
مرد جلو رفت : [ گرگ کولی و چشم گردم؟ منمرد خشن و سن بالاییم...حق نداری منو مورد قضاوت قرار بدی ؛من بهت احترام میزارم، بهت نزدیک نمیشدم تا خوی درونمُ کنترل کنم من برای تو آدم خطرناکیم و بهت حق انتخاب میدم اگر شما منو رد کنی..من در جایگاهی نیستم که بخوام جفت چشم قشنگمُ رد کنم...] در درون آلفای خون خالص طناب و زنجیر از سلطه میگذشت که اگر خدایی نکرده امگای خوشگلش جواب رد داد اونها رو آماده کنه درحالی که امگا فقط قسمت های مزخرف حرفشُ میشنید: [ چرا تنهایی از جانب من تصمیم میگیری آقای خشنِ سن بالا؟ ] . . نام فیک : اغواش کن ژانر : عصر ویکتوریا، عاشقانه، کمی خشن،امگاورس،انگست ، کمی طنز تلخ.. کاپل : ویکوک ، سیکرت خلاصه : *** + شاهزاده چه حسی داری وقتی نگاهم به نگاهت قفله؟ _ حس ابر و دریا ، دور و دست نیافتنی _ قراره تو بغل شیطان شرق برقصی ، حالا چه حسی داری؟ + قراره بالا بیارم ! ............. شاهزاده ی امگایی که برای شاه شدن هر کاری میکنه و حالا قراره با منفور ترین شخصی که تو تاریخ هک میشه ملاقات کنه و زندگیش به بند نگاهش گره بخوره یه قاتل؟ یه بیرحم آدمخوار؟ باید باهاش کنار بیاد ...نه؟باید اونو عاشق خودش کنه " فریبش بده " writer : m,melikaAll Rights Reserved