Story cover for Under the Skin of the Moon by dewastories
Under the Skin of the Moon
  • WpView
    Reads 350
  • WpVote
    Votes 69
  • WpPart
    Parts 9
  • WpHistory
    Time 1h 54m
  • WpView
    Reads 350
  • WpVote
    Votes 69
  • WpPart
    Parts 9
  • WpHistory
    Time 1h 54m
Complete, First published Apr 12
Mature
ماه کامل مثل آینه‌ای در آسمان می‌درخشید، اما جین فقط به چیزی درون خودش فکر می‌کرد-فرزندی که در سکوت، آینده‌ای تازه را نوید می‌داد. او امگای مقدس بود، نه به‌خاطر جایگاه، بلکه به‌خاطر قلبی که میان عشق و وظیفه پاره شده بود.

نامجون، یوونگی، تهیونگ و جونگ‌کوک-آلفاهایی با قدرت و غرور، هرکدام می‌خواستند جین را در کنار خود ببینند، نه فقط برای عشق، بلکه برای وارثی که می‌توانست جایگاهشان را در گله تثبیت کند.

اما میان آن‌همه نگاه سنگین، فقط یک نفر بود که ساکت مانده بود-جیمین. امگایی دیگر، اما با نگاهی که حرف نمی‌زد، فقط می‌فهمید. او هیچ ادعایی نداشت، فقط حضورش گرم بود، شبیه خانه.

