Story cover for fake love ❗عشق دروغین by khakestar
fake love ❗عشق دروغین
  • WpView
    Reads 3,203
  • WpVote
    Votes 236
  • WpPart
    Parts 11
  • WpHistory
    Time 2h 46m
  • WpView
    Reads 3,203
  • WpVote
    Votes 236
  • WpPart
    Parts 11
  • WpHistory
    Time 2h 46m
Ongoing, First published Jan 01
✨🩶
کوکـــویـــ
کاپل فرعی: یونمین
خلاصه: هر وقت اون پسر توی دردسر  میوفتاد سر و کله ی یک مرد پیدا میشد.. مردی که به لبش پرسینگ درخشانی داشت و تهیونگ تنها چیزی که از اون مرد به یادش میومد... پرسینگش بود.. 

قسمتی از فیک: 
_فراموشت نمیکنم فرشته! نه دیشب رو.. نه پنج سال پیش رو... نه امروز رو! 


تهیونگ نفس نفس زنان اخرین کلمه ش رو هم گفت و بعد با سرگیجه، روی دو زانو روی زمین افتاد و اخرین تصویری که از اون مرد توی ذهنش موند؛ قدم های آهسته اش به سمت پیچ کوچه بود.. 

_تو برمیگردی! 



🩶✨
پارت گذاری فعلا متوقف شده... به ردینگ لیستتون اضافه کنید تا هر وقت اپلود شد براتون اعلانش بیاد🫶
All Rights Reserved
Sign up to add fake love ❗عشق دروغین to your library and receive updates
or
#182fake
Content Guidelines
You may also like
You may also like
Slide 1 of 10
تو منو دیوونه می‌کنی! cover
𝐌𝐢𝐧𝐢 𝐒𝐭𝐨𝐫𝐲'𝐬ᵏᵒᵒᵏᵛ cover
CALL IT WHAT YOU WANT- robert irwin cover
Hella Soldier | KOOKV cover
𝐅𝐚𝐯𝐨𝐮𝐫 - Gachiakuta x ᶠᵉᵐᵎReader cover
Damn boyᵗᵃᵉᵏᵒᵒᵏ  cover
𝗣𝘂𝗿𝗲 𝗕𝗹𝗼𝗼𝗱 cover
SpringDay cover
𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐢𝐭𝐭𝐞𝐫 𝐛𝐥𝐨𝐨𝐦. → shameless x grey's anatomy cover
tiny dancer | malachi barton cover

تو منو دیوونه می‌کنی!

36 parts Complete

خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسان‌ها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظره‌ای تو خونه‌ش روبه‌رو می‌شه. یه مرد غریبه کف آشپزخونه‌ش لم داده و داره بستنی شکلاتی‌‌های مورد علاقه‌ی جونگکوک رو عین انسان‌های اولیه غارنشین، با پنجولاش از تو جعبه بیرون میاره و می‌خوره. عجیب‌تر اینکه این غریبه ظاهرا نمی‌تونه حرف بزنه ولی می‌تونه از عالم غیب گل و بوته ظاهر کنه! یا خدای بهار، پرسیفون، که چیزی از دنیای فانی انسان‌ها و فرم انسانی خودش نمی‌دونه یهو سر و کله‌ش تو خونه‌ی هادس، خدای جهنم، پیدا می‌شه و این جونگکوک بدبخته که انگار باید همه چیو یادش بده. خب... باز جای شکرش باقیه که سرعت یادگیریش بالاست! "تهیونگ، نمی‌تونی لخت و پتی بگردی، لباس از ضروریاته!" "تهیونگ ضروریات دوست نداشت!"