Story cover for ÁSVALDUR | VKOOK 'Completed  by toskafic
ÁSVALDUR | VKOOK 'Completed
  • Reads 3,617
  • Votes 592
  • Parts 25
  • Reads 3,617
  • Votes 592
  • Parts 25
Complete, First published Oct 17, 2024
وضعیت؛ پایان یافته✓

_همین‌جا بمون، نزدیک به من، کنارِ من. می‌خوام به هرجایی‌که قدم برمی‌دارم عطرت رو حس کنم.
_تا کجا می‌خواید ادامه‌اش بدید ولیعهد؟! نزدیک نگهداشتن دشمنتون رو... نگهداشتن من رو، تا کجا پیش می‌برید؟
_انقدر که حس کنم از رگ گردنم هم بهم نزدیک‌تری!


~☆ 


نمایندگانی به‌ آوازه‌ی "شاه" از سوی خدایان با پرندگان بزرگی به زمین آمدند و راه و رسم زندگی را به مردم آموختند... آن‌ها وارث اژدها بودند و قدرت در رگ‌هایشان می‌جوشید!
«مهم نیست چند کالبد و چند زندگیِ جدید رو تجربه کنم. انتهای تمامی داستان‌های من، به زندگی و مرگ همراه با تو گره می‌خوره.»

این افسانه، یک تاریخچه‌ی کوچک از مردمانی‌‌است که بر سر وارثانِ خون، دلدادگی‌های ممنوعه، نفرت و جنون جنگیدند.

_چشمهات عجیبن سیَه‌مو.
جمله‌ای کوتاه با قصه‌ای بلند.
چشمانش را پیش کشید، سکوت کرد و به تماشا نشست.
مردِ مشکین‌مو قائده را با پیش کشیدن چشم‌های آران، پیش برد:
_و تو... چشم‌های یک اژدها رو داری آران.


-ÁSVALDUR- ازوالدور


Epic-Fantasy, Adventure, Romance, Action, Angst, Smut.

Written by.Dmitri
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add ÁSVALDUR | VKOOK 'Completed to your library and receive updates
or
#4adventure
Content Guidelines
You may also like
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
60 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کل زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
You may also like
Slide 1 of 10
✻Ethereal✻  cover
Stop of Life (Vkook) cover
|𝓡𝓸𝓼𝓮 & 𝔀𝓲𝓷𝓮🍷 |ᵥₖₒ��ₒₖ cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
KAIZEN | VKOOK S.1 Completed cover
اسب سیاه  cover
𝑭𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈《𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌》 cover
vicious cover
my bunny🐰 cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover

✻Ethereal✻

19 parts Complete

࿐[کامل‌‌شده] کیم تهیونگ، معلم هنر و ادبیاتی که از قضا دبیرِ محبوب دانش‌آموزش، جئون جونگ‌کوک بود. امگای بزرگ‌تر، مرد پخته و روزگاردیده‌ای هستش که بعداز یک سال، گذر زمان اون رو مجدداً با دانش‌آموزِ کوشا و موردعلاقه‌اش آشنا می‌کنه. 𝀤𝀤𝀤 «هنوز هم فکر می‌کنی که می‌تونی دوستم داشته باشی؟ با اینکه من قبلاً عاشق مرد دیگه‌ای بودم؟» «قبلاً بودی، الان نیستی. من هم الان عمیقاً دوستت دارم و قبلاً فقط بهت علاقه داشتم.» ــــــــــــــــــــــــــــ༺Ethereal༻ــــــــــــــــــــــــــ ✤ganer: Omegaverse, Romance, Angst, smut ✤Couple: Kookv Telegram: @lunenoire_6 ~𝓜𝓸𝓸𝓷𝓼𝓪𝓷 𝓵𝓸𝓿𝓮𝓼 𝔂𝓸𝓾♡