𝑬𝒔𝒑𝒆𝒓𝒂𝒏𝒛𝒂 (𝑶𝒏𝒆 𝒔𝒉𝒐𝒕)
  • Reads 34
  • Votes 8
  • Parts 2
  • Reads 34
  • Votes 8
  • Parts 2
Complete, First published Nov 12, 2024
1 new part
: ̗̀➛ 𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 𝓬𝓱𝓪𝓷𝓱𝓸
: ̗̀➛ 𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: 𝓡𝓸𝓶𝓪𝓷𝓬𝓮, 𝓼𝓵𝓲𝓬𝓮 𝓸𝓯 𝓵𝓲𝓯𝓮


Speranza در زبان ایتالیایی یعنی امید!
خلاصه: مینهو، پسریه که احساس میکنه بعد تصادفی که داشت، دیگه زندگیش هیچ ارزشی نداره تا اینکه پسری به اسم چان‌......
آیا عشق میتونه دریچه ورود نور امید باشه‌؟


‼️این بوک یه وانشاته‌ اما برای راحتی  در خوندنش توی دوتا‌ پارت آپ‌ شده.
All Rights Reserved
Sign up to add 𝑬𝒔𝒑𝒆𝒓𝒂𝒏𝒛𝒂 (𝑶𝒏𝒆 𝒔𝒉𝒐𝒕) to your library and receive updates
or
#238skz
Content Guidelines
You may also like
𝙈𝙚𝙩𝙖𝙣𝙤𝙞𝙖 by MinSaya0_0
7 parts Complete
𝙈𝙚𝙩𝙖𝙣𝙤𝙞𝙖 | 𝙈𝙞𝙣𝙞 𝙁𝙞𝙘𝙩𝙞𝙤𝙣 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝙔𝙞𝙕𝙝𝙖𝙣 , 𝘽𝙅𝙔𝙓 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝙊𝙢𝙚𝙜𝙖𝙫𝙚𝙧𝙨 , 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 , 𝙎𝙢𝙪𝙩 ~ جان: "من.. خب.. نمیدونم چی بگم.. صبر کن از کجا اسممو میدونی؟" پسر: "من همه چیزو راجبت میدونم جان ، شیائو جان ، ۲۸ سالته ، پدرت جز تاجرای قدرتمند چینه و به خانواده رهبر پک اینجا نزدیکه ، یه خواهر کوچکتر و یه برادر بزرگتر داری ، از یه پدر و مادر آلفایی و خواهر و برادرتم آلفان اما تو امگایی ، به کشیدن چیزای مختلف روی کاغذ علاقه ی زیادی داری ، متنفری ازینکه به خاطر امگا بودنت ضعیف میدوننت و به هیچ وجه یه امگای مطیع نیستی ، بازم لازمه ادامه بدم؟" جان: "هی هی تو کی هستی؟" پسر: "شاید یکی که از ۱۷ سالگی دوستت داره..؟" ~ های. زیاد جرعت نداشتم فیکشنامو تو واتپد آپ کنم چون یکم نگران کننده‌ست که دیگران اهمیتی به چیزی که نوشتی ندن ولی خب دلو زدم به دریا و اونقدرم امید ندارم که بهش خیلی توجه شه.. ممنونم ازتون اگه میخونیدش🥲😂💜
Atargatis | آتـارگـاتـیـسـ by zhra_m
6 parts Complete
❀ مولتی‌شات کامل⁶ ᝰ آتارگاتیس ❀ ژانر ᝰ مافیایی . دارک . اسمات ❀ تایپ-کاپل ᝰ ورس-ییجان ❀ نویسنده ᝰ زهرا.م "شی‌بو" ❥𝗠𝗨𝗟𝗧𝗜𝗦𝗛𝗢𝗧⁶ ᝰ Full ❥𝗚𝗘𝗡𝗥𝗘ᝰ Gangs , Dark , smut ❥𝗧.𝗖 ᝰ Lsfy , Yizhan ❥𝗪𝗥𝗜𝗧𝗘𝗥 ᝰ zhra.m "XiBo" ______________________________________ "می‌خوام بهت بفهمونم احساس واقعی یعنی چی. می‌دونی جان؟ وقتایی که با من حرف می‌زنی، اون حسی که باید رو ازت نمی‌گیرم. برام اهمیت نداره که زن داری یا بچه‌ت سال دیگه قراره بره مدرسه..." کمی پیش رفت و برای این‌که به گوش‌های مرد با آن صورت اخم‌آلود برسد، سرش را در حد چند سانت بالا برد. به آرامی لب زد: "اگه لب‌هام رو تکون بدم، یک ثانیه‌ی بعد خبری از هیچ‌کدومشون نیست. همون‌قدر که من به حضورت محتاجم، تو هم به من نیاز داری شیائوجان! فقط دست از مخالفت بردار." مرد بزرگ‌تر سرش را کمی کج کرد. از گوشه‌ی چشم، به مرد کنارش خیره شد و مچ دستی که درحال نزدیک شدن به بند شلوارش بود را میان انگشتانش فشرد؛ سریع، بی‌رحمانه، محکم. هردو با جدیت در چشمان هم خیره شدند و او با خشم غرید: "از صدات، رفتارت، حرف‌زدنت، از هرچی که در مورد تو و خاندان وانگ باشه نفرت دارم. دسته‌ی کفتارها از لاشه‌های مرده تغزیه می‌کنن و بدا به حالت که توی کفتارصفت حتی از گوشت خودت هم نمی‌گذری."
You may also like
Slide 1 of 10
 🔞من همخوابه ی هیونگام شدم!  🔞 I slept with my brothers! 🔞 cover
Freedom of exile  cover
Top Omega  cover
IM ALFA S1 (bjyx)✔️ cover
𝙈𝙚𝙩𝙖𝙣𝙤𝙞𝙖 cover
GodFather cover
rebirth cover
freedom 3 : beginning of the end cover
Stray Kids [One Shots] cover
Atargatis | آتـارگـاتـیـسـ cover

🔞من همخوابه ی هیونگام شدم! 🔞 I slept with my brothers! 🔞

6 parts Ongoing

نباید خط قرمزها رو رد میکردی داداش کوچولو! تو که میدونستی چه بلایی سر یه قانون شکن میاد!!! دوستان قبل از هر چیزی اینو بگم که اثر ممکنه در ادامه فول اسمات همراه با جزئیات بیشتر و ریز باشه. پس کسانی که دوس ندارن پیگیری نکنن و نخونن که نخوان اعتراضی داشته باشن. دوست عزیزی که زیر ۱۸ سال هستی. نخون گلم. نخون فدات شم.