تهیونگ، پسر بیست و دو سالهای که ناگهان متوجه میشه تنها پنج ماه برای زندگی کردن زمان داره؛ خودش رو در حالی پیدا میکنه که ناامید از سی درصد شانس موفقیت جراحی، در حال فکر کردن به پایان دادن به زندگیشه، اون هم وقتی که بیش از تمام کسانی که میشناسه عاشق زندگی کردنعه.
جونگکوک، پسر بیست و دو سالهای که با تمام وجود از لحظه به لحظهی زندگیاش بیزاره و هر ثانیهای که نفس میکشه، مثل نفرینی روی قلبش سنگینی میکنه اما هنوز دنبال روزنهای از امید در زندگیاش میگرده تا با بهانهای هرچند کوچک، خودش رو به زندگی بند کنه.
در عین حال، کیم تهیونگ و جئون جونگکوک، با سلول به سلول تنشون از همدیگه بیزارن و این نفرت چیزی نیست که کسی ازش بیخبر باشه. اما چی میشه اگر جونگکوک، ناگهانی راجع به بیماری تهیونگ بفهمه؟ چی میشه اگر تنها کسی که راجع به بیماری اون پسر میدونه خودش باشه؟
و چی میشه اگر حالا که راجع بهش فهمیده، دیگه نتونه فکر کردن به راهی برای درمان و زنده موندنِ تهیونگ رو از سرش بیرون کنه؟
genre : Romance, drama, tragedy
Couple : kookv
telegram / Instagram for spoilers : @catburglarhere
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️)
کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد .
اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار ....
*******
"میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن"
دست زیر گلوم گذاشت
"تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش"
مسخ شدم
" یعنی چی ؟!"
گلومو کمی فشار داد
" یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه"
خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم
اتاقو ترک کرد .
***
روند اپ : نامنظم ⭕️
فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه.
Happy end
Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst
Couple: vkook ،....secret ♡
Setayesh*
این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره
ولی ممنون که انتخوابش کردی