نابودی عشق
  • Reads 437
  • Votes 59
  • Parts 12
  • Reads 437
  • Votes 59
  • Parts 12
Ongoing, First published Oct 24, 2024
های چخبر دوستان اهم اهم می‌دونم خیلی گشادم ولی  من باید فصل یکشو می‌نوشتم ولی خب خیلی گشادم و همینطور دوتا فیک دیگه هم دارم درنتیجه نتونستم فصل یکشو بنویسم برای همین یه خلاصه از فصل یک می‌زارم بعد شما فک کنید این اتفاقا افتاده و حالا شروع داستانه  
خلاصه فیک فصل ۱( خانواده ی کیم پارک یکی از خانواده های معروف کره است که بخاطر پول زیاد و زیبایی خدادایشون و هم شرکت های زیادشون خیلی معروفن حالا  کیم پارک جیمین امگا ومدل معروف و همینطور خاننده ای که خیلی بین مردم معروفه بخاطر پدر بزرگشاش و بزرگان خوانواده مجبور به ازدواج با آلفا و  برادران کیم میشه حالا چی میشه اگه این برادران اصلا از جیمین خوششون نیاد ولی بعد یه مدت عاشق اون امگا بشن زندگی شون آرومه ولی یروز زمانی که جیمین از کمپانیش برمیگرده چند نفر بیان و ببرنش جایی مادر و مادربزرگ خانواده کیم رو هماونجا بکشن و طوری جلوش بدن که انگار جیمین اینکارو کرده و هرزشونه و می‌خواسته از برادران کیم استفاده کنه و وقتی که میفمن با جیمین یه دعوای وحشتناک میکنن آنقدرخودشون شکنجش میکنن و  میزننش که تمام دست و پاهاش میشکنن و کارش به بیمارستان می‌کشه بعد یه مدت برادران کیم وقتی میفهمن جیمین حالش بهتر شده و آمد خونه میگرنش به حرف و به چک زدن بهش و دعوا باهاش که تو ی
All Rights Reserved
Sign up to add نابودی عشق to your library and receive updates
or
#84عشق
Content Guidelines
You may also like
Coshay / نامیرا by rominaromina396
95 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
You may also like
Slide 1 of 10
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
Coshay / نامیرا cover
𝒇𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈 cover
monster alpha cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
Who are you? cover
THE GAME OF DESTINY cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
AMYGDALA "Kookv" cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover

𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠•

80 parts Ongoing

𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونه‌اش توی دست بزرگ فرمانده‌اش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول‌کردن چونه‌اش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد. - تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم! «جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.» ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست