Story cover for "RED BLIND"  by nooorooomi
"RED BLIND"
  • WpView
    Reads 854
  • WpVote
    Votes 127
  • WpPart
    Parts 9
  • WpView
    Reads 854
  • WpVote
    Votes 127
  • WpPart
    Parts 9
Ongoing, First published Mar 17
name: red blind 
couple: soojun, taegyu,..
"در حال اپ.."

خلاصه: زمانی نیروی قرمز دنیا را در برگرفته، مردم ناخوداگاه به دو دسته ی خوب و بد تقسیم میشن!
مینی و چوی یونجون هر دو مامور های دولتی و جاسوس های دو کشور تایلند و کره جنوبی هستن که وظیفه دارن نابینای قرمز رو دستگیر کنن!

بخشی از داستان:

دختر سریع دوربینش رو بیرون اورد و شروع به ضبط صحنه ها و جسد ها کرد!
یونجون شمشیری که از نیروی قرمز سهمش شده بود رو بیرون اورد و اروم اروم قدم میزد، صدای دختر سکوت رو شکونده بود..

"سلام به همگی، بنده نیچا یونتاراراک هستم ملقب به مینی یک تایلندی هستم!
زمانی که این ویدیو رو میگیرم هفده اوت سال دو هزار بیست و یک هست!
زمانی که نیروی قرمز تمام جهان رو در بر گرفته کسانی هستن که از این نعمت الهی در راه نابودی استفاده میکنن که توسط اف بی ای امریکا نابینایان قرمز خوانده شده اند!
من و چوی یونجون مامور دولتی کره ی جنوبی برای دستگیری  نابینای قرمز تمام تلاشمون رو خواهیم کرد!"
All Rights Reserved
Sign up to add "RED BLIND" to your library and receive updates
or
#26تهگیو
Content Guidelines
You may also like
Wild heart by glanda_kv
30 parts Ongoing
--- کیم تهیونگ، امگاییه که پدرش برای جور کردن پول شرکت در حال ورشکستگی، اونو به یه آدم سادیسمی می‌فروشه. تهیونگ بعد از اون معامله‌ی تلخ، توی یه انبار متروکه زندانی میشه و روزای سخت و پر از شکنجه رو پشت سر می‌ذاره. اما سرنوشت یه نقشه‌ی دیگه براش داشت. جئون جنگکوک، الفای اصیلی که توی یکی از مأموریت‌هاش سر از همون انبار درمیاره، تهیونگ رو پیدا می‌کنه. امگایی که شکسته و بی‌جون، دیگه هیچ امیدی به زندگی نداره. بعد از تلاش نافرجام تهیونگ برای خودکشی، جنگکوک تازه می‌فهمه که نبودنش چه خلأ بزرگی توی زندگیش درست کرده. از همون لحظه، تهیونگ تبدیل میشه به چیزی فراتر از یه نفر برای کوک؛ میشه دلیلی برای نفس کشیدن و حالا، جنگکوک حاضر میشه همه‌چیزشو وسط بذاره، تا فقط یه چیزو مطمئن کنه؛ تهیونگ زنده بمونه... و هیچ‌وقت دیگه آسیب نبینه. --- • ژانر:عاشقانه+انگست+هیجانی+امگاورس+اسمات. • کاپل: کوکوی، یونمین •وضعیت: درحال آپ
Smell Of Death | بـــوے  ̶ م̶ر̶گ̶ــــ by w_crow
27 parts Ongoing
🚨‼️🔞دارای صحنە های باز و خشن - BDSM 🔞‼️🚨 ژانر ~ رازآلود ، روانشناسی با چاشنی درام ، مافیایی 🚨سد انده! و بوک مریضیه 👨🏻‍🦯این داستان نە جهت تایید یا شناختە شدن بلکە صرفا برای تفریح و لذت نویسندە نوشتە میشە! کاپل ها ~ چانجین ، مینسونگ کاپل های فرعی ~ چانمین ، هیونلیکس ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ اسمشو زمزمه کرد: "جیسونگ." پسر روی تخت دراز کشیده بود ؛ دست‌ها و پاهاش با روبان مشکی رنگی بسته شده بودن ، چشم بندی روی چشماش بود و مثل یه شئ لوکس کادوپیچ شده بود. قفسهٔ سینه‌اش از نفساش آروم و عمیق بالا و پایین می‌شد ، اما مینهو می‌دونست ، اون بیداره. حسش می‌کرد. لرزش‌های