آلفا پارک انقدر گیج و سردرگم شده بود که نتونست جوابی به جونگکوک بده. پسر با دیدن قیافه جیمین و آلفا پارک متوجه وضعیتشون شد و ترجیح داد دیگه بحث رو تموم کنه پس آخرین حرفش رو زد.
_این چندساعت باقی مونده رو اجازه میدم جفتم اینجا بمونه تا بتونه باهاتون خداحافظی کنه، اما به محض اینکه خورشید بالا بیاد من برمیگردم و امگام رو با خودم میبرم و اگه سع ی کنی جلوم رو بگیری همه چیزتونو نابود میکنم.
- Name: #smᥱrᥲᥣძ᥆
- Genre: Omegaverse, Historical, Royal, Mpreg, Angst, Smut
- Couple: KookMin
- Writer: #mіȷ᥆
_ فکر کنم یه اشتباهی شده آخه یعنی چی"تبریک میگم شما حامله ای"؟
+شما آروم باشین یه لحظه
_تازه اونم از کی؟؟ این احمق؟؟
+تست تعیین هویت ثابت کردن که بچه تو شکم شما از اقای جئون هستش
_مطمئنم یه اشتباهی شده عقل آدم سالمم میفهمه همچین چیزی ممکن نیست شما دیوونهاین همتون دیوونهاین
در واقع اونی که دیوونه شده منم
کیم تهیونگ امگای ۲۰ ساله.
راستش این اتفاق خیلی غیر منتظره نبود بعد از اینکه بارها باهم خوابیده بودیم
منظورم از 'باهم' خودم و جئون جونگ کوک هستش
رابطه ما بخاطر خانواده هامون شروع شد و قرار بود به نفع هردو طرف باشه
ولی بعید میدونم این تصمیم به نفع کسی باشه
درست تر بگم تصمیمشون یه اشتباه محض بود!
تصمیمشون باعث ضرر جبران ناپذیری شد
اما این تصمیم بیشتر از همه به ضرر من شد...
چون عاشقش شدم!