پیامی از دل کیهان
  • Reads 18
  • Votes 4
  • Parts 11
  • Reads 18
  • Votes 4
  • Parts 11
Complete, First published Dec 05, 2024
Mature
آریا، جوانی علاقه‌مند به ستاره‌شناسی، در سفری به کویر با پدیده‌ای عجیب و ناشناخته روبرو می‌شود؛ یک جسم نورانی با حرکاتی شگفت‌انگیز و صدایی مرموز که تنها او می‌تواند آن را بشنود. این جسم، پیغامی اسرارآمیز را به زبان کد مورس به او منتقل می‌کند: «کیوتو ژاپن، دنبال شین سو». آریا که خود را یکی از ده منتخب می‌داند، بدون تردید راهی ژاپن می‌شود تا راز این پیام را کشف کند.  

در میان آسمانی پرستاره و ملاقات با افرادی که هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد، آریا وارد ماجراجویی می‌شود که نه تنها سرنوشت خودش، بلکه ممکن است سرنوشت جهان را تغییر دهد.  

آیا او خواهد توانست پیام این جسم مرموز را درک کند؟ یا این سفر، شروعی برای کشف حقیقتی بزرگ‌تر از تصور اوست؟ 

داستانی علمی-تخیلی و پر از راز، درباره سرنوشت، شجاعت، و ماجراجویی در مرزهای ناشناخته.
All Rights Reserved
Sign up to add پیامی از دل کیهان to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
⊹  LAST NIGHT ⊹ by callme_sali
3 parts Ongoing
یه اصطلاح کره ای به نام "جانگ" هست به معنی «رابطه ی دو نفر که قطع نشدنیه» یعنی حتی اگه عشقت نسبت به اون فرد تبدیل به نفرت بشه بازم تا همیشه یه نقطه ضعف خاصی نسبت بهش داری و قسمتی از وجودت تا ابد بهش وصله ؛ رابطه‌ی بک و چان این فیکمونم دقیقا به همین شکله... •|🖇Fiction: LAST NIGHT | شب آخر •|🖇Couple: CHANBAEK • HUNHAN •|🖇Gener: #Romance #Angest #thriller #Smut •|🖇Writer: Salina خلاصه: بکهیون یه بازیگر تازه کاره که قراره به اصرار بهترین دوستش "کیونگسو" فردای ضبط آخرین سکانس سریالش یه سفر چند هفته ای به جزیره‌ی ججو بره و با آدمایی که تا اون روز هیچوقت از نزدیک ندیده آشناشه و وقت بگذرونه. بک قبل رفتن به این سفر مطمعن بود قرار نیست زیاد بهش سخت بگذره چون بیشتر آدما دوسش داشتن و تو برخورد اول جذب قلب مهربون و لبخند شادش میشدن و باهاش خوب رفتار میکردن ؛ یجورایی میشه گفت هیچکس نبود که بی دلیل ازش بدش بیاد البته به جز یه نفر... (انگار اون آدم اومده بود تا تموم معادلاتو بهم بزنه و ثابت کنه با همه فرق داره) به راستی آدمی که بکهیون قراره به مدت دوهفته باهاش زیر یه سقف زندگی کنه چجور آدمیه و چرا ازش متنفره؟!
Runaway by haniehislamy
5 parts Ongoing
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایش‌ِ عجیبِ منشی‌ نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطه‌ی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهل‌انگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلایی سرش بیاد ؟؟ اون دونفر گرچه که بدن‌های برهنه‌ی همو خوب بلد بودند اما...... هیچی از زندگیِ هم نمیدونستند.... ! این رابطه میتونست بعد از آشکار شدن رازهاشون ادامه پیدا کنه؟ تهیونگ چیکار میکرد ؟ میموند تا اون آلفا هر بلایی که میخواد به سرش بیاره ؟ _ بازی بدی رو شروع کردی تهیونگ.... اگه ازم دور بشی میکشمت...تو همیشه باید جلوی پام باشی لعنتی ! ********* + تو فقط بهم لبخند زدی...‌ و من کل زندگیمو دو دستی بهت تقدیم کردم ...‌ انگار توی تمام زندگی تاریکم منتظر یه لبخند از یه نفر بودم تا جلوش زانو بزنم و به عنوان خدای خودم بپرستمش..... اما من همیشه فراری بودم.... از آدمها ... از احساسات... از آینده.... من فرار میکنم ازت اگه توی قفس نگهم نداری ! چون ‏اون قسمتی از من که سعی میکرد آدمها رو نگه داره کاملا از بین رفته.... من فرار کردم از خودم... از تو... از حقیقت... _ حدس بزن قراره باهات چیکار کنم توله‌ی فراری !؟؟ ********* برای آشنایی با روند داستان به پارت
روحه لـ العلي.  by hhhgfyifri
2 parts Ongoing
بسم الله الرحمن الرحيم بدايه جديد. ولج رقيواننننن يلا فضينه ابوج فضحني رقيه: اهووو اجيتت اجيتت بكلبها عليمن خابصينه من تكلولي خنه البس شالي لا ابوي يلغلي الطلعه واحنه بالف ياعلي يلا قنعناة كملت لكيتهم منتضريني يلا كملت حسين الاب: صلاواتتت يلا امشن هاجر: انتي شبيج وين رايحين احنه صارلج ساعه تتمكيجين عروس رقيه: انجبي ام حلك لي يزلك نقطة ميكاج ماحطه والله بس مرطب هاجر: دصعدي صعدنه لبين مانوصل خنه اعرفكم عن نفسي اسمي رقيه عمري 17سنه اختي هاجر عمرها15سنه ثالت متوسط ملاحضة اني تاركه وعد ثنين اخوان الجبير كرار عمره 20سنه ولصغير صكر عمره 19سنه ووصلنه يلا انزلي هاجرر فضيني امشي بصف امي ولزمي عباتها ترا ابوي يشئنهه هاجر: ههه اي والله امشي يجوز ابوج ليوم يطلع الطلعه من خشومناهههه رقيه: اي والله امشي نصعد هذيج العبه لاتخلين ابوي يشوفج امشي ويا امي عاد امي تقبل اي يله صعدنه لعبه تصادم سيارات صعدنه اني وهاجر كله وحده سياره لعبنه ضليت العب جان اكو ولد كدامي مادري شلون صار كدامي وتصادمنه اني وياه وهاجر تضحك وتغمزلي واني من بدت العبه لحد هسه ماضربت احد بسياره لا اخافف عبالك صاعده بسياره حقيقيه اي المهم كملنه لعب ورحنه لعبه اسمها الديسكيفري يمكن صعدنه واجان اشوف...
You may also like
Slide 1 of 10
conspiracy |توطئه cover
twelfth dimension cover
⊹  LAST NIGHT ⊹ cover
Runaway cover
ACADEMIA cover
Illusive Dream cover
Lean On Me cover
Mr kim/vkook cover
روحه لـ العلي.  cover
children of nature (فرزندان طبیعت) cover

conspiracy |توطئه

16 parts Ongoing

پایان فصل یک ادامه فیک در فصل دوم یک سمت لشکر عظیم و تموم نشدنیه مردگان متحرک و سمت دیگه هفتا پسر و مردم دنیا که قربانی چه چیزی شده بودن؟ حرص و طمعش یه عاشق یا سیاست کثیف دولت ها؟ +:جیمین من میترسم، بنظرت ميتونيم دنیارو نجا بدیم؟ ×:نترس قلب پارک جیمین، چشمای ترسیده ت باعث میشه بخوام باعث این فاجعه رو آتیش بزنم °•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°°~°•~°•~ ژانر:رمنس،دراما،علمی تخیلی،فانتزی، جنایی ،راز آلود،ترسناک( اگر از زامبی میترسین اصلا فصل دوم رو نخونین) کاپل اصلی :مینیون کاپل فرعی: نامجین_تهکوک روز آپ: نامشخص