نامحسوسش و لبای قرمز و لرزونشو میدید و میدونست پسرک ترسیده... و این مینهو بود که خودشو سرزنش میکرد بابت چیزی که از خیلی وقت پیش به خوبی فهمیدە بود! پسر میدونست هرچقدر بیشتر دستو پا بزنە ، بیشتر توی باتلاق چان گیر میوفته و اهرم فشار جدیدش قرارە جیسونگ باشە و بازم سعی کرده بود فرار کنه! چان پشت سرشون ، با لذت آشکاری توی چشماش ، ایستاده بود. دست‌هاش رو توی جیب فرو برده بود و از دیدن عکس‌العمل پسرش لذت می‌برد. آروم ، با لحنی که از همیشه عمیق‌تر بود گفت: "بهت گفته بودم لی‌نو! ؛ تو مجبورتر از چیزی هستی که فکرشو می‌ کنی"
Silence & shadow/سکوت و سایه by writerokiko
20 parts Ongoing
درحال آپ📌 -اوه... اون خیلی زیباست! چطور تونستم اذیتش کنم؟ -حرومزاده لعنتی! یه تار مو از پسرم کم شه خودت و سیاستتو به آتیش میکشم! -عجیبه... پسر منه و تو پسرم صداش میکنی؟ -وقتی تو براش پدری نکردی لازمه که کسی دیگه پدرش باشه! -چرا ابرک صدام میزنی؟ -چون با دیدنت یاد بارون می افتم... *** سئول زیر سایهٔ سیاستمدارهای فاسد و قدرت‌های پشت‌پرده خفه شده؛ و در دل همین آشوب، جونگ‌کوک و شش نفر از نزدیک‌ترین همراهانش تبدیل به کابوس شبانه‌ی دنیا میشن. گروهی که با برنامه‌ریزی دقیق و بی‌رحمانه، یکی‌یکی مهره‌های اصلی فساد رو حذف می‌کنن و پلیس فقط ردّی از مرگ پشت سرشون پیدا می‌کنه. پسر هفده‌ساله‌ای به اسم کیم تهیونگ که هیچوقت توی زندگیش حرف نزده. پسر بچه ای که هیچ نقشی تو فساد شهر نداشته؛ فقط اشتباهش توی دنیا این بوده که به خانواده‌ای وصل بوده که قدرت دستشونه به دست شکارچیان مرگ دزدیده می‌شه. جونگ‌کوکی که همیشه یخ‌زده، محاسبه‌گر و بدون ترحم کار کرده، وقتی با سکوت سنگین تهیونگ و نگاه‌های درهم‌شکستۀ اون روبه‌رو می‌شه، چیزی تو وجودش از ریتم می‌افته. کی فکرش رو می‌کرد جونگکوک دلیل حرف زدن اون پسربچه لال باشه؟ 𝑵𝒂𝒎𝒆: silence & shadow 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: angst, Smut, kink, BDSM, age gap 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: kookv 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: okiko
You may also like
Slide 1 of 10
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
Wild heart cover
My Beloved Spouse🦢°"روانیه جذاب" °My love🍷⛓️ cover
٭ Black wine ٭ cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
(GANGSTER) COMPLETED   cover
Smell Of Death | بـــوے  ̶ م̶ر̶گ̶ــــ cover
Silence & shadow/سکوت و سایه cover
THE GAME OF DESTINY cover
Who are you? cover

𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠•

88 parts Complete

𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 [Completed] «جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.» - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونه‌اش توی دست بزرگ فرمانده‌اش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول‌کردن چونه‌اش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد. - تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم! «اتمام یافته» ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست