𝑀𝑦 𝑓𝑎𝑡ℎ𝑒𝑟 𝑖𝑛 𝑙𝑎𝑤🔞~𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘
  • Reads 5,251
  • Votes 1,042
  • Parts 10
  • Reads 5,251
  • Votes 1,042
  • Parts 10
Ongoing, First published Nov 15, 2024
Mature
2 new parts
"حاضری به خاطر کسی که دوسش داری، همه‌چیزت رو فدا کنی؟"
.
.
.
جئون جونگکوک، به‌خاطر تصمیمات خانوادگی، مجبور شد برخلاف میلش با پسری ازدواج کنه که هیچ علاقه‌ای بهش نداره. اون پسر هم فردی لوس، بدرفتار و الکلی بود که حتی معشوقه خودش رو داشت و به‌جز ایجاد رنج و آزار، هیچ چیز دیگه ایی برای جونگکوک نداشت.

اما همه‌چیز وقتی تغییر کرد که حس‌هایی عجیب و ممنوعه، در دل جونگکوک شروع به جوانه زدن کرد... احساسی که نه‌تنها اون رو درگیر کرد، بلکه سایه این حس پنهانی بر پدرشوهرش هم افتاد..

چطور ممکنه کسی جرئت کنه همچین احساسی رو اعتراف کنه؟ و اگه این احساس سرآغاز یک ماجرای غیرقابل پیش‌بینی باشه، چیکار باید کرد؟

✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿

عنوان:#My_father_in_law  #پدرشوهرم

کاپل اصلی:#vkook

کاپل فرعی: #chanbaek

ژانر :#دارک #اسمات #ددیکینگ #انگست#ازدواج اجباری #جنایی

📛هشدار اگه روحیه لطیفی دارید نخونید.📛

وضعیت آپ= ✍🏻...معمولا آخر هفته ها آپ میشه

به هیچ عنوان محارم نیست 😐

شروع فیک=۱۴۰۳٫۸٫۲۷
All Rights Reserved
Sign up to add 𝑀𝑦 𝑓𝑎𝑡ℎ𝑒𝑟 𝑖𝑛 𝑙𝑎𝑤🔞~𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Pegasus | VKook/KookV [COMPLETED] by MatildaTheWatson
35 parts Complete Mature
✧ پگاسُس | P̆̈egasus̑̈ ✧ [کامل‌شده] × رمان × ⋆ کاپل ↜ ویکوک / کوکوی ⋆ ژانر ↜ درام عاشقانه، کمدی، فلاف، روان‌شناختی ⋆ نویسنده ↜ 𝕐𝕦𝕞𝕖 ⋆ همه چیز از یه قدم زدنِ شبونه، توی یکی از خیابون‌های نه‌چندان معروفِ سئول شروع شد‌؛ و زمانی که تهیونگ در حالِ زمزمه کردنِ آهنگ‌ انیمیشن مورد علاقه‌ش -شرک- بود، می‌تونست قسم بخوره که یه نفر دیگه هم داشت همراهش آواز می‌خوند؛ "But you don't really care for music, do you?" و این‌جا بود که تهیونگ ساکت شد و فقط گوش کرد؛ یعنی کی بود که توجهش به موسیقی رو زیر سوال می‌برد؟ معلومه که تهیونگ خیلی به ترانه‌ها اهمیت می‌داد! اصلاً برای همین هم بود که دنبال اون صدا رفت، برای همین بود که ملاقاتش کرد؛ فیونا رو... پسر آوازه‌خوانی که شب به یک شکل بود و روز به شکلِ دیگر! کانال تلگرامی موسیقی‌های متن : @PegasusOST 🎶 × این رمان در کانال تلگرامی @BTS_FICTIONS منتشر شده. × #1 in btsarmy #1 in yaoifanfic #1 in lgbtfiction #1 in کیپاپ #5 in romance
✯𝐓𝐡𝐞 𝐊𝐢𝐥𝐥𝐞𝐫 𝐊𝐢𝐧𝐠✯   (𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘) by lian20004
10 parts Ongoing
پادشاه قاتل🥀👑 خون زاده ایی اصیل از دله نفرت و حقارت... گرگ وحشی بی انصاف ناآشنا با رحم و احساس... و عسل تلخی در حال له شدن از پیوندی اجباری... --------------------------------------------------------- روایتی پر فراز و نشیب و ناعادلانه~~ داستان از اونجایی شروع میشه که رییس پک از جفت اجباریش صاحب فرزندی برای ولیعهدی نمیشه و مانند بسیاری از آلفا ها جفت دیگری برای تجدید نسل اختیار می‌کنه... عروس جدید پک امگایی بسیار شهوت برانگیز زیبا و ظریف همانند هر امگایی بود... امگایی با رایحه ایی مست کننده از شکوفه های بهاریه گیلاس اما آغشته به خون!... اما چیز عجیبی که درمورد امگای جدید وجود داشت حیله گری ها و زیرکی هاش برای به دست آوردن قدرت بود... امگایی که بر خلاف جسم و سرشت خود خواهان سلطنته!... --------------------------------------------------------- عنوان:king کاپل اصلی:Vkook کاپل فرعی: #Vmin #yoonmin ژانر :#omegaverse. #Romance. #Mpreg. #Fluff.#smut ورژن کوکوی هم گذاشته شده
𝑺𝒊𝒍𝒆𝒏𝒕 𝑪𝒊𝒕𝒚 (𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by Light82
22 parts Ongoing
کاپل: ویکوک، یونمین. ژانر: کلاسیک، رمنس، انگست، اسمات. خلاصه: "تهیـونگ هیچوقـت علاقه‌ای به ادامـه دادن راه پـدرش نداشت. برای اون داشتـن آسایـش نسبـی کافـی بود اما همیشـه همه چیز اونجـوری که ما میخوایـم پیش نمیـره. سرنوشـت تهیـونگ از قبل مشخـص شده بود؛ اون باید راه پـدرش رو ادامه میـداد و وارد آکادمـی نظامـی‌ای میشد که خطـرناک‌ترین مکان به شمار میرفت و حیـن پذیرفتـن خطـر بایـد با اون پسـر سـر و کلـه میزد، جونگ‌کوکـی که به دلایل نامعلـومی از تهیونـگ بیـزار بود." برشی از فیک: "اون بی‌رحمه، حتی میتونم به جرئت بگم بی‌رحم‌ ترین آدمیه که تو کل زندگیم دیدم. اما بیشتر از تمام اینها، اون زیبا و دوست داشتنیه! جوری که وقتی میبینمش چیزی جز اون به چشمم نمیاد. انگار کور میشم و حتی این هم برام دوست داشتنیه. اون یه زیبای بی‌رحمه که شاید هر لحظه توی ذهنش برای کشتنم نقشه‌های بیشتری میکشه اما حتی این هم‌ نمیتونه کاری کنه که دوستش نداشته باشم."
Dilemma(vkook)  by mahi_kk
53 parts Ongoing
٭ دو راهی ٭ توی زندگی همه آدما دو راهی های زیادی هست، دو راهی هایی که آدم رو بین عقل و قلبش گیر میندازه ، وقتی که نمیدونی باید عقل و منطقت رو بچسبی یا احساسات و قلبت رو انتخاب کنی زندگی جونگکوک هم پره از این انتخاب ها ولی اون همیشه سر این دو راهی قلب خودش رو زیر پا میزاره و بجای خودش به بقیه فکر میکنه ؛ انگار فداکاری و از خود گذشتگی تنها چیزیه که بلده ولی چی میشه اگر یه روز یه جا بجای بقیه به قلبش فکر کنه و آگاهانه تصمیمی بگیره که منطقش میگه اشتباهه؟ یعنی میتونه از پس عواقب انتخابش بر بیاد و برای قلبش بجنگه؟ اصن توان و قدرت جنگیدن رو داره؟ میتونه تا ابد راز هاشو از بقیه مخفی نگه داره ؟! ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ +جونگکوک از من میترسی ؟ -نه +پس چرا قلبت اینقدر تند میتپه؟! -نمیدونم قربان +از من نترس ، من همچین آدم ترسناکی نیستم +حداقل برای تو ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ Couple : تهکوک Genre : اکشن، اسمات، مقداری انگست، اندکی کمدی، کمی مافیایی Upload start : 1403/01/14 Upload days:شنبه ها و سه شنبه ها ★این فیک کاملا ساخته ذهن نویسنده است و هیچ ربطی به گرایش و زندگی و شخصیت واقعی کارکتر ها نداره ★
You may also like
Slide 1 of 10
As Blue As the Ocean, As Old As the Song [Vkook] cover
Pegasus | VKook/KookV [COMPLETED] cover
𝐀���𝐦𝐞𝐭𝐡𝐲𝐬𝐭ᴷᵒᵒᵏᵛ cover
✯𝐓𝐡𝐞 𝐊𝐢𝐥𝐥𝐞𝐫 𝐊𝐢𝐧𝐠✯   (𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘) cover
عشق پنهان cover
Satisfaction(Minibook) cover
Dark Omega|vk| cover
𝑺𝒊𝒍𝒆𝒏𝒕 𝑪𝒊𝒕𝒚 (𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
ɪ'ᴍ ɢᴀʏ⋆||KOOKV cover
Dilemma(vkook)  cover

As Blue As the Ocean, As Old As the Song [Vkook]

9 parts Complete

「As Blue As The Ocean, As Old As The Song 🎶」 𖦹 Vkook 𖦹 Romance, Classic, Drama, Musical 𖦹 Translator: Nelin & Kim (@Kimkadoo) 𖦹 Writer: TwentyThreeThirteen یه مشت آهنگ عاشقانه و یه چمدون جول و پلاس، نمی‌تونست برای جئونِ ورشکسته زندگی دست و پا کنه. پس شیر یا خط انداخت تا کوله‌بارش رو روی دوش بندازه و میون موج‌ها دل به پسری ببنده که روی اقیانوس نوشیدنی سرو می‌کنه، به هیچکس بیشتر از یک نگاهِ فریبنده نمی‌بخشه و اغلب تمایل داره به جای پر کردن گوش‌هاش با موسیقی تکراری و شعرهای پوسیده‌ی خواننده، سرش رو با کار خودش گرم کنه و به مشتری‌ها از همون لبخندهای خاص خودش هدیه بده. اما جونگ‌کوک می‌خونه؛ نه تنها برای اینکه خواننده‌ست، بلکه برای انتخاب یک نغمه، تا اون نگاهِ مکدر رو از پشت پیشخوان تا انعکاس ماه روی امواج شب برق بندازه. نوایی به قدمت آوازِ آبی‌ترین اقیانوس. «All of this is not coincidence...»