Story cover for "HANAM𖤣" kookmin by shiva_koomi
"HANAM𖤣" kookmin
  • Reads 4,979
  • Votes 1,051
  • Parts 29
  • Reads 4,979
  • Votes 1,051
  • Parts 29
Ongoing, First published Mar 28
Mature
2 new parts
دیدن دوباره‌ی همکلاسی دوران دبیرستانش، می‌تونست یه اتفاق خوب و به یادموندنی باشه؛ اما کارآگاه جئون، هیچوقت فکرش رو نمی‌کرد پارک جیمین رو دوباره بعد از سیزده سال، تو شهر کیوتو ژاپن و تو همچین موقعیت خطرناکی به عنوان معشوقه‌ی رئیس خاندان یاماگوچی، یکی از کله‌گنده‌ترین باندهای تبهکاری ژاپن یا همون یاکوزا، ملاقات کنه!

باند تبهکاری یاکوزا می‌تونست یک شبه تبدیل به جهنم هر آدمی بشه و کارآگاه جئون که تمام وقتش رو به حل پرونده‌ی قاچاق انسان و مواد مخدر اختصاص داده بود، حالا توانایی فدا کردن تمامی نقشه‌هاش رو داشت تا فقط بتونه همکلاسی دوران دبیرستانش رو از این بحران رهایی ببخشه!


عنوان: Hanami «هانامی»
کاپل: Kookmin
ژانر: mafia, dram, Crime, Smut 
روز های آپ: Monday 
چنل: @shiva_kookmin
All Rights Reserved
Sign up to add quot;HANAM𖤣quot; kookmin to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
"Whiskey & Roses"«کوکمین» by jshsjssee
24 parts Ongoing
مقدمه بارون نم‌نم می‌بارید. اون‌قدری نبود که بخوای چتر باز کنی، ولی کافیه موهات خیس شه و از اون حس مرطوب لعنتی متنفر بشی. ماشین مشکی براق با یه توقف آروم جلوی درِ بزرگ عمارت ایستاد. ساختمون... درست همون‌طور بود که توی توصیف‌ها گفته بودن؛ بلند، باشکوه، با در و دیوارهای سنگی و رنگ‌هایی که انگار از دل شب دراومده بودن. طوسی، مشکی، آبی تیره. هیچ‌چیز گرم یا خوشایندی توش نبود. جیمین، با یه نفس عمیق، از ماشین پیاده شد. بارون آروم روی موهای بلوندش نشست. قطره‌ها روی پوست سفید و نرمی صورتش می‌لغزیدن، اما اون بی‌تفاوت ایستاده بود. نه از محیط ترسید، نه از نگاه‌های سنگین گاردها. جیمین امگا بود، اما از اون امگاهایی نبود که ساکت کنار می‌موندن. با اون‌که بدنش ظریف بود، توی نگاهش یه جور لجبازی خاص بود، یه زبون‌درازی خفه. اون از امگا بودنش استفاده نمی‌کرد، ازش می‌جنگید. قرار بود دستیار جدید رئیس بشه. رئیس... یعنی همون مردی که همه ازش با ترس اسم می‌بردن. جئون جونگ کوک.
Fate  by pari1998sa
24 parts Ongoing
امپراتور جونگکوک، قدرتمندترین و تنها آلفا خون اصیل در سرزمین بزرگ و پهناور جیریسان، درحالی که همسران آلفا و امگا زیادی داشت، اما جز همسر اول او که زمان زایمان همراه با فرزندشان فوت کرده بودند؛ هیچ یک از همسران او قادر به باروری و به دنیا آوردن جانشینی برای امپراتوری نبودند. تا اینکه پیشگوی اعظم قصر که قدرت پیش بینی آینده را دارا بود، تمام همسران پادشاه را به مراسمی که در آن برای پیشگویی و به دنیا آمدن جانشین ترتیب داده بود دعوت می‌کند. پادشاه جونگکوک که از این مراسم مطلع می‌شود به آنجا رفته تا در مراسمی که برای او و سرزمینش ترتیب داده شده بود شرکت کند. در آن زمان با ورود پادشاه پیشگویی‌ای توسط پیشگوی اعظم رخ می‌دهد:( امگایی از قبیله جین که درحال حاضر در معبد الهه ماه زندگی می‌کند، تنها امگایی است که توانایی به دنیا آوردن جانشین فرمانروایی را دارد. همان امگایی که از زمان تولد نشانه الهه ماه را در بین دو کتف خود دارد.) با بازگو شدن این پیشگویی همهمه‌ای بین همسران پادشاه به وجود می‌آید. ( اما این قبیله سال‌ها پیش توسط فرمانروای پیشین نابود و تمام افراد قبیله قتل عام شده بودند؛ چطور امکان داشت امگایی از آن قبیله زنده بوده باشد؟) اما آیا امگای جوان ما حاضر به ازدواج با فردی که سال‌ها آرزوی نا
𝐖𝐈𝐋𝐃 𝐋𝐎𝐕𝐄  ( COMPLETED ) by TJKTEAM
26 parts Complete
عشق وحشی است. لحظه ای كه بخواهید آنرا اهلی كنید،‌ نابودش می كنید. عشق گردباد آزادی، ‌خودانگیختگی و خودسری است. نمی توان عشق را اداره و كنترل كرد. وقتی عشق كنترل شود، می میرد. عشق را وقتی می توان كنترل كرد كه قبلا آنرا كشته باشید. اگر عشق زنده باشد، شما را كنترل می كند و به تسخیر در می آورد. دگر کلیشه ای به نام جنسیت در ان وجود ندارد. شما در آن غرق می شوید؛‌ زیرا بزرگتر از شماست؛ ‌پهناورتر، مقدس تر و اساسی تر. خدا هم همین گونه است. همانطور كه عشق به سراغتان می آید، خدا هم همانگونه به سراغتان می آید. خدا خودسرتر از عشق است. خدا را نمی توان به جایی خاص محدود و محصور كرد. پس چگونه می شود عشق را محدود کرد. اگر می خواهید خدا پیدا كنید، باید در معرض انرژی وحشی زندگی باشید. عشق فقط یك چشم انداز است؛‌ آغاز سفر است. و باز هم عشق... عشق وحشی تر از ان است که پنهان بماند وحشی تر از سایه ای که ادمش رفته... و باز با خود زمزمه میکند! چرا امروز تمومی ندارد؟ عشق وحشی W I L D L O V E Couple: ? Genre: درام،رمنس،انتقامی،مدرسه ای،اسمات🔞 انگست ، پدوفیلی ! By: SHANNON وضعیت: تمام شده / درحال ادیت 🔺️ این فیکشن بار انگست زیادی داره ، اگر دوست ندارید و یا تحملش رو ندارید، ممنون میشم نخونید، این فیکشن محوریت جین میباشد .
You may also like
Slide 1 of 10
"Whiskey & Roses"«کوکمین» cover
Fate  cover
CowBoy | KookMin | AU cover
𝐖𝐈𝐋𝐃 𝐋𝐎𝐕𝐄  ( COMPLETED ) cover
Sorry, I love you  cover
forbidden love  cover
son of the DEVIL (فرزندان شیطان) cover
my litter love 💫 (Kookmin)  cover
《معشوقه ی پادشاه🥀》 cover
𓏲࣪ ִֶָABDITORY𓍯 cover

