ℓ𝒾𝓀ℯ 𝒸𝓇𝒶𝓏𝒴 🍷مانند دیوانه
  • Reads 2,253
  • Votes 315
  • Parts 18
  • Reads 2,253
  • Votes 315
  • Parts 18
Ongoing, First published Nov 11, 2024
4 new parts
🩶✨
فیکشن: like crazy (مثل دیوانه) 
کاپل ها: یونمین، تهکوک، نامجین
خلاصه: 

چه اتفاقی میوفته اگه پسری با چشم های آبی وقتی میخواد یک شب رو مثل آدم های عادی خوش بگذرونه راهش به یه کلاب بیوفته... 
و با مردی که روی صورتش زخم عمیقی نشسته روبه رو بشه... 
و مرد راز پشت چشم های آبی رنگ جیمین رو بدونه؟ 
***

فیکشن تایپ کردنش به پایان رسیده..🌱
✨🩶
All Rights Reserved
Sign up to add ℓ𝒾𝓀ℯ 𝒸𝓇𝒶𝓏𝒴 🍷مانند دیوانه to your library and receive updates
or
#12jin
Content Guidelines
You may also like
MY LITTLE MIRACLE by NOVA-NE
85 parts Complete
"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی به هایبرید انداخت و گفت نگرانش نباش، هیونگی قراره تا آخر عمر تورو پیش خودش نگه داره، دیگه نمیزارم بلایی سرت بیارن. ----------- × ته‌ته میتونه مامان باشه؟ + جونگی نباید اینو بگی، من پسرم، پسرا که نمیتونن مامان باشن فسقلی. چونه پسرک شروع به لرزیدن کرد و با چشمایی پر از اشک به تهیونگ خیره شد. ×ولی جونگی عاشگ ته‌ته شده، نمیهواد دوباله تنها و نالاحت باشه. ----------- با دستایی لرزون اشکهاش پاک کرد، سعی کرد نفسش رو تنظیم کنه و به حرف اومد +م..من فکر میکردم..شاید بتونیم یه فرصت کنار هم داشته باشیم..م..میدونم که موقعیتمون خیلی متفا... مرد با تک‌خندی بین حرف هایبرید پرید _ و کی گفته من قبول نمیکنم بچه؟
You may also like
Slide 1 of 10
TENSION🍷 cover
Aside | Namjin, Vkook ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
death spell cover
seven⁷ cover
Tweet cover
The Trap | VKOOK  cover
4427 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
My life    ( پایان یافته) cover
MY LITTLE MIRACLE cover

TENSION🍷

29 parts Ongoing

تَنِش . کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامشخص فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی