Story cover for Silent Reading/Mò Dú - Book 1/ Persian Translate by phoenix_nn
Silent Reading/Mò Dú - Book 1/ Persian Translate
  • WpView
    Reads 1,878
  • WpVote
    Votes 177
  • WpPart
    Parts 32
  • WpView
    Reads 1,878
  • WpVote
    Votes 177
  • WpPart
    Parts 32
Complete, First published Apr 30
𝐍𝐚𝐦𝐞 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 :
Silent Reading

𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 
Priest

𝐄𝐧𝐠𝐥𝐢𝐬𝐡 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : 
E. Danglars

𝐏𝐞𝐫𝐬𝐢𝐚𝐧 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : 
Phoenix

𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:
Action, Mature, Mystery, Psychological, Romance, Shounen Ai
━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
 ﺧﻼﺻﻪ:
دوران کودکی، نحوه بزرگ شدن، خانواده، روابط اجتماعی، اتفاقات تلخ گذشته
ما همیشه دنبال این هستیم که انگیزه‌های مجرم‌ها رو بررسی کنیم و بفهمیم چه احساسات پیچیده‌ای باعث کارهاشون شده

اما هدفمون این نیست که خودمونو جای اون‌ها بذاریم و باهاشون همدردی کنیم یا حتی ببخشیمشون؛ هدفمون پیدا کردن دلیلی برای توجیه کردن جرم‌هاشون نیست؛ هدفمون زانو زدن جلوی چیزی به اسم «پیچیدگی ذات آدم» نیست؛ هدفمون صرفاً فکر کردن به مشکلات جامعه نیست، و خیلی کمتر هدفمون اینه که خودمون هم شبیه هیولاها بشیم

ما فقط می‌خوایم یک محاکمه عادلانه وجود داشته باشه - هم برای خودمون، و هم برای اون‌هایی که هنوز به این دنیا امید دارن

━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
🎬 𝐉𝐮𝐬𝐭𝐢𝐜𝐞 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐃𝐚𝐫𝐤
 ناول ترجمه شده فارسی- سریال عدالت در تاریکی
All Rights Reserved
Series

