Story cover for Whisperline | SKZ by kaeyano
Whisperline | SKZ
  • WpView
    Reads 915
  • WpVote
    Votes 129
  • WpPart
    Parts 9
  • WpView
    Reads 915
  • WpVote
    Votes 129
  • WpPart
    Parts 9
Ongoing, First published May 05
در شهری که صدا سرکوب شده و هر کلمه‌ می‌تونه بهایی سنگین داشته باشه، مینهو، معلم زبان اشاره و هیونجین، پسر یکی از مقامات عالی‌رتبه حکومت، بی‌صدا عاشق هم می‌شن؛ عشقی که در سایه سکوت شکوفه می‌زنه و در لبخندها و نگاه‌ها معنا پیدا می‌کنه. اما وقتی صدای خودشون رو در یک سیستم ممنوعه پیدا می‌کنن، همه‌چیز دستخوش تغییر می‌شه. حالا، در مسیری پرخطر، باید برای عشق، آزادی و حقیقتی که پنهان شده، بجنگن. اون‌ها برای زنده‌ موندن، نه تنها باید از دست مأموران حکومتی فرار کنن، بلکه باید بفهمن چه کسی پشت پرده‌ی بازی صداها ایستاده و آیا عشق، می‌تونه در دنیایی که شنیدن جرمه، نجاتشون بده؟


«گاهی فکر می‌کنم اگه یه روز همه‌چی تموم بشه، فقط صدای نفس‌هات تو ذهنم می‌مونه. نه تصویرت، نه اسمت... فقط اون صدا. چون این‌جا-» دستش رو روی سینه‌اش گذاشت «-اینجا ضبط شده.»

› COUPLE : HyunHo, ChanMin
› GENRE : Dystopian, Romance, Smut, Mystery, Sci-fi, Action
› Author : Kaeya
All Rights Reserved
Sign up to add Whisperline | SKZ to your library and receive updates
or
#37chanmin
Content Guidelines
You may also like
𝐭𝐡𝐞 𝐪𝐮𝐢𝐞𝐭 𝐨𝐧𝐞 by mr_bangchan
6 parts Ongoing
⇽ هیچ‌کس یه مجرم سابق رو نمی‌پذیره، مخصوصاً اگه قاتلِ پدر خودش باشه. مینهو بعد از سال‌ها زندان، توی دنیایی آزاد می‌شه که حتی یه کار ساده هم بهش نمی‌دن. برای زنده موندن، برای کمک به مادرش، فقط یه راه باقی می‌مونه: رفتن به ارتش، اما یه مشکل جدی هست. اون یه امگاست... جایی که آلفاها حکومت می‌کنن، امگا بودن یعنی نقطه‌ضعف. یعنی طعمه. پس باید پنهان بشه؛ حتی اگه مجبور باشه خودش رو سرکوب کنه، با قرص یا با درد. اما ارتش فقط سختی فیزیکی نیست... اونجا، مینهو با افسر جوانی آشنا می‌شه. یه آلفای غالب به اسم هیونجین. و از اونجا... داستانی شروع می‌شه که هیچ‌کدوم‌شون برای بهای آخرش آماده نبودن.⇾᜴ ⇾𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝐭𝐡𝐞 𝐪𝐮𝐢𝐞𝐭 𝐨𝐧𝐞 ⇾𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝐡𝐲𝐮𝐧𝐡𝐨_𝐜𝐡𝐚𝐧𝐡𝐨_𝐜𝐡𝐚𝐧𝐠𝐦𝐢𝐧 ⇾𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝐬: > Drama - Angst - Romance - ⇾Omegaverse - Psychological - Military - ⇾Smut🔞 。☆✼★━━━━━━ - ━━━━━━★✼☆。 ⇽با صدای رد پاش ، تمام سربازا از ترس سریع خم شده بودن تا به عنوان ادای احترام، باهاش چشم تو چشم نشن. اما برخلاف سربازا مینهو بدون هیچ گونه ادای احترامی، با صورتی پر از بُهت به قامت بلند هیونجین زل زده بود. هیونجین که پشت سرش قرار گرفته بود یهو ایستاد و لب زد: "هنوز نفهمیدی که کجا قرار گرفتی مگه نه؟!" مینهو فوری بلد شد
You may also like
Slide 1 of 9
My Boyfriend Is My Bodyguard 💵 cover
𝖡𝗅𝖺𝖼𝗄 𝖲𝗂𝗇𝗌 cover
Eleven|Minsung cover
Blue blood cover
my vampire cover
A Thousand Years {Minsung} cover
𝐊𝐚𝐥𝐨𝐩𝐬𝐢𝐚 cover
𝐭𝐡𝐞 𝐪𝐮𝐢𝐞𝐭 𝐨𝐧𝐞 cover
Minsung's  L☆ve🔞 cover

My Boyfriend Is My Bodyguard 💵

39 parts Complete

💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ -میخوای اول بهم تجاوز کنی بعد بکشیم ؟ -الان قرن بیست و یکه ... کی دیگه همچین کاری میکنه ؟ با چشمای گرد شده داد زد -یعنی فقط بهم تجاوز میکنی ؟ نمیکشیم ؟ □■□■□■□■□■□ -من مخ اینو میزنم ! -شبیه آدمایی نیست که بشه مخشونو زد -باشه .. من میزنم ! -احمق من میگم نمیشه تو میگی میزنم ؟ -من منم ! تو نیستم که ! من اگه بخوام .. میتونم مخشو بزنم ! □■□■□■□■□■□ Story Genre:fiction,fluff,romance,action,smut🥊 Couple:Vkook,Yoonmin,secret🎡🪤 "Completed"⛓️