BLACK TEARS
  • OKUNANLAR 5,383
  • Oylar 665
  • Bölümler 28
  • OKUNANLAR 5,383
  • Oylar 665
  • Bölümler 28
Devam ediyor, İlk yayınlanma Eki 18, 2024
Yetişkin
1 yeni bölüm
درطول زندگی، چقدر پیش میاد که رازی رو داشته باشی، اما تمام عمرت در تلاش برای مخفی نگه داشتنش باشی؟ 

تا کجا میتونی تحملش کنی و زیر بار فشارش خم نشی؟ بالاخره ما هم انسانیم و حد و مرزی برای صبر و تحملمون داریم

اما.... چی میشه اگه دیگه نتونی اون راز رو نگه داری و جلوی فاش شدنش رو بگیری؟


#kookjin
#yoonmin
#hoseok_girl
#namjoon_girl
#tae_girl
Tüm hakları saklıdır
Eklemek için kaydolun BLACK TEARS kütüphanenize ekleyin ve güncellemeleri alın
veya
İçerik Rehberi
Ayrıca sevebilecekleriniz
qasam80 tarafından yazılmış you are my angel 🤍 adlı hikaye
5 Bölüm Tamamlanmış Hikaye
نام فیک:you are my angel 🤍 نویسنده:qasam80 ژانر: غمگین_عاشقانه_اسمات ۱۸+ کاپل :teajin _jikook قسمتی از داستان: عشق؟ نمیتونه باشه من نمیتونم عاشق بشم چون من کیم تهیونگم همون تهیونگ که تنها چیزی که آرومش میکنه غم و تنهاییشه هیچوقت خوشی به من نیومده عادت کردم به درد خودم خواستم عادت کنم سوکجین نمیتونه چیزیو تو من عوض کنه اما تنها اسمی ک تو ذهنم میچرخه سوکجینه با یاد آوری چهره ی قشنگ سوکجین لبخندی به لبم اومد نه این نمیتونه عشق باشه من عاشق نیستم ولی چی میتونه باعث این لبخند بشه منی که لبخند زدن سالهاست با من غریبه؟ بعد از اون حادثه هرگز لبخند نزدم چون من بد بیاری میارم برای هرکی که دوستش دارم نه من نباید سوکجین رو بخوام اون یه فرشته ی معصومه نمیتونم اونو تو منجلاب خودم بکشونم شاید سوکجین نشونه ای از خدا باشه که از این تنهایی دربیام که بشه مرهم دردام ولی اگه عاشقش بشم خدا اونو ازم میگیره؟ اگه فرشته شو بخوام اونو میبره؟ نه نمیتونم تحمل کنم میترسم از نبودش سوکجین تنها دلیل خنده هامه
phoenix_nn tarafından yazılmış Silent Reading/Mò Dú - Book 1/ Persian Translate adlı hikaye
32 Bölüm Tamamlanmış Hikaye
𝐍𝐚𝐦𝐞 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 : Silent Reading 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : Priest 𝐄𝐧𝐠𝐥𝐢𝐬𝐡 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : E. Danglars 𝐏𝐞𝐫𝐬𝐢𝐚𝐧 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : Phoenix 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Action, Mature, Mystery, Psychological, Romance, Shounen Ai ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ ﺧﻼﺻﻪ: دوران کودکی، نحوه بزرگ شدن، خانواده، روابط اجتماعی، اتفاقات تلخ گذشته ما همیشه دنبال این هستیم که انگیزه‌های مجرم‌ها رو بررسی کنیم و بفهمیم چه احساسات پیچیده‌ای باعث کارهاشون شده اما هدفمون این نیست که خودمونو جای اون‌ها بذاریم و باهاشون همدردی کنیم یا حتی ببخشیمشون؛ هدفمون پیدا کردن دلیلی برای توجیه کردن جرم‌هاشون نیست؛ هدفمون زانو زدن جلوی چیزی به اسم «پیچیدگی ذات آدم» نیست؛ هدفمون صرفاً فکر کردن به مشکلات جامعه نیست، و خیلی کمتر هدفمون اینه که خودمون هم شبیه هیولاها بشیم ما فقط می‌خوایم یک محاکمه عادلانه وجود داشته باشه - هم برای خودمون، و هم برای اون‌هایی که هنوز به این دنیا امید دارن ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ 🎬 𝐉𝐮𝐬𝐭𝐢𝐜𝐞 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐃𝐚𝐫𝐤 ناول ترجمه شده فارسی- سریال عدالت در تاریکی
Arghavan7982 tarafından yazılmış Hatred  adlı hikaye
73 Bölüm Devam ediyor
+سوکجینا..... زودتر آرزو کن الان کیکت آب میشه... -خیلی خب..... هولم نکنید.... سوکجین بایه لبخند دندونی تودل برو آرزویی کردو به قصد فوت کردن شمعا سرشو جلو برد درست همون لحظه ای که شمعا خاموش شدنو دود حاصل از اونا داخل فضای کافه پخش شد تازه فهمید که یه پسربچه چند قدم اونطرف تر ایستاده و عین یه مجسمه داره تماشاش میکنه پسری که همزمان با وقتی که خودش داشت آرزو می‌کرد توی این کار شریکش شده بودو باتموم وجودش میخواست که سوکجین دیگه هیچوقت لبخند نزنه!!! روزی که سوکجین ده ساله باخوشحالی توی اون کافه ی کوچولو همراه باخانواده اش شمعای کیک تولدشو فوت می‌کرد مطمئنن حتی یه لحظه ام احتمالشو نمی‌داد همون پسری که بی دلیل بهش زل زده بود 15سال بعد اونو به عنوان یه برده صاحب میشه و اسیر عمارت خودش میکنه.... حالا بعد از اون همه سال.... بالاخره نوبت به برآورده شدن آرزوی تهیونگ رسیده بود!! ژانر: انتقامی معمایی راز آلود کاپل اصلی : تهجین کاپل های فرعی : 1) کوکمین 2) سپ 3)؟؟؟؟
Ayrıca sevebilecekleriniz
Slide 1 of 10
you are my angel 🤍 cover
Love , Revenge  cover
پدر خوانده  cover
Silent Reading/Mò Dú - Book 1/ Persian Translate cover
"My Skyscraper"vkook✓"  cover
Hatred  cover
The mask cover
𝚅𝙴𝚁𝙸𝚃𝚈( ˡᵒᵛᵉ ᵐᵉ ᴬᵍᴬᶤᶰ ) cover
Chocolate milk boy ( Translated )  cover
اشتباه تو  cover

