Illusion -Sunki-
  • Reads 238
  • Votes 41
  • Parts 10
  • Reads 238
  • Votes 41
  • Parts 10
Ongoing, First published Oct 19
1 new part
چشمامو روی هم میزارم... دوباره... مثل هرروز... مثل هرشب.
قوطیای قرصای خواب آور... دارو... 
میگن جز آسیب چیزی عایدم نمیشه ولی من میدونم... اون... اون وجود داره... اگر نداشت چطوری میتونست نفسای آرومشو توی گردنم خالی کنه؟ نفسای گرم و کوتاهش... اون... اون توهم نیست..‌. فقط... برای دیدنش باید بخوابم... باید... باید وارد دنیاش بشم.
هفته هاست که نخوابیدم... خواب... دلتنگشم... دلتنگ دیدنش. بوش. صداش. موهاش. حرفاش. لب‌هاش.. لب‌هاش.. لب...هاش...
بالشت سردو محکم تر در آغوش میکشم. شاید در انتظار وجود گرمش.
اون پسر کوچولو بهم ^احتیاج^ داره. اینطور نیست؟ 
ولی... من بهش ^اعتیاد^ دارم! بدون اون زندگی ممکن نیست نه؟


اون شب... اون تصادف ترسناک... پاچیدن خون و زخم های باز... صدای جیغ... و اتفاقای ترسناک دیگه... اما اون هنوزم پیشمه پس... عاشقش میمونم. تا آخرین نفس


داداشیا سیسیا سلام. ایشالا مشخص باشه که کاملا دیوونه شدم🛐 نه حالم خوب نیست. حالم وحشتناک عجیبه. هیچ انتظاری برای خونده شدنش ندارم چون دوره دیگه دوره‌ی واتپد نیست همه رفتن :)))) 
جوری که اون قدیما همه بودیم>>> نبابا کی گفته دارم گریه میکنم؟ هعی هعی. بگذریم. نوشتم به یادگار بمونه از این یکی دیوانگی!
تم موضوعای من کلا همیشه قبرستونیه🕷 (جدی توصیفش همینه🕷😂)
داستان مشخصه دیگه. دوستون دارم🕷 بپایید ج
All Rights Reserved
Sign up to add Illusion -Sunki- to your library and receive updates
or
#1انهایپن
Content Guidelines
You may also like
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
76 parts Complete
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
You may also like
Slide 1 of 10
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
SPY cover
Shady Side cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Collapse cover
THE SECRET HUSBAND  cover
𝐃𝐨𝐧'𝐭 𝐜𝐚𝐥𝐥 𝐦𝐞 𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 ✥ 𝐣𝐚𝐞𝐲𝐨𝐧𝐠-𝐜𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞 cover
Aurora | taejin,kookjin cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
𝙂𝙖𝙢𝙚 cover

تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S²

38 parts Ongoing

مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍 خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰²⁴ « - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اون‌موقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همه‌شون به من تعلق داره... همه بهم می‌گفتن بهت اعتماد نکنم... می‌گفتن شدم عروسک اختصاصیت... ولی باورم نشد... می‌خواستم داد بزنم و بگم شما هیچی نمی‌فهمید... من براش متفاوتم... من تو قصه‌ی اون، ستاره‌ی آسمونم... شب اون صبحی که منو به هر دلیل لعنت‌شده‌ای ول کردی رفتی اونور دنیا، من با این فکرها خوابیده بودم عوضی!» *** | آبی مثل شب | You are just mine | S2 Geɴre: Roмαɴce & Drαмα & Aɴɢѕт +18 Coυple: KooĸV, YooɴMιɴ Up: نامشخص و نامنظم چنل تلگرامی داستان رو از اینجا بهش برسید: @isthegrayrainless