[𝐨𝐧𝐠𝐨𝐢𝐧𝐠 ] ★★★ ☆↝ 𝐧𝐚𝐦𝐞: 𝐬𝐜𝐚𝐫𝐞𝐜𝐫𝐨𝐰 ☆↝ 𝐦𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤 ☆↝ 𝐬𝐮𝐛 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: _ ☆↝ 𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐜𝐥𝐚𝐬𝐬𝐢𝐜 / 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 /𝐚 𝐥𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭 ☆↝ 𝐖𝐚𝐭𝐭𝐩𝐚𝐝: 𝐦𝐨𝐨𝐧𝐜𝐡𝐢𝐥𝐝__29 ☆↝ 𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐦𝐨𝐨𝐧𝐜𝐡𝐢𝐥𝐝 ★★★ ☆↝ 𝐬𝐮𝐦𝐦𝐚𝐫𝐲: اون زیبا ترین تعریفی بود که از یک مترسک شنیده بود. مردی که دست داشت اما نمیتوانست اشک هایش را پاک کند ★★★ ☆↝ 𝐩𝐚𝐫𝐭 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲: _از این به بعد صدات میزنم مترسک. سمت پسری که حالا بهش نگاه میکرد چرخید و با نگاه کردن به قهوهی داغ درون چشم هاش لب زد _مترسکی آقای ناآشنا؛ نه حرفی، نه لبخندی، نه حتی حرکتی برای روندن این کلاغ پر سر و صدا که هی مزاحم خلوت تو کتابت میشه. قدمی از مرد دور شد و با پشت کردن بهش با هر سختی بود لب زد _اگر مترسک مزرعه ما اینقدر توی سکوت و سکون خودش غرق نمیشد شاید هنوز هم پیش ما بود. ★★★ ☆↝𝐭𝐢𝐦𝐞 𝐮𝐩: 𝐒𝐚𝐭𝐮𝐫𝐝𝐚𝐲📜All Rights Reserved