𝑊𝑖𝑛𝑡𝑟𝑦
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 2,046
  • Всего голосов 380
  • Части 21
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 2,046
  • Всего голосов 380
  • Части 21
Завершенная история, впервые опубликовано апр. 02
Для взрослых
5 новых частей
𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝑊𝑖𝑛𝑡𝑟𝑦
𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑒𝑟𝑠𝑒, 𝑀𝑝𝑟𝑒𝑔, 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡, 𝑆𝑚𝑢𝑡
𝐴𝑢𝑡ℎ𝑜𝑟: 𝐴𝑙𝑦𝑜𝑛𝑎

🌨خلاصه: 
تهیونگ، تجربه‌ی یک شکست تلخ توی گذشته‌ رو داره. موضوع پنهان اعتیادش، بعد از اتفاق تلخی که برای خودش و همسر آلفاش رخ می‌ده، برملا می‌شه و همه‌ی تقصیرها به گردن امگایی می‌افته که قضیه رو‌ مخفی کرده بوده. حالا زندگی اون دونفر به مرز یخ‌زدگی و فروپاشی رسیده؛ جایی که برای ذره‌ای امید، باید دست‌ و پا زد...
Все права защищены
Подпишись, чтобы добавить 𝑊𝑖𝑛𝑡𝑟𝑦 в свою библиотеку и получать обновления
или
Руководство по содержанию публикаций
Вам также может понравиться
Strawberry farm||Kookv от S_TAEHKOOK
27 Части Текущие
Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون مرد جفتشه؟ ••• _اگه با من جفت بشی مادر و پدرت و پیش بهترین متخصص ها میبرم و یه خونه خوب براشون توی سئول پیدا میکنم!تازه میتونم بازنشسته اشون هم بکنم جوری که پول بیشتری بهشون داده بشه!تمام پول زمین هم بهشون میدم... +اما ما هم دیگه و نمیشناسیم... _بهش به چشم یک قرارداد نگاه کن! +سودش برای تو چیه؟ _من نمیخوام به اجبار با کسی جفت بشم...حالا که جفت خودم و پیدا کردم خانواده ام اینو درک میکنن!کافیه جلوشون تظاهر کنیم که باهم خوب و خوشحالیم همین! _قبوله؟ ••• Couple:Kookv Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:~ By: S_TAEHKOOK
Вам также может понравиться
Slide 1 of 10
از هم گُسسته - brisé | VKOOK cover
Do U Luv Me cover
Strawberry farm||Kookv cover
ᴅɪꜱᴛᴀɴᴄᴇ cover
℃ꈚ℮ꋬ꓄℮ꋪ cover
⊱ 𝑺𝒊𝒏𝒔 𝒐𝒇 𝒐𝒖𝒓 𝒍𝒐𝒗𝒆 ⊰ cover
Hanah̑̈ȃ̈k̑̈ȋ̈ȇ̈❣︎ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Boy A cover
Hyunlix. cover

از هم گُسسته - brisé | VKOOK

12 Части Текущие

از هم گُسسته | brisé •اسم فیکشن از secret garden تغییر پیدا کرد• "تجربه‌ی عشقی مقدس که به ناپاکی رسوا شده" به آرامی سرش را پایین‌تر آورد که نگاهشان به هم گره خورد و نفس‌هایشان ملتمس برای آزادی.. با صدایی که التماس میکرد به گوش جونگکوک نرسد؛ آب دهانش را پایین فرستاد همان خواهشی که جونگکوک برای ضربان قلب هیجان‌زده‌اش داشت.. این اولین نزدیکیشان نبود اما در نظرشان عادی هم نمی‌آمد.. پسر کوچکتر لب‌های سرخش را نمدار کرد و با صدایی تحلیل رفته خیره به آن لب‌های پهن، آرام لب زد -دوست دارم... نگاهش را به نگاه مرد رو‌به رویش دوخت -بوی عطرتو.... نویسنده: تناز با همراهی ساغر کاپل: ویکوک ژانر: کلاسیک|تاریخی- رومنس- انگست- اسمات