Shadow Of WinterField
  • Reads 108
  • Votes 13
  • Parts 3
  • Reads 108
  • Votes 13
  • Parts 3
Ongoing, First published Dec 25, 2024
3 new parts
"من یه سرباز بودم که بوی وطنش رو یادش رفته بود.
بوی گردنت، بوی وطنم رو میداد آتن. بوی وطنی که خیلی وقت بود راهش رو گم کرده بودم. ببخش‌منو وطنِ تاران! ببخش‌که نتونستم جلوی مردنت‌رو بگیرم."

Genre: Angest, Adventure, Fantasy 
Writer: Viny
Up: Thursdays
All Rights Reserved
Sign up to add Shadow Of WinterField to your library and receive updates
or
#4magic
Content Guidelines
You may also like
Paradise |ᵛᵏᵒᵒᵏ by Armida-ssi
49 parts Ongoing
اسم: Paradise نویسنده: Armida کاپل اصلی: Vkook کاپل فرعی: yoonmin/ yizhan/ namjin/hyunlix/... ژانر: تخیلی/ رمنس/ تاریخی/ فان/ ماجراجویی/ اکشن/پارانورمال/ گی... خلاصه: در ابتدا، شش نژادی که امروزه در راس موجودات قرار دارند در تاریکی ها پنهان شده بودند و موجوداتی عظیم و باشکوه در راس قرار داشتند. موجوداتی به عظمت کوه با بالهایی بزرگ و دندون هایی به برندگی الماس، موجوداتی به نام اژدها. هر کدوم از اونها قدرتی خالق العاده داشت، یکی باعث لرزش زمین و جابجایی کوه ها میشد و دیگری باعث غرش آسمان! یکی باعث خشم دریا و دیگری باعث سوختن و خاکستر شدن چوب ها و سنگ ها و.. موجوداتی با چشم های خاص که میتونست روح هر چیز رو ببینه، حتی یک تکه چوب خشک شده! اونها در سرزمینی باشکوهی زندگی میکردن که امروز با نام "پارادایس" شناخته میشه! زیباترین و پر نعمت ترین سرزمین در تمام دنیا که درست مثل اسمش یک بهشت در دنیای فانیه! تعداد اژدهایان رفته رفته و با گذر زمان کم شد تا اینکه تنها یک اژدها باقی موند! قوی ترین اونها، اژدهای امپراطور که بعضی اون رو اژدهای بنیان گذار صدا میزنن! اون اژدها با قدرت زندگی ای که در اختیار داشت هفتمین نژادی که امروزه در راس قرار داره رو ساخت، دراکونیک ها! موجوداتی شبیه به انسان، اما زیبا تر با قدرتی فرا انسانی که بعد از اژدهایان، دومین
"𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18) by Ryhn_iw
23 parts Ongoing
"Fanfiction" دوسال بعد از جنگ، شکست دارک لرد بر هری پاتر موجب تغییر توی روند زندگیِ خیلی ها میشه. اما شادیِ پس از جنگ موندگار نیست. دارک لرد برمیگرده. و اینبار قدرتمندتر از قبل، کارت های رو نشده ی زیادی برای بازی توی دست داره. در این بین که همه مجبورن دوباره به پسر برگزیده و دوستانش تکیه کنن، دریکو مالفوی، پسری که حق انتخاب نداشت، شاهزاده ی پلاتینیِ اسلیترینی که درست وسط این دریای سیاه و نحس دست و پا میزنه، از خودش میپرسه "آیا پسر برگزیده میتونه به کمک اونها بیاد؟" دریکو منتظر نجات پیدا کردن نیست. اون دنبال یک قهرمان نیست. اما آیا اون به اندازه ی پسری که زنده موند قدرتشو داره؟ آیا این پسر هم میتونه زندگی و یک بار دیگه به دنیا برگردونه؟پسری که حق انتخاب نداشت حالا میتونه از خودش و جون عزیزاش محافظت کنه؟ _ تو منو یاد خودم میندازی. _ من هیچوقت ندیدم که تو تنها به نظر بیای. _ چون تو از تنهایی میترسی و من ازش لذت میبرم. در این بین دریکو مالفوی و هرماینی گرنجر طی یک اتفاق مجبور به زندگی باهم دیگه میشن. و این یک شروع برای ادامه ی چیزی ست، که سال ها پیش به وجود اومده. "میخوام اینو بدونی که هیچ هیولایی یه گوشه واینمیسته تا دست بقیه به پرنسسی که باید ازش مراقبت کنه، بخوره." "ᗪᖇᗩᗰIOᑎᗴ"
You may also like
Slide 1 of 10
Tunnel(کامل‌شده) cover
 hard bunny   تهکوک  cover
Paradise |ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
cute baby cover
T̸w̸o̸ G̸h̸o̸s̸t̸s̸[L̸.S̸/Z̸.M̸] cover
"𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18) cover
fiction kookv"vkook cover
BITE cover
Shadow Of WinterField cover
Whiskey[ویسکی] cover

Tunnel(کامل‌شده)

11 parts Complete

تونل شون تسه سقوط کرد این چیزی بود که درست جلوی چشمهای ییبو رخ داد، اونم وقتی داشت تمام تلاششو می‌کرد که ماشین جان وارد اون تونل نشه... اما شد و ییبو دید که سقف تونل چطور پشت سر اون ماشین فرو ریخت حالا تیم امداد برای بیرون کشیدن جان از زیر آوار تونل داره اقدام می‌کنه و ییبو پشت دیوار تونل با جان حرف می‌زنه تا اونو برای لحظه نجات سرپا نگه داره بخشی از مکالمات: - ییبو! یه چیزی می‌گم نترس - این یعنی قراره تا سرحد مرگ بترسم - نه حالا تا اون حد، اینکه خاک زیر پام داره منو به داخل می‌کشه اونقدر هم ترسناک نیست 👈 هپی اند 👈 پایان یافته