش می‌برید؟
_انقدر که حس کنم از رگ گردنم هم بهم نزدیک‌تری!


~☆ 


نمایندگانی به‌ آوازه‌ی "شاه" از سوی خدایان با پرندگان بزرگی به زمین آمدند و راه و رسم زندگی را به مردم آموختند... آن‌ها وارث اژدها بودند و قدرت در رگ‌هایشان می‌جوشید!
«مهم نیست چند کالبد و چند زندگیِ جدید رو تجربه کنم. انتهای تمامی داستان‌های من، به زندگی و مرگ همراه با تو گره می‌خوره.»

این افسانه، یک تاریخچه‌ی کوچک از مردمانی‌‌است که بر سر وارثانِ خون، دلدادگی‌های ممنوعه، نفرت و جنون جنگیدند.

_چشمهات عجیبن سیَه‌مو.
جمله‌ای کوتاه با قصه‌ای بلند.
چشمانش را پیش کشید، سکوت کرد و به تماشا نشست.
مردِ مشکین‌مو قائده را با پیش کشیدن چشم‌های آران، پیش برد:
_و تو... چشم‌های یک اژدها رو داری آران.


-ÁSVALDUR-


Epic-Fantasy, Adventure, Romance, Action, Angst, Smut.

Written by.VANTE
All Rights Reserved
Sign up to add ÁSVALDUR | VKOOK to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
'⋆『Black Diamond』 by Kaikewq
18 parts Ongoing
با اومدن رئیس شرکت، همه توجهشون به اون سمت جلب شد. رئیس کیم و پارنتری که امشب انتخاب کرده بود با لباس‌های ست و دست‌های درهم قفل شده به همه خوش آمد گفتن و در آخر، سر یک میز ایستادن. '⋆ - ددیت می‌دونه اینجایی و بیش از حد خودت خوردی؟ جونگ‌کوک با لفظ "ددی" که از دهان پسر بارمن بیرون اومده بود، لب‌هاش رو غنچه کرد و نق زد: - اون باید بره به درک! مرتیکه احمقِ بی‌خیالِ خوشتیپ! '⋆ - آقا...شما ددی کوکی هستید؟ آروم باشین، اون فقط داره کمی خوش می‌گذرونه... '⋆ تهیونگ وارس شرکت بزرگ مد و فشن و جونگ‌کوک، پسری که عاشق طراحی لباس‌هایی به سبک خاص خودشه و به‌خاطر آشنایی خانوادگیشون با کیم‌ها، برای مدتی در شرکتشون مشغول به‌کار می‌شه تا کمکشون کنه و با لجبازی کردن‌هاش، دیکتاتوری کیم تهیونگ رو درهم می‌شکنه! '⋆زمان آپ: چهارشنبه‌ها '⋆ᏟϴႮᏢᏞᎬ : Vkook '⋆ᏀᎬΝᎡᎬՏ : Romance, Criminal, Mafia, Fun, ʟɪᴛᴛʟᴇ smut بچه ها قول می‌دم پشیمون نمی‌شید. قراره سوپرایز بشین! ヽ(' ∇' )ノ
Blood Moon by KimArYan_
6 parts Ongoing Mature
- اگه تو بودی چی میکردی؟ + با چی؟ - چیزی که بهش تبدیل شدم. این زندگی. تمومش میکردی؟ + اگه یکی اندازه‌ای که من دوستت دارم دوستم داشت... نه... تمومش نمیکردم... موجودات فرا طبیعی اجازه نداشتن با انسان ها ارتباط برقرار کنن. و تهیونگ تصور میکرد فقط درگیر یه عشق یک طرفه ممنوع شده. تصور میکرد میتونه کنارش بزاره، میتونه ازش فرار کنه. ولی وقتی دل کند و رفت، مجبور شد با مرگ عشقش کنار بیاد. یک تصادف، یک حادثه، و حالا جونگکوک مرده بود! و آخرین چیزی که تهیونگ انتظارش رو داشت دیدن جونگکوک با چشمهای سرخ رنگ و دندون های تیز و بلندی بود که خون مثل شراب قرمز چند ساله ازشون چکه میکرد. اما چیزی که خونآشام نمیدونست، این بود که تهیونگ هم یه آدم معمولی نبود. تهیونگ هم یک گرگینه بود. و تو دنیایی که خوناشام ها و گرگینه ها به خون هم تشنه ان... دیگه جایی واسه عشقشون باقی میمونه؟ + فکر کردم قرار بود نزدیک ما نشی. - دلم برات تنگ شد. + با اینکه خیلی خوشحالم اینو میشنوم ولی... اینجا برات خطرناکه... - پس چرا منو آوردی این بالا؟ + دلم برات تنگ شد.
You may also like
Slide 1 of 10
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
My Cutie Cookie cover
'⋆『Black Diamond』 cover
young Lord «KOOKV» cover
سرنوشت cover
Blood Moon cover
mojito 𓏲 KV cover
•𝙈𝙞𝙧𝙖𝙘𝙡𝙚• cover
Top-Tier Writer | KookV cover
Jasminium | cover

𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕

26 parts Complete

[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)