Lie To Me
  • Reads 582
  • Votes 124
  • Parts 14
  • Reads 582
  • Votes 124
  • Parts 14
Ongoing, First published Dec 11, 2024
Mature
خلاصه داستان : وویونگ کارمندی که از زندگی یکنواختی که برای خودش ساخته راضیه و همه ی تلاشش رو میکنه تا زندگیش رو به همین منوال ادامه بده و سان بارتندری که عاشق هیجان و شلوغی موجود توی زندگیشه،از کجا هم دیگه رو میشناسن و چجوری باهم آشنا ان؟چطور میتونن باهم کنار بیان؟آیا تنها تفاوتشون لایف استایلشونه؟یا چیز بزرگتری وجود داره که از هم متمایزشون میکنه؟
All Rights Reserved
Sign up to add Lie To Me to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Big Betting || JJP by JJTweet
26 parts Complete Mature
[Completed✅] جه بوم یک زندگی تک نفره فوق العاده داره. تو شهر پر جمعیت سئول از تنها بودن لذت میبره! از تنها غذا خوردن، از تنها تلوزیون دیدن، از تنها کار کردن، از تنها خوابیدن. اما این زندگی تک نفره فوق العاده با صدای تق تق در به کلی از بین رفت. "بفرمایید؟" پسر چمدوناش روی زمین گذاشت و جه بوم رو محکم بغل کرد: "جه بوم هیونگ!!! خیلی وقته همو ندیدیم. منم! پارک جینیونگ. برادر ناتنی دخترعمه مامان بزرگت. وقتی ده سالت بود از دور دیدمت" جه بوم با سردرگمی پشت سرش رو خاروند. اون تا به امروز از وجود این پسر خبر نداشت: "خب؟" "من هفته‌ی پیش توی دانشگاه سئول پذیرش شدم. اما دیر رسیدم و ظرفیت خوابگاه تکمیله. به غیر تو هم کسی رو تو سئول نمیشناسم" پسر چشماش رو درشت کرد و کمی لبش رو پایین داد: "میشه اینجا بمونم؟" جه بوم ناخودآگاه جواب داد: "نمیدونم. شاید. فکر کنم؟" و این جمله تازه شروع بدبختی‌هاش بود، زندگی کنه؟!... 📌روز های آپ: چهارشنبه ها ‍ Couple: JJP Genre: Comedy , Romance, Fluff, Smut Author: #Ars, #Berry
[The last Apprentice] by ArxshxStylinson
23 parts Ongoing
"زیبایی وسیله ای است که یک فرد را بدتر از آن زنجیری اسیر می‌کند که دور جادوگر پیچیده شده بود!" [آخرین شاگرد] ژانر: جادویی|رازآلود|تخیلی|کمدی کاپل های اصلی: کایسو،چانبک،هونهو نزدیک تموم شدن، پارت‌ها طولانی♡ خلاصه: محافظ‌ها همیشه از نسل آدمیزاد در برابر دنیای تاریک محافظت کردن و می کنن! این داستان درباره ی یک محافظ جدیده. کسی که شبیه هیچ‌کدوم از کارآموز های قبلیِ محافظ منطقه‌ی چیپندن نیست و آخرین شاگردی هم هست که اون توی طول زندگیش تعلیم میده! پسری که این بار شاگردِ محافظ شده نه تنها پسرِ هفتمِ هفتمین پسره بلکه به راحتی آموزش های اونو یاد می گیره و بدون هیچ تعللی انجامشون میده‌‌. درست بر عکس شاگردهای قبلی که هر کدومشون سرنوشت خیلی بدی در انتظارشون بود. اما سرنوشت این بار هم دنیای انسان‌ها رو راحت نمی‌گذاره، این بار پیشگویی‌ای هست که میگه شاگرد جدید محافظ کسیه که میتونه جلوی شیطان بزرگی که نسل بشر رو تهدید می کنه پیروز بشه، اما ممکنه در این راه خیلی‌ها قربانی‌ باشن و حرفه‌ی محافظ بودن هم برای همیشه از بین بره. چی میشه اگه سرنوشت با همکاری موجودات دنیای سیاه برای همیشه عوض بشه و "بِین" یه بار دیگه از پشت دروازه های دوزخ به زمین برگرده؟ نویسنده:ArxshxStylinson
Part of he[Z.M] by Spzolfax
54 parts Ongoing
زین نفس عمیقی کشید و دستش رو تو جیب کتش فرو برد. -دیگه نمی‌خوامت؛ خسته کننده شدی! با نیشخند غلیظی گفت و نفهمید لحن سردش باعث یخ بستن قلب اون شد. اون هم نمی‌خواست اما.. مجبور بود! لیام به سمتش دوید و محکم بازوی اون رو بین ناخن‌هاش گرفت. -تو بهم.. تو بهم قول داده بودی زی تند تند پلک می‌زد تا از ریزش اشک‌هاش جلوگیری کنه اما موفق نشد و اولین قطره‌ی اشک زمانی از چشم‌هاش پایین افتاد که زین با بی‌رحمی بازوش رو از دست اون بیرون کشید. -قولی در کار نبود؛ همه‌ش بازی بود. با عصبانیت غرید و روش رو از اون برگردوند. -برو سراغ زندگیت! گفت و با اخم راه اومده رو برگشت و این لیام بود که با اشک به جای خالی اون چشم دوخت و به صدای بلند اون تو ذهنش گوش سپرد -فراموش نکن احساس من به تو واقعی ترین چیز تو این بازیه! از نظر تو شکست چیه؟! از دست دادنِ کسی؟! زمین خوردن تو راه موفقیت؟! نمیدونم.. اما از نظرِ اون.. شکست تنها و تنها رفتنش بود.. همین! رفتنی که اتفاق افتاد نه تنها قلبِ اون رو.. بلکه قلب هر دوی اون ها رو اسیر خودش کرد و حالا.. اینجا.. دقیقا کنارِ میدانِ ساعت.. دیگه چشم های اون پسر نمیخندید و این.. عمق فاجعه بود! فاجعه ای که ناخواسته رخ داده بود و اون رو کشته بود.. اما باید پا پس می‌کشید؟ Start: 5 January 2020
Shine in the dark by haniehislamy
36 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
You may also like
Slide 1 of 10
Dream About You || JJP cover
Reborn // Ziam  cover
Big Betting || JJP cover
seven⁷ cover
[The last Apprentice] cover
Part of he[Z.M] cover
Shine in the dark cover
ᴏɴ ᴛʜᴇ 93ʀᴅ ᴅᴀʏ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
𝐎𝐍𝐄 𝐒𝐓𝐄𝐏 𝐭𝐨 𝐭𝐡𝐞 𝐞𝐧𝐝 cover

Dream About You || JJP

8 parts Complete

[Completed] ✅ خواب‌هایی که میدید، همیشه ندای جلوگیری از یه اتفاق رو بد بهش میدادند اما یکی از این خواب‌ها فرق می‌کرد. اون یه آدم مثل بقیه آدم‌ها بود؛ اما بعد از یک بار دیدنش، بارها خوابش رو میدید. Gener: Romance, Smut 🔞 Author: #Berry Telegram: @JJTweet