"Whiskey & Roses"«کوکمین»

24 parts Ongoing

مقدمه بارون نم‌نم می‌بارید. اون‌قدری نبود که بخوای چتر باز کنی، ولی کافیه موهات خیس شه و از اون حس مرطوب لعنتی متنفر بشی. ماشین مشکی براق با یه توقف آروم جلوی درِ بزرگ عمارت ایستاد. ساختمون... درست همون‌طور بود که توی توصیف‌ها گفته بودن؛ بلند، باشکوه، با در و دیوارهای سنگی و رنگ‌هایی که انگار از دل شب دراومده بودن. طوسی، مشکی، آبی تیره. هیچ‌چیز گرم یا خوشایندی توش نبود. جیمین، با یه نفس عمیق، از ماشین پیاده شد. بارون آروم روی موهای بلوندش نشست. قطره‌ها روی پوست سفید و نرمی صورتش می‌لغزیدن، اما اون بی‌تفاوت ایستاده بود. نه از محیط ترسید، نه از نگاه‌های سنگین گاردها. جیمین امگا بود، اما از اون امگاهایی نبود که ساکت کنار می‌موندن. با اون‌که بدنش ظریف بود، توی نگاهش یه جور لجبازی خاص بود، یه زبون‌درازی خفه. اون از امگا بودنش استفاده نمی‌کرد، ازش می‌جنگید. قرار بود دستیار جدید رئیس بشه. رئیس... یعنی همون مردی که همه ازش با ترس اسم می‌بردن. جئون جونگ کوک.