زمانی که جونگکوک در آسانسور از خواب بیدار میشود ، تنها اسمش را به یاد دارد. غریبه ها دورهاش کردهاند. پسرانی که آنها هم حافظهشان پاک شده است. -از آشنایی باهات خوشحالم ، به بیشه خوش اومدی. آن سوی دیوار های سنگی سر به فلک کشیده که بیشه رو احاطه کردهاند ، هزارتویی بی انتها و مدام در حال تغییر وجود دارد. تنها راه خروج هزارتوست؛ و هیچکس زنده از آنجا بیرون نرفته است. همه چیز تغییر خواهد کرد. سپس پسری دیگر از راه میرسد که همه را متعجب و وحشت زده میکند. چرا که هر ماه فقط یه پسر به بیشه فرستاده میشود. پسرک پیغامی با خود به همراه دارد. به یاد بیاور. زنده بمان. فرار کن. کاپل: ؟ ژانر: علمی تخیلی ، اکشن ، هیجان آور ، انگستAll Rights Reserved