you are my angel 🤍

5 Bölüm Tamamlanmış Hikaye

نام فیک:you are my angel 🤍 نویسنده:qasam80 ژانر: غمگین_عاشقانه_اسمات ۱۸+ کاپل :teajin _jikook قسمتی از داستان: عشق؟ نمیتونه باشه من نمیتونم عاشق بشم چون من کیم تهیونگم همون تهیونگ که تنها چیزی که آرومش میکنه غم و تنهاییشه هیچوقت خوشی به من نیومده عادت کردم به درد خودم خواستم عادت کنم سوکجین نمیتونه چیزیو تو من عوض کنه اما تنها اسمی ک تو ذهنم میچرخه سوکجینه با یاد آوری چهره ی قشنگ سوکجین لبخندی به لبم اومد نه این نمیتونه عشق باشه من عاشق نیستم ولی چی میتونه باعث این لبخند بشه منی که لبخند زدن سالهاست با من غریبه؟ بعد از اون حادثه هرگز لبخند نزدم چون من بد بیاری میارم برای هرکی که دوستش دارم نه من نباید سوکجین رو بخوام اون یه فرشته ی معصومه نمیتونم اونو تو منجلاب خودم بکشونم شاید سوکجین نشونه ای از خدا باشه که از این تنهایی دربیام که بشه مرهم دردام ولی اگه عاشقش بشم خدا اونو ازم میگیره؟ اگه فرشته شو بخوام اونو میبره؟ نه نمیتونم تحمل کنم میترسم از نبودش سوکجین تنها دلیل خنده هامه