ایان، بازرس سرد و منطقیایه که زندگیش تو پروندههای جنایی خلاصه شده و هیچوقت اجازه نمیده کسی از دیوارهای بلند اطراف زندگیش عبور کنه!
اما وقتی یه پرونده پیچیده و عجیب به پستش میخوره، همه چیز تغییر میکنه.
تغییراتی که ناخواسته توی قلب و ذهنش به وجود میان و هرگز نمیخواد که قبولشون کنه!
پروندهای که با خودش یه رایحه گیلاسی میاره؛ بوی گرم، مرموز و خطرناک!
رایحه ای که متعلق به یکی از مظنونهای پرونده است!
جنی، دختری با گذشتهای پر رمز و راز و قلبی که شاید دیگه توانایی تپیدن نداشته باشه !
چی میشه اگه قلب مرده اش، با وجود اینکه آسیب بزرگی دیده برای بازرس، دوباره بتپه؟
و چی میشه اگه جنی ... کلید حل معمای پرونده باشه؟
* محتوای این داستان برای افراد زیر ۱۸ سال مناسب نیست.
ᴄʜᴀʀᴀᴄᴛᴇʀ'ꜱ : ᴅᴘʀ ɪᴀɴ, ᴊᴇɴɴɪᴇ ᴋɪᴍ,
ᴋɪᴍ ᴛᴀᴇʜʏᴜɴɢ, ᴍɪɴ ʏᴏᴏɴɢɪ, ᴊᴇᴏɴ ꜱᴏʏᴇᴏɴ
ɢᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, ᴍʏꜱᴛᴇʀʏ, ᴄʀɪᴍɪɴᴀʟ, ꜱᴍᴜᴛ, ᴀɢɴꜱᴛ
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ?
ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست
(همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه !
🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند....
آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی !
چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟
و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش !
****
_ ازت متنفرم...
_ همچنین!
و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد....
******
قلبی که هیچ وقت نمیتپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود !
_بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... !
لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم !
******
سوال اینجاست....
ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟
******
قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه !
قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده !
قسمت سوم : .....؟
[توی این فیک همه چیز میدرخشه! ]
نویسنده : هانا