جین در دل خود گم شده بود، میان آلفاها، غرور، انتظار... اما وقتی نگاهش با نگاه جیمین تلاقی کرد، همه‌چیز برای لحظه‌ای ساکت شد. شاید فرزندش نیاز به یک پدر قدرتمند نداشت.
شاید... فقط کافی بود عشق واقعی در کنارش باشد
All Rights Reserved
Sign up to add Under the Skin of the Moon to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Haven [Kookv, Yoonmin] by thatnaomi
25 parts Complete Mature
زندگی عاشقان مقیم بلندی‌های کالیفرنیا خلاصه: قصه مردی بد و مردی خوب؛ دوستی به عشق تبدیل میشه. کنارش قصه مردی خیلی بزرگ‌سال‌تر و مردی جوون؛ عشقی که به دلبستگی می‌انجامه. «چرا؟ چون من زن نبودم؟» جونگ‌کوک به خودش اومد و دید وسط داد و بیداد تهیونگ، دلش برای چشم‌های پسر روبه‌روش ضعف رفته. «احمق تو همه‌جا هستی، جلوی چشمای بازم هستی، پشت پلکای بستم هستی، توی بطری آبجومی، لا‌به‌لای بانداژای بوکسمی، چشمات کنار بالشمه، حتی تو اون هودی سبزِ نعنایی که ازت بلند کردم، ها تهیونگ؟» مرد حلقه داشت. وقتی دستای بزرگش، که مثل دستای از گور برخاسته‌ای، رنگ‌پریده و کم‌خون بود، گودی شونه تا کتف جیمین رو نوازش کرد؛ روی انگشتش برق زد. «آخرین باری که همچین چیزی خوردم؛ مهمونی تولد هم‌دانشکده‌ای انگلیسیم بود، نزدیک بیست سال پیش... این آب گوجه‌فرنگیش یه کم زیاد نیست؟» #جدی_نگیرید وضعیت: کامل‌شده ✅ کاپل: کوکوی، یونمین ژانر: روزمره، عاشقانه، کمدی، اسمات🔞⛔ نویسنده: نائومی
𝗣𝘂𝗿𝗽𝗹𝗲 𝗠𝗼𝗷𝗶𝘁𝗼 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 by manilarise
38 parts Ongoing
موهیتوی بنفش | 𝖯𝗎𝗋𝗉𝗅𝖾 𝗆𝗈𝗃𝗂𝗍𝗈 تلقین چیزیه که روی ناخودآگاهِ انسان تاثیر میزاره، اگر با یک چیزی مدام مغزت رو به گا بدی و با خودت تکرار و تلقین کنی، قطعا توی ذهنت شکل میگیره. اما نه عاشق بودن! عشق رو نمیشه با تظاهر، پول و مال و زیبایی بدست آورد. تظاهر به دوست داشتن فقط میتونه احساساتِ واقعی که داری و ناخودآگاهت سعی داره اونهارو از خودآگاهت مخفی کنه، برات رو کنه و تورو تو یک بگایی بندازه! ژانر ↶ عاشقانه، کمدی، کمی دراما، اسمات کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ «فرعی - سپ» قسمتی از فیک ↶ _به من نگو موهیتوی بنفش! _پس چی بگم؟ غیر ازینه که مثل یک موهیتو تو یک روزِ تابستونیِ گرمِ تخمی، برام لذت بخش و آرامش بخشی؟ غیر ازینه که با اون موهای بنفشِ دلبرت، ضربان قلبم رو روی هزار میبری و کاری میکنی دلم بخواد هرروز صبح اون تار های بنفشِ لعنتی روی سینه‌م باشن؟ خب بیشعور. تو خودِ موهیتوی بنفشی! •روزِ آپ: دوشنبه ها•
Floricide | Sope  by Mamacita_01
10 parts Ongoing Mature
┊Summary: در شهری که عدالت فروخته میشه، قاتلی در سایه‌ها نفس می‌کشه. بهش میگن جک؛ کابوس تمام کسایی که فکر میکنن دست قانون بهشون نمیره. هر قتلش مثل یک امضاست، و هر نامه‌ای که جا میذاره، دهن‌کجی به پلیس. مین یونگی، افسر کارکشته‌ی پرونده، قسم خورده تا وقتی اون رو پشت میله‌های زندان نبینه، عقب نشینی نکنه. اما درست وسط این تعقیب و گریز، یک غریبه‌ی عجیب وارد زندگیش میشه. کسی که طوفان وجودش رو از نگاهش میشد فهمید... ولی نمیشد ازش دل کند. درست همونجا بود که مرز درست و غلط کم‌کم محو میشد و عشق و نفرت باهم گره میخوردن. و هیچکس نمیدونست کی قراره ضربه‌ی اخر رو بزنه. ┊Teaser: _هیچکاری نتونستم بکنم، چیکار میکردم؟ خب دوستم نداشت، به قول خودش اونقدراهم احمق نبود که یکی مثل من رو دوست داشته باشه. و بعد اون رفت. طوری رفت که من ارزو کردم کاش دست کم برمیگشت و با تمسخر بهم نگاه میکرد، تا بفهمم حداقل لایق نگاه اخرش بودم... **** ┊Genre:Criminal, Angst, Romance, Smut ┊Couple: Sope, Vkook، Namjin ┊Writer: Shinrai ┊up : saturday
