Beyond Family - بلــوا - Wattpad

Beyond Family

Leituras 5,097
Votos 781
Capítulos 23

Leituras 5,097
Votos 781
Capítulos 23

Maduro

2 novos capítulos

|فراتر از خانواده| در حال تایپ...
تغییر حس‌های حمایتگرانه به عاشقانه
داستان عشقی بین پدرخوانده و پسرخوانده
____________________________________________________________

خیلی خلاصه: پسر کوچولویی که از ترس مامورها و طلبکارها به آغوش مردی پناه میبره که خودش باعث اون آشوبه.



_نمیدونم چرا زنگ زدم. فقط اینو میدونم که باید صداتو میشنیدم تا همه چیز کامل بشه. 

_چی کامل بشه؟ 

_جمعِ چیزایی که آرومم میکنن. کاش اینجا بودی آجوشی! ججو و لب ساحلش با فانوس‌های دریایی زیادی خوشگلن.

____________________________________________________________

کاپل: تهکوک
ژانر: درام، رومنس، روزمره، اسمات
روز آپ: پنجشنبه‌‌ها
نویسنده: بلــوا

❗این فیک محارم نیست❗Todos os Direitos Reservados

23 capítulos

Inscreva-se para adicionar Beyond Family à sua biblioteca e receber atualizações

or

Diretrizes de Conteúdo

Talvez você também goste

passing of time | kookv, de raha435795

بـه کسیکه دوستش داری بگو کـه چقدر بهش علاقه داری و چقدر تو زندگی براش ارزش قائل هستی چون زمانی کـه از دستش بدی مهم نیست کـه چقدر بلند فریاد بزنی، چون اون دیگه صدات رو نمیشنوه. . . . پایان خوب (پایان یافته)

dear (عزیز کرده), de im-not-arshyabro

اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀

Still Alive | Kookv, de nsathewriter

فصل دوم فیکشن Real Illusion~ (در حال آپ) -من...مردم ؟ +نه تو هنوز زنده ای! Genre : Fanfiction , Romance , Fantasy , Smut Couple : Kookv / yoonmin Writer: Nizza

ᴏɴᴇ sʜᴏᴛ ʙᴏᴏᴋ"ᴋᴏᴏᴋᴠ", de anil-writer

آنیونگ! آنیل صحبت می‌کنه🪐 محتوایِ این بوک شاملِ وان‌شات و مولتی شات از کاپل کوک‌وی هست با ژانر های مختلف، برایِ کوک‌وی شیپر هایِ قشنگم❤️‍🔥🌚 امیدوارم بتونم سرگرمتون کنم و شماهم حمایت کنید بیوتیا🫂♥️ ×«"محتوایِ این بوک هیچ ارتباطی به زندگیِ شخصیِ آیدول ها ندارد و صرفاً ساخته یِ ذهنِ نویسنده هستند."»×

Recall the Vermilion , de RednightRn

(درحال ادیت) 🔻Name : Recall the Vermilion 🔻Writer : Rednight 🔻Genre : Mysterious , romance , dram 🔻Couple : Vkook, yoonmin 🔻Character : Anna, Taehyung, jungkook, yoongi, jimin, Seokjin, Namjoon, hoseok گاهی اوقات انسان، تنها چاره‌اش گریختن است. بعض‌ از آن‌ها از خانواده، بعضی از عشق، بعضی ها حتی از خودشان! _______________________ +از تاریکی میترسی؟ -نه! فقط حس میکنم توی تاریکی، هیچ نقابی نیست. +خب این مگه بده؟ میتونی خود واقعی هرچیزی رو ببینی؛ ماهیت همه چیز لخت و عور و پتی جلوی چشماته. -بعضی ماهیتا ترسناکن! بعضی از خود واقعیا زیادی زشتن. ‼️ - بجز کاراکترهای آشنا، تمامی اسامی و شخصیت ها تخیلی بوده و هرگونه تشابه، تصادفی است! - تمامی حقوق مربوط به این داستان، متعلق به نویسنده است؛ هرگونه استفاده، ایده گرفتن، تغییر و یا نشر در کانال های تلگرام، روبیکا و سایر، ممنوع بوده و در صورت مشاهده، لطفا به نویسنده اطلاع دهید..