Silent Reading/Mò Dú

  • Season 1
    32 parts
  • Silent Reading/Mò Dú - Book 2/ Persian Translate cover
    Season 2
    26 parts
Table of contents
Sign up to add Silent Reading/Mò Dú - Book 1/ Persian Translate to your library and receive updates
or
#27chinese
Content Guidelines
You may also like
🐠𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙💫🔞ماهی طلایی  by purple-prince
15 parts Ongoing
نام:𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙🐠💫 کاپل اصلی:کوکمین کاپل فرعی: نامجین عشق بین گروگان و گروگانگیر❤ 💦🔞اسمات مثل همیشه بخش اصلی و جذاب فیک منه💦🔞 پسرک با بغض لب زد: مردن ترس داره؟! تنها پسر سیاه پوش تو اون اتاق تاریک و نمور پوزخندی زد و لب زد: بستگی به نحوه ی مردنت داره...مثلا یکی روشش اینکه با گلوله مغزت رو سوراخ کنم یا شاید قلبت رو!؟ پسرک آب دهنش رو قورت داد و لب زد: تو.. این کارو میکنی؟! مرد با قدم های آروم و استوار درست پشت سرش قرار گرفت و با لذت به لرزش بدن پسر کوچیکتر زل زد: نه... من قرار نیست تورو به همین راحتی از دست بدم ماهی طلایی... چرخی به دور پسرک زد و اینبار درست مقابلش قرار گرفت و دستش رو به زیر چونه ی او گرفت و به چشمای لبریز از اشک پسر زل زد و لب زد: کاری میکنم که هرروز بمیری و زنده شی... باید انتقامم رو ازتون بگیرم خانواده پارک! ╱╲❀╱╲╱╲❀╱╲╱╲❀╱╲ لب هاش که با همون بوسه ی وحشیانه ی جونگکوک بزرگتر و قرمز به نظر میومدند،میلرزیدند... خدایا مثل اینکه بی خیال شده بود... خدایا یعنی قرار بود رها کنه؟!... اما با حرفی که از بین لب هایی که توسط شون بوسیده شده بود خارج شد، لبخند به سرعت از روی لب هاش پاک شدن.. - به نظرت واکنش پدرت وقتی پسرکش زیرم داره از درد ناله میکنه و من سخت و محکم میکنمش چیه؟!
kaleidoscope of death  / The Spirealm / Persian Translate by phoenix_nn
70 parts Ongoing
𝐍𝐚𝐦𝐞 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 : Kaleidoscope of Death 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : Xī Zǐxù 𝐄𝐧𝐠𝐥𝐢𝐬𝐡 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : Giyoonssi 𝐏𝐞𝐫𝐬𝐢𝐚𝐧 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : Phoenix 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Danmei, Ghosts, Cross Dressing, Supernatural, Horror, Comedy ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ خلاصه : شروعش عجیب بود؛ اول از همه، گربهی خانگیاش نگذاشت بغلش کند لینچیوشی بهزودی فهمید که حسی از ناهماهنگی و ناجور بودن کمکم همه چیزِ اطرافش را فرا گرفته است بعد، یک روزِ عجیب، دری را هل داد و باز کرد و دید راهرویی که با آن آشنا بود، به یک دالانِ بیپایان تبدیل شده است در دو انتهای این دالان، دوازده درِ آهنیِ یکسان قرار داشت و اینگونه، داستان آغاز شد روآننانجو به لینچیوشی گفت: «وقتی به ورطه خیره شوی، ورطه نیز به تو خیره خواهد شد¹» لینچیوشی با شنیدن این حرف، در تفکری عمیق فرو رفت. بعد زیپ شلوارش را پایین کشید و ورطه را نشانه گرفت روآننانجو: «... شلوارت رو درست بکش بالا!» ¹ نقل قول نسبتاً معروفی از فیلسوف، فردریش نیچه، که قابل تفسیر است. فعلاً وارد جزئیات این نقل قول نمیشوم، چون بعداً در رمان دوباره به این بخش اشاره خواهد شد - وقتی زمانش برسد، دربارهاش بحث خواهم کرد ━━━━━━━━━━━ 🎬 𝐓𝐡𝐞 𝐒𝐩𝐢𝐫𝐞𝐚𝐥𝐦 ناول ترجمه شده فارسی- سریال مارپیچ
My Alpha Daddies | kookvkook by Violet_kim_writer
30 parts Complete
|تکمیل| دستی به سر پسر ترسیده کشید و با خنده به طرف برادرش برگشت. ×جانگکوک نظرت چیه یکم بهش مهلت بدیم؟ +این حرف از توی هورنی بعیده جونگکوک! پسر حریر سفید رنگ تنش رو بیشتر چسبید و با وحشت به اون دو آلفای دوقلو خیره شد. جانگکوک همونطور که دندون های نیش تیزش رو برای تهیونگ به نمایش میذاشت نزدیکش شد و زمزمه کرد: +با یه شب خوب در کنار ددیات چطوری امگا..؟ -ل..لطفا آلفا..کاریم نداشته باش.. ×اوه! دیگه برای التماس دیره بیبی.. •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ژانر: امگاورس ، اسمات ، ددی‌کینک ، بی دی اس ام ، فانتزی ، امپرگ. کاپل اصلی : کوکویکوک(جانگکوک و جونگکوک ، تهیونگ بیچاره) کاپل فرعی: نامجین ، مخفی :") 《توجه : توی این فیک القاب یا فوحش هایی که ممکنه از شخصیتی به شخصیت دیگه داده بشه اصلا منظور دار نوشته نشده و هیچ هیتی در کار نیست و لذا برای آب و لعاب دادن به داستانه. تمامی شخصیت ها برای ما قابل احترامن و این فقط یه فیک غیرواقعیه و همه اش زاده تخیل نویسنده است》
You may also like
Slide 1 of 10
🐠𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙💫🔞ماهی طلایی  cover
📜 rumor / شایعه 📜 cover
 🔞من همخوابه ی هیونگام شدم!  🔞 I slept with my brothers! 🔞 cover
kaleidoscope of death  / The Spirealm / Persian Translate cover
Blue diamond [الماس آبی] cover
𝓕𝓸𝓻𝓬𝓮𝓭 𝓓𝓪𝓭𝓭𝓲𝓮𝓼 cover
[DOGGY LIFE !!!] cover
My Alpha Daddies | kookvkook cover
Two daddy and baby mochi  cover
Jung Pack  cover

🐠𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙💫🔞ماهی طلایی

15 parts Ongoing

نام:𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙🐠💫 کاپل اصلی:کوکمین کاپل فرعی: نامجین عشق بین گروگان و گروگانگیر❤ 💦🔞اسمات مثل همیشه بخش اصلی و جذاب فیک منه💦🔞 پسرک با بغض لب زد: مردن ترس داره؟! تنها پسر سیاه پوش تو اون اتاق تاریک و نمور پوزخندی زد و لب زد: بستگی به نحوه ی مردنت داره...مثلا یکی روشش اینکه با گلوله مغزت رو سوراخ کنم یا شاید قلبت رو!؟ پسرک آب دهنش رو قورت داد و لب زد: تو.. این کارو میکنی؟! مرد با قدم های آروم و استوار درست پشت سرش قرار گرفت و با لذت به لرزش بدن پسر کوچیکتر زل زد: نه... من قرار نیست تورو به همین راحتی از دست بدم ماهی طلایی... چرخی به دور پسرک زد و اینبار درست مقابلش قرار گرفت و دستش رو به زیر چونه ی او گرفت و به چشمای لبریز از اشک پسر زل زد و لب زد: کاری میکنم که هرروز بمیری و زنده شی... باید انتقامم رو ازتون بگیرم خانواده پارک! ╱╲❀╱╲╱╲❀╱╲╱╲❀╱╲ لب هاش که با همون بوسه ی وحشیانه ی جونگکوک بزرگتر و قرمز به نظر میومدند،میلرزیدند... خدایا مثل اینکه بی خیال شده بود... خدایا یعنی قرار بود رها کنه؟!... اما با حرفی که از بین لب هایی که توسط شون بوسیده شده بود خارج شد، لبخند به سرعت از روی لب هاش پاک شدن.. - به نظرت واکنش پدرت وقتی پسرکش زیرم داره از درد ناله میکنه و من سخت و محکم میکنمش چیه؟!