"عزیز من؛ تعداد نامه‌هایی که در خیالم برایت نوشته‌ام از دستم خارج شده. در دهکده‌های دورافتاده سگ پیری‌ست که هرشب رو به روشنایی ماه می‌گرید، من دلتنگی آن سگم. حالم بد است؛ برای من کمی از دست‌هایت را بفرست." آسمان با باران گلوله‌ها تداعی‌گر کابوسی دیرینه مثل آخرین روز‌های بقای زمین بود و پوتین‌هایی که در دریاچه خون قدم می‌گذاشتن، وهمی از نشنیدن و خشک شدن قلم که در اون تپه‌های سرخ از خون، هرگز قوی‌تر از گلوله‌ها نبود و نامه‌هایی که هیچ مقصدی جز جهنم نداشتن؛ مگر این‌که قلم لویی به گریه می‌افتاد.

کار احمقانه ای بود که وسط ترم بیام دانشگاه...

و احساس میگوید: آنها عاشق بودند.تنها گناهشان عاشقی و تنها بهشتشان زندگی بود. زندگی ای که خیلی وقت بود به فراموشی سپرده بودنش. شاید در گوشه ای از دنیا زندگی خاموش نامیده شود.. _____________________________ _فراموشم نکن با نگاهی ناخوانا به پسرش چشم دوخت +کدوم شکارچیی طعمه اش رو فراموش میکنه؟ ______________________________ Couple: Kookmin, Vmin Genres: . bissiness,action, romance,smut, crime Authors: ʜᴜꜱʜɪ & ʜɪᴋᴀʀɪ Up status: completed Hope to enjoy

از همه اش متنفرم...از لرزی که سرمای نگاهت به من هدیه میکند تا آتش خشمی که رفتارت به جانم می اندازد. از تو متنفرم... 🎀ژانر: رومنس، لزبین,gl، اسمات🔞، مدرسه ای

سلام سلامم👋🏻 فازی ایز هیر همونطور که میبینید ما یه خانواده داریم.🥳..حالا اعضای این خانواده کی هستن🤔 پاپا جین....یه طراح بازی خفن و فعال در توییتر 😅 ددی نامجون یه آهنگساز مشهور که همیشه توی دردسره🎹 یونگی هیونگ خانواده که عسل خالصه🍯 هوسوک که حسابی پر انرژیه⚡️ دوقلو های ویمین که تا میتونن آتیش میسوزونن🔥 و در نهایت ته تغاری و مکنه ی خانواده که عزیز دل همه اس😇😇 این فیکشن در ایام تعطیلات عید هر روز آپ میشه و در قالب ایو 🥇namjoon

رایحه تند شراب و خون توی هوای اطراف پیچیده بود احتمالا اگه حداقل یک امگا بیرون اتاقش ایستاده بود تا الان به دیار باقی شتافته بود. ولی اون مرد که جئون جونگکوک رو دست کم گرفته، اون حتی خبر نداشت بد بازی ای رو شروع کرده توی آینه خودش رو میدید اما اون کوک نبود....... چشمای درشت و براقش تبدیل شده بود به چشمای خمار و تاریک پوزخند عجیب و دلهوره آوری رو لبش بود اونی که تو آینه بود کوک نبود......اون جی کی بود + اونی که الان باهاش طرفه کوک نیست....منم...‌جی کی صدای قهقهه های جنونوارش اتاقو پر کرده بوده بود ولی حقیقت داشت جی کی تاوان اذیت شدن کوکیش رو می‌گرفت کوکی ای که دیگ وجود نداشت........ اسم فيک: بازتاب/Reflections کاپل اصلی: تهکوک(کوکوی/ویکوک) کاپل فرعی: یونمین ژانر: روانشناسی ، درام ، معمایی ، فول اسمات ، امگاورس 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞

■در حال آپ■ کلیشه‌ی ازدواج اجباریِ ولیعهد و شهزاده‌ای از کشور مجاور' * ولـی مگـه میـشه آدمـی مجنـون و عاشـقِ دامـادِ خودش بـشه؟! یعنی باید عشقی که کامل تشکیل نشده رو خاکستر میکرد! خب این هم از اجبارِ اجرای قوانین قصر بود... ♧𝐍𝐀𝐌𝐄: 𝐂𝐑𝐎𝐖𝐍 𝐁𝐑𝐎𝐊𝐄𝐍• ◇𝐂𝐎𝐏𝐏𝐄𝐑: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕• _ 𝐒𝐎𝐏𝐄• ♡𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄: 𝐎𝐌𝐄𝐆𝐀𝐖𝐄𝐑𝐒• _ 𝐄𝐌𝐏𝐈𝐑𝐄• _ 𝐌𝐀𝐍𝐃𝐀𝐓𝐎𝐑𝐘 𝐌𝐀𝐑𝐑𝐈𝐀𝐆𝐄 • _ 𝐃𝐑𝐀𝐌𝐀• _ 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍𝐓𝐈𝐂• _ 𝐒𝐌*𝐔𝐓• 🔞 ♤𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐋𝐞𝐨𝐫𝐚• ¤ روز های آپ: نامشخص ¡¿ ¤ ❌هشدار: به تمامیِ ژانر ها توجه بفرمایید و در صورت عدم علاقه‌ این فیک رو نخونید _توهین نکنید_ ❌هشدار: اگر به ژانر اسمات علاقه‌ای ندارید، این فیک به شما توصیه نمی شود ~

اون عاشقش بود ، اما هیچوقت نگفت . چون تهیونگ به برادرش تعلق داشت ... نه به اون .

بررسی تئوری خطرناک ترین سایت جهان یعنی اونلی فنز

.اتمام یافته . رئیسی که عاشق کارمندشه! کارمندی که خیلی کیوت و حواس پرته و نمیدونه رئیسش عاشقش شده :) یه چند شاتی کیوت و دلبر از کوکوی . منتظر نظرات زیباتون هستم‌. NAME : Dimsam COUPLE : kookv GENRE : slice of life , comedy, romance AUTHOR :𝑌𝑢𝑘𝑖 دیلی تلگرام : yukihome