غلاف قصة nobody knows هیچکسی نمیدونه  بقلم darkdream82
nobody knows هیچکسی نمیدونه
  • WpView
    مقروء 19,711
  • WpVote
    صوت 418
  • WpPart
    أجزاء 38
  • WpView
    مقروء 19,711
  • WpVote
    صوت 418
  • WpPart
    أجزاء 38
مكتمِلة، تم نشرها في ينا ١٩
للبالغين
دختر باریستایی که رییس مافیا ازش خوشش میاد اون رو میدزده و ....
جميع الحقوق محفوظة
الفهرس
قم بالتسجيل كي تُضيف nobody knows هیچکسی نمیدونه إلى مكتبتك وتتلقى التحديثات
أو
إرشادات المحتوى
قد تعجبك أيضاً
Afra's bride 🍁 ﴾ VK ﴿ بقلم vk_00_kv
33 أجزاء مستمرّة
⭕ باز نویسی و ادامه فیک رز سفید من ﴿ #My white rose ﴾ ⭕ + احتمالاً تمام سهم من از زندگی کنار آلفای ژن برتر ، قراره تختی باشه که وظیفهام گـ🔞ـرم کردن و پیچوتاب خوردن روی تشکش از دردِ .. اوه الهی ماه ، لطفاً نجاتم بده .. ༒..........❀..........༒ + مـ.. من .. من گناهش رو گردن میگیریم .. * گم شو تو اتاقت بچه .. رییس اونا نمیفهمن چی میگن ، این .. این کم کاری من بوده لط .. لطفاً به اونا توجه نکنید .. لعنت به روزی که تو رو برای اولین بار دیدم .. - تو هیچ حقی نداری .. + از این زندگی متنفرم .. از تو بیشتر متنفرم شاهزاده .. ༒..........❀..........༒ ✧کیم تهیونگ | tea ⇐ " - " ♛ ✧ جئون جونگ کوک | Kook ⇐ " + " ♚ ➣ فیک : 𝕬𝖋𝖗𝖆'𝖘 🍁 𝖇𝖗𝖎𝖉𝖊 | عروس 🍁 افرا ➣ نویسنده : Yuna ➣ کاپل اصلی : VKooK ↲ فرعی : Yunmin, Namjin ➣ ژانر : رمنس، مافیایی ، مرموز، امگاورس .. ➣ تعداد کل پارت‌ها : ؟ ➣ روز های آپ : هفته اول و سوم هر ماه ➣ وضعیت فیک : در حال آپ با فیک " عروس 🍁 افرا " همراه باشید...
 ☆ORPHIC ☆ بقلم Adrinaaliyari
51 أجزاء مستمرّة
🌹ووت و کامنت مابین داستان فراموش نشه🌹 ⛔ هرگونه کپی و تغییر دادن، بازگردانی با یه کاپل دیگه در فیکشنم، اکیدا ممنوع است! ⛔ ♕[ در حال آپ]♕ ♕[ نویسنده: Adrina Aliyari]♕ ♕[ هپی اند ]♕ **** جئون جونگ‌کوک، تتوآریست خشن و مرموز 27 ساله، در شهری دورافتاده، زندگی ساده‌ای داره-تنها، بدون دردسر، تا اینکه کیم تهیونگ، پسری 26 ساله، استیصال‌زده که از مراسم عروسی‌اش فرار کرده، به شکل غیرمنتظره‌ای وارد زندگی‌اش می‌شه. تهیونگ نه تنها ماشینش گم می‌شه، بلکه باید از دختربچه ی 13 ساله‌ای به اسم سون سورا مراقبت کنه-کسی که تا حالا وجودش رو نمی‌دونسته. تحمل مشکلات و حضور تهیونگ برای جونگ‌کوک دشواره؛ مردی که پیچیدگی‌ها رو دوست نداره، مخصوصاً از نوع احساسی‌ش. بااین‌حال، وقتی دردهای گذشته‌ی تهیونگ یکی‌یکی آشکار می‌شن، جونگ‌کوک نمی‌تونه بی‌تفاوت بمونه؛ هم به خاطر تهیونگ، هم به خاطر اون دختر بچه که ناگهان زندگیش رو تغییر داده. رابطه‌اشون مثل یه بالانس ظریف بین خشم و دلسوزی، سکوت و سکوت‌های پرمعنا، امنیت و زخمی عمیق رشد می‌کنه. جونگ‌کوک سنگینی زخم‌ها و این خشونت پنهان رو پشت خودش پنهان می‌کنه-تا وقتی رسیدن تهیونگ به نقطه‌ای از درد، باعث می‌شه همه‌چیز بشکنه.... آینده ی اونها چطور پیش میره؟!... *** کاپل: کوکوی.