《LOTUS | KOOKV》 by mono_1989
26 parts Ongoing
Summary: در قلب لس‌آنجلس، شهری که زیر سایه مافیا زنده است، سه روح گمشده سرنوشتی غیرمنتظره را رقم می‌زنند. حرامزاده دورگه، کاپوی بی‌رحم با گذشته‌ای آکنده از زخم‌های عمیق. دکتر پلاگ، مردی با نقابی از اسرار که هیچ‌کس از انگیزه‌های واقعی‌اش خبر ندارد، و در نهایت لوتوس. مردجوانی که زخم‌هایش او را به زندانی درونی بدل کرده است. در بین صفحات این کتاب، روایتِ کلمات در باب زندگیِ گلی سرسخت خواهند بود که در مردابی به نام "شهر فرشتگان" زندگی‌ میکرد. شاید بنظر نمی‌آمد، اما او با تمام زیبایی و معصومیتی که فخر فروشانه در مرداب به نمایش می‌گذاشت در آنجا ریشه داشت. اما وقتی انتقام، حقیقت، و خیانت در هم می‌آمیزند، مرز میان دشمنی و اعتماد محو می‌شود. اما وقتی عشق، در ما بین صفحات این روایت مافیایی تنیده می‌شود، انتخاب‌ها دیگر ساده نیستند. آیا می‌توان در دنیایی پر از خون و خیانت، حقیقت را یافت؟ یا نقاب‌ها برای همیشه چهره واقعی‌شان را مخفی خواهند کرد؟ رازهایی که می‌توانند زندگی‌ها را نابود کنند، در میان آتش انتقام و عطش قدرت آشکار می‌شوند. ژانر:action, dram, fiction, mafia, romance, sciencefiction, کاپل: teakook
𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙢𝙖𝙟𝙚𝙨𝙩𝙮 [KookV] by Jasminjhs
22 parts Complete Mature
-من خیلی بهتر از سربازهای شما می‌تونم شمشیر به دست بگیرم. -برای همین دفعه آخری که یواشکی از قصر بیرون رفته بودی کنار یه مشت دزد پیدات کردم؟ -به زور که اونجا نبودم! -متوجه‌ای که این حرفت بدتره؟! -من که نمی‌دونستم اون‌ها دزدن. -فقط برو بیرون تهیونگ... آه خواجه چئو بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم تنها هدفش تو زندگی اینه که من رو شکنجه بده. - - ازدواج‌های جونگکوک، پادشاهِ سرزمین جوسئون، تا الان همگی به خاطر حفظ موقعیت و راضی نگه‌داشتن وزرا بوده. اما اوضاع زمانی پیچیده میشه که ازدواج به اجبار امگای سرکش خانواده‌ی کیم، تهیونگ، با جونگکوک هنوز واقعی نشده. البته چطوری قراره واقعی بشه وقتی تنها کاری که تهیونگ انجام میده اینه که اعصاب پادشاه بیچاره رو به بازی بگیره و پیرش کنه؟ با این وجود، تهیونگ تنها کسیه که توی حرمسرا میتونه قانون شکنی کنه و از مجازات‌هاش فرار کنه. • Author: Abby • Couple: KookV • Genre: Historical, Omegaverse, Romance, Comedy, Smut, Mpreg
You may also like
Slide 1 of 9
Rival(VKOOK)🔞 cover
Haven [Kookv, Yoonmin] cover
𝗣𝘂𝗿𝗽𝗹𝗲 𝗠𝗼𝗷𝗶𝘁𝗼 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 cover
Floricide | Sope  cover
Amareath. cover
sisu cover
《LOTUS | KOOKV》 cover
𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙢𝙖𝙟𝙚𝙨𝙩𝙮 [KookV] cover
Atarashii  cover

Rival(VKOOK)🔞

49 parts Complete Mature

کامل شده (درحال ویرایش)❗ جونگکوک هرچیزی که براش سخت تلاش کرده بود رو تو یک لحظه از دست داد... لحظه‌ای که کیم تهیونگ با یک حقه‌ی کثیف باعث شد جونگکوک شانس راه یافتن به المپیک رو از دست بده... سال‌ها بعد جونگکوک کاپیتان تیم تنیس در دانشگاه بود که دانشجوی جدیدی ظاهر شد. کیم تهیونگ... دشمن قسم خورده‌ی جونگکوک... نفرت جونگکوک آشکار میشه و اون دو نفر مجبورن باهم دیگه در یک تیم بازی کنن. چه اتفاقی میوفته وقتی این دوتا پسر مجبورن کنار هم باشن ؟ اونم درحالی که از هم متنفرن... آیا جونگکوک میتونه گذشته رو فراموش کرده و روی آینده‌اش تمرکز کنه؟ 🔞SMUT : Vkook and a little bit KookV(Verse) فنفیک قبلا تمام شده الان دارم پارتا رو ویرایش میکنم و دونه دونه برمیگرده. مرسی که میخونید :)