وقتی توی شهری زندگی میکنی که ممکنه از هر ده نفری که میبینی نه تاش مافیا باشه، معلومه از همه چیز میترسی.
زندگی برای همه آسون نیست. شاید یکی توی پر قو بزرگ شده باشه و یکی دیگه لای گلولههای خونی...
آلفایی که منتظر مرگ رئیس مافیا بود تا ریاست رو ب ه دست بگیره و از اون طرف امگایی که بخاطر داشتن یه زندگی آروم و فراهم کردن احتیاجات و رفاه برای پسرش شب و روز کار میکنه و حتی با آدمای روانی سر و کله میزنه
ولی چی میشه اگه مافیا نیاز به یه روانشناس داشته باشه؟
name: catania
couple: kookv, namjin, sope, hopemin
gener: mafia, omegavers, harsh, Mprag, angest
Up: coming soon
Writer: Min
Channel ID: @wolfy_fic
Writer ID: @min_s_a_y
تا حالا روز تولدتون، آرزو کردید؟
خب منم آرزو کردم
ولی آرزوی من زندگیمو تغییر داد...
من، جئون جانگ کوک، 21 ساله، بخاطر آرزوی احمقانم و تصمیمات احمقانه تره کیم نامجون، وارد سریال مورد علاقم، هوارانگ شدم!
و منظورم هر وارد شدنی نیست...
بله! من به داخل داستان پرت شدم!
کاپل : ویکوک
ژانر : عاشقانه، درام، اسمات، کمدی، تاریخی، کمی هم معمایی