
ژانر :جنایی عاشقانه اسمات 🔞 ماجراجویانه خلاصه داستان : یونگی من عاشقتم و دوریت برام سخت میشه ولی مجبوریم نمیخوام بابام بلایی سرت بیاره از این تونل فرار کن و دیگه خودتو نشون