
کِرنسیا~ مکانی که در آن شخص احساس امنیت می کند، جایی که قدرت شخصیت از آن استخراج می شود. جایی که آدم احساس می کند در خانه است. کاپل : چانمین، مینسونگ ژانر : درام، انگست، هپیاند ___________________________ به لب های سونگمین که براق تر از قبل شده بود خیره شد و لب زد بنگچان : میخوام ببوسمت کیم سونگمین سرش رو خم کرد و لباش رو به آرومی روی لب های سونگمین گذاشت. اون لب ها طعم بهشت میداد طوریکه دوست داشت زمان تا ابد بایسته چان نگاهی بهش کرد دستای اون پسر رو محکم گرفت و پسر رو به خودش نزدیک تر کرد. چان به چشمای زیبای پسرک کنارش نگاه کرد و لبخند گنده ای زد سونگمین بالاخره با حرکت ناگهانی چان جرات پیدا کرد تا حرفی که خیلی وقت بود دلش میخواست رو بگه سونگمین : من دوست دارم بنگچانشی وقتی نزدیکتم قلبم بقدری تند میزنه که میترسم بقیه صداش رو بشنون ___________________________ به چشم های پر از اشک پسر موفرفریش نگاه کرد و دستاش رو تو دستش فشرد و برخلاف خواسته ی قلبیش شروع به حرف زدن کرد مینهو : من دوست ندارم جیسونگ بدردت نمیخورم جیسونگ تو با من هیچوقت خوشبخت نمیشی جیسونگ اون روز مرخصی گرفته بود تا برای دیدن پسر باریستا به کافه بره و با یک دست گل بزرگ سوپرایزش کنه اما با دیدن بوسیده شدن مینهو توسط یک پسر غریبه خودش بود که سوپرایز شده بودAll Rights Reserved