Story cover for پلیس من  by SetayeshMohammadi2
پلیس من
  • WpView
    Reads 31,691
  • WpVote
    Votes 2,290
  • WpPart
    Parts 34
  • WpView
    Reads 31,691
  • WpVote
    Votes 2,290
  • WpPart
    Parts 34
Ongoing, First published Nov 11, 2024
Mature
خب خب آومدم با یه فیک جدید جذاب و سون سام که باتم هست جیمین بریم سراغ جملات کوتاهی از فیک //// ( من که خواهر برادر ندارم )
(چرا موهام این رنگی شدهههه)
(من با اونا ازدواج نمیکنم ببینم کدوم حرومی میخا‌د جلومو بگیره )/////
جیمین افسر پلیس خبره ای که وارد دنیایی دیگه میشه ... یعنی چه اتفاقاتی قراره بیفته ؟بنظرتون جیمین ما کنار میاد با قانون های اون دنیا  ؟
_____________________
(درحال آپ )
❌هشدار:
 فیک خشن و تا حدودی مثبت هیجده هست اگر فکر میکنید نمیتونید ،نخوانید ❌

کاپل:یونمین . نامجین . تهکوک. (سون سام )
 

ژانر :معمایی . عاشقانه . اکشن .تناسخی . هپی اند
**(زیبایی عشق سختییه که برای رسیدن به اون فرد تحمل می‌کنی و تا آخرش هم پاش بمونی )*
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add پلیس من to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Smell Of Death | بـــوے  ̶ م̶ر̶گ̶ــــ by w_crow
26 parts Ongoing
🚨‼️🔞دارای صحنە های باز و خشن - BDSM 🔞‼️🚨 ژانر ~ رازآلود ، روانشناسی با چاشنی درام ، مافیایی 🚨سد انده! و بوک مریضیه 👨🏻‍🦯این داستان نە جهت تایید یا شناختە شدن بلکە صرفا برای تفریح و لذت نویسندە از اتفاقات بد نوشتە میشە! کاپل ها ~ چانجین ، مینسونگ کاپل های فرعی ~ چانمین ، هیونلیکس ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ اسمشو زمزمه کرد: "جیسونگ." پسر روی تخت دراز کشیده بود ؛ دست‌ها و پاهاش با روبان مشکی رنگی بسته شده بودن ، چشم بندی روی چشماش بود و مثل یه شئ لوکس کادوپیچ شده بود. قفسهٔ سینه‌اش از نفساش آروم و عمیق بالا و پایین می‌شد ، اما مینهو می‌دونست ، اون بیداره. حسش می‌کرد. لرزش‌های نامحسوسش و لبای قرمز و لرزونشو میدید و میدونست پسرک ترسیده... و این مینهو بود که خودشو سرزنش میکرد بابت چیزی که از خیلی وقت پیش به خوبی فهمیدە بود! پسر میدونست هرچقدر بیشتر دستو پا بزنە ، بیشتر توی باتلاق چان گیر میوفته و اهرم فشار جدیدش قرارە جیسونگ باشە و بازم سعی کرده بود فرار کنه! چان پشت سرشون ، با لذت آشکاری توی چشماش ، ایستاده بود. دست‌هاش رو توی جیب فرو برده بود و از دیدن عکس‌العمل پسرش لذت می‌برد. آروم ، با لحنی که از همیشه عمیق‌تر بود گفت: "بهت گفته بودم لی‌نو! ؛ تو مجبورتر از چیزی هستی که فکرشو می‌کنی."
You may also like
Slide 1 of 10
Lovelorn  cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
* فرشته* cover
Smell Of Death | بـــوے  ̶ م̶ر̶گ̶ــــ cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
665,666,667 °To Numbers Life Is Nothing|° cover
Cat ( گربه ) cover
Dark past, bright future   cover
paradox cover
محکوم به عشق cover

Lovelorn

42 parts Ongoing

بیچارگی میدونی چیه؟ ...اصلا تا حالا آدم بی چاره دیدی؟ تاحالا آدمی رو دیدی که یه چیزی یا یه کسی رو با همه وجود بخواد ... لعنت بهش با همه قلبش بخواد ... بپرستتش ... اما نذارن... نشه ... نشه اونو داشته باشه ... اما بیچارگی این آدم وقتی معلوم میشه که میبوسه میذاره کنار ... کیو؟ ... اون ادمو؟ ... نه ... اشتباه میکنی ... قلب و احساس لعنتی خودشو احساساتش رو میکشه تا خار به دست دار و ندارش نره... دست میکنه تو قفسه سینه اش و قلب خودشو میکشه بیرون و توی صندوق قایمش میکنه و کیلدشو ته دره میندازه ... تا کسی پیداش نکنه و نفهمه بتی که قلبش بندگیشو میکرد کیه ... نفهمه و نتونه آزاری بهش برسونه... main Couple: namjin Other Couples : kookv، yoonmin Gnre: mafia _ omegaverse _ angst _ a little smut _ mpreg