Sweet Cup! | VKook
  • Reads 137
  • Votes 18
  • Parts 1
  • Reads 137
  • Votes 18
  • Parts 1
Ongoing, First published Dec 15, 2024
Mature
کافه فنجون شیرین! احتمالا شما هم زمانی که با داستان زندگی کیم تهیونگ مواجه بشید، با خودتون فکر میکنید، دقیقا چه تجربه‌ای توی زندگی تهیونگ شیرین بوده که پسر تصمیم گرفته با اعتماد به‌نفس کامل چنین اسمی رو برای کافه‌اش انتخاب بکنه؟
اما جا داره بگم، حضور اون پسر شیرینی پز که خنده‌هاش درست مثل کاپ‌کیک‌های کاراملی‌ای که توی اون کافه میپخت شیرین بود، تنها دلیل برای این بود که امروز اون کافه، چنین اسمی رو برای خودش داشته.
 و اون پسر، دوست پسر نازِ و محبوب تهیونگِ داستان ما، جئون جونگکوک بود.




ژانر: رمنس، فلاف، کمدی، قسمتی از زندگی، اسمات.
کاپل: ویکوک.
نویسنده: Vinctaed
All Rights Reserved
Sign up to add Sweet Cup! | VKook to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
𝐋𝐞𝐚𝐯𝐞 𝐌𝐞 𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 by RK_1917
9 parts Ongoing
جنگ جهانی دوم به واپسین ماه‌ها رسیده و پیش از تسلیم بی قید و شرط ژاپن، شبه جزیرهٔ کُره در خودنزاعی هولناکی به سر می‌برد و در پی چنین جنایاتی منزل آقای کیم طعمهٔ بمب‌‌ و زبانه‌های آتش شد؛ روزی که پدر، مادر و خواهر خردسال تهیونگِ هجده ساله مقابل چشم‌هاش زنده زنده سوختند و جزئ میلیون‌ها قربانی جنگ شدند. چنین حادثه‌ای تار و پود روان و هویت تهیونگ کم سن و سال رو درید، نه خویش رو دوست داشت نه وطن رو؛ سال‌ها گریخت و پس از استقرار در رُم به ارتش ایتالیا پیوست و با بیست سال خدمت، اسم و رسم ویلیام تِرنِر فرماندهٔ اول نیروهای ایتالیا، دست راست ژنرال رو یافت. در این بازە روابط کرهٔ جنوبی با غرب مسیر طلایی‌ در پیش گرفته و قرار بر ادغام نیروهای کره و ایتالیا شد اما همه‌چیز مسیر دیگری در پیش گرفت زمانی که فرمانده ترنر از اتاق یکی از فرماندهان ارتش کره، فرمانده جئون جملهٔ "خوش اومدی پسرم" به گوشش رسید. طبق اطلاعاتش، پسر جوانِ فرمانده جئون نظامی نبوده و ارتش ایتالیا حضور هر غیرنظامی‌ای رو در محیط اردوگاه منع می‌کرد؛ قانون‌شکنی در نیروهای تحت فرمان ویلیام تِرنِر جایی نداشت پس مستقیم با پیگیری چنین مسئله‌ای، هم پای خود و هم پای پسر کم سن و سال فرمانده جئون رو به مسائل زیادی باز کرد!
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
43 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
Leave the Ruins Where They Fall by Vante191
12 parts Ongoing Mature
یادتان باشد، تمام پوسترهای دولت این را می‌گویند، مارک‌شده‌ها بودند که دنیا را ویران کردند. دنیای قدیمی در برابر قحطی و خشکسالی و مصیبت از دست رفت و دنیای جدید و خشن‌تر به جای آن برخاست. یک شهر به چند منطقه تقسیم شد، یک پادشاه و دربار قدرتمندش به آن حکومت می‌کنند، جایی که مارک‌شده‌ها در فلاکت و ستم تقلا می‌کنند زندگی خود را تأمین کنند، یک اشتباه می‌تواند برای همیشه شما را به مجازات بکشاند -محکومیت به کار سخت در کارخانه‌ها و گلخانه‌ها یا زندگی به عنوان همراه اسیر شده در آپارتمان‌های طلای برگزیده‌های منطقه داخلی. اما انقلابی در سایه‌ها به جنبش افتاده و همه چیز در شرف تغییر است. ~ ×فن فیکشن ترجمه شده× کاپل؟ خودتون بخونید. ژانر؟ توی تگ های داستان اون پایین هست.😗 ⚠️هشدار: این داستان دارای صحنه های خشونت‌آمیز، تجاوز، شکنجه و غیره است. لطفاً هشدار های اول هر پارت رو جدی بگیرید. ورژن اصلی این داستان به نویسندگی sharpa در سایت Archive of our own وجود دارد.
You may also like
Slide 1 of 10
NEXUS | VKook  cover
𝐋𝐞𝐚𝐯𝐞 𝐌𝐞 𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 cover
Amor cover
𝑳𝑶-𝑵𝑶𝑹𝑨(اِلئونورا) cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover
Survivor S1 | KookV cover
Leave the Ruins Where They Fall cover
Born of Evil cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
ONESHOT | Taekook cover

NEXUS | VKook

14 parts Ongoing

"پیوند" شاید من فقط یک فصل از کتاب زندگیت باشم اما تو همیشه اسم کتاب من خواهی بود؛ پایانش رو چطوری تموم میکنی؟ -کتابم رو میگی؟ +زندگیمون رو میگم.. اخطار: این داستان شامل تغییر زمانی است!! روز آپلود: سه‌شنبه