Vɪᴏʟᴀᵏᵒᵒᵏᵛ, de WhiskyPisky

توصیف زندگی توی دنیای ویولا، سه کلمه بود: خاکستر، برف، خون - سیب دوست داری ویولا؟ - سیبی که تو برام بچینی، شاهزاده. ژانر: کوکوی🥂تاریخیِ اروپایی🏰 عاشقانه🌨 انگست🌼ماجراجویی⚔️ (قلم ویسکی دیگه، ایف یونو دِن یو نو!) Start: 10.10.1403 End: ?

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️, de blumer83

- با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer

The Boss, de NiloofarRs

+خب مستر جئون خیلی خوشحالم که به برنامه ی ما اومدید، در ابتدای بحث بیاید کمی درباره ارتباط شما با غول بزرگ تجارت اوه گیون وو صحبت کنیم، این ویدیویی هستش که دیروز به دست همکاران ما رسیده..بیاید باهم ببینیمش با اتمام صحبت های مجری، مانیتور پشت صفحه شروع به پخش فیلم ضبط شده ی مرد نام برده میکنه /من استاد جئون بودم، توصیف اون پسر پیچیده واقعا سخته، اون یه بیزینس مَنه، یه ایده پرداز، یه رهبر، کیرخور ذاتی، کله کیری، یه جنده ی اصیل و یه حرفه ای به معنای واقعی کلمه/ لحن پیروزمندانه ی زن با اتمام فیلم به گوش پسر رو به روش رسید +نظرتون راجبش چیه آقای جئون اونقدر صمیمانه بنظر نمیاد درست میگم؟ تکخند پسر مو زنجبیلی بلند میشه و مجری رو وادار به تعجب میکنه _اوه البته که نه نارا..اتفاقا بنظرم چند تا از اون جملات تعریف بودن..واقعا تعریف بودن! ---------- جونگ کوک پسر خودساخته ای که کل زندگیش رو تنها روی پاهای خودش وایساده.. شکست های زیادی توی صنعت کار و تجارتش تجربه میکنه، به زندان میوفته و کاملا آس و پاس و آواره خیابونا میشه بنابراین پیش دستیار سابقش میره تا ازش کمک بخواد، سوک جینی که خودش یه پدر تنهاست و سعی داره پدر خوبی برای پسرش باشه.. حالا واقعا جین میتونه کمکی به کوک بکنه؟! Vkook/Namjin/Sope Comedy/Romance/Smut/HappyEnd

27 Blue Roses , de mynameisnoone2000

من خیلی خستم. _برگرد خونه _خونه‌ای ندارم _من خونت میشم، به من برگرد! 27 گل رز آبی Kookv slice of life/angst/smut/romance تهیونگ زندگی خیلی خوبی نداشت ولی شکایتی هم نداشت، فک میکرد اگه سرش رو بندازه پایین و با سرنوشت صلح کنه و بی نام و نشون زندگی کنه اونم متعاقبا پرچم سفیدش رو براش تکون میده. ولی جئون جونگکوک اونجا بود تا بهش یاد بده آدم فقط میتونه انتخاب کنه خلاف جهت شنا کنه یا بلاخره بپذیره و با موج همراه بشه.

Talvez você também goste

Slide 1 of 9

passing of time | kookv cover

dear (عزیز کرده) cover

Still Alive | Kookv cover

ᴏɴᴇ sʜᴏᴛ ʙᴏᴏᴋ"ᴋᴏᴏᴋᴠ" cover

Recall the Vermilion cover

Vɪᴏʟᴀᵏᵒᵒᵏᵛ cover

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

27 Blue Roses cover

passing of time | kookv

بـه کسیکه دوستش داری بگو کـه چقدر بهش علاقه داری و چقدر تو زندگی براش ارزش قائل هستی چون زمانی کـه از دستش بدی مهم نیست کـه چقدر بلند فریاد بزنی، چون اون دیگه صدات رو نمیشنوه. . . . پایان خوب (پایان یافته)