Silent Vows🎭🥀 [Kookv]
  • Reads 140
  • Votes 28
  • Parts 5
  • Reads 140
  • Votes 28
  • Parts 5
Ongoing, First published Jan 13
3 new parts
' درحال آپ '

یک زندگی عادی با روال طبیعی...
یک اتفاق یا بهتر یک تغییر بزرگ ، شاید هم یک سرنوشت جدید !
___________________________________

تهیونگ پسری که از زیبایی و هوش چیزی کم نداره ، پسری با روح پاک و معصوم که سرنوشت باهاش سر دشمنی داره 
از زمانی که به یاد داشت تنها بود و منزوی ، داخل یک خونه بزرگ با کلی بچه هایی مثل خودش بزرگ شد میتونید حدس بزنید که کجا زندگی میکنه نه ؟!
جئون جونگکوک جوان ترین سیاست مدار آسیا که تصمیم میگیره برای مذاکراتی سفری به نیویورک داشته باشه اما آیا کسی از راز پنهان این مرد به ظاهر اصیل خبر داره یا نه ...
سرنوشت چه چیزی برای این دو رقم می‌میزند؟!

"بخشی از داستان "

جونگکوک به آرامی قدم برداشت و به تهیونگ نزدیک شد. تهیونگ کنار پنجره ایستاده بود، چشمانش از چیزی در دوردست خالی و تار بود.

جونگکوک با صدایی لرزان گفت:
«تهیونگ... من نمی‌خوام تو رو از دست بدم.»

تهیونگ به آرامی سرش را به طرف او چرخاند، نگاهش سرد و بی‌روح بود.
«ولی من همیشه از دست میرم، جونگکوک. این تنها سرنوشته که منو می‌بره.»

جونگکوک گامی به جلو برداشت، دستش را به طرف او دراز کرد.
«اینبار نمی‌گذارم بمیر‌ی، تهیونگ. نمی‌گذارم تو بری.»

تهیونگ لبخندی تلخ زد و چشمانش را بست.
«تو هیچ‌وقت نمی‌تونی جلوی سرنوشتمو بگیری.»


Couple: kokoy _ kookv
Genre : smut  , A
All Rights Reserved
Sign up to add Silent Vows🎭🥀 [Kookv] to your library and receive updates
or
#3mysterious
Content Guidelines
You may also like
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine777
20 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــ -میتونی بکشیش.. دیگه برام اهمیتی نداره پدر.. من هیچوقت به دست و پات نمیوفتم بخاطر کسی که هیچوقت دوستش نداشتم! ـــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اینجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــ -هنوزم میخوای طلاق بگیری؟! name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
54 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
You may also like
Slide 1 of 10
Blue moon cover
Crush | T.K cover
شیرین ترین اشتباه 🔞⛓️ cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
DOOM❤️‍🔥 cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
training wheels»»sope cover
Sweet Gambling💲 cover

Blue moon

22 parts Ongoing

خلاصه: کیم تهیونگ، فردی که با نزدیک شدن به یه انسان، باعث نابودی نسلش شد. جئون جونگکوک، فکر میکرد بالاخره موفق شده که دوست صمیمی ای داشته باشه... اما به دوستی که قصدِ داشتنش رو‌داره‌... دوست نمیگن که! میگن؟ ژانر: فانتزی، ومپایری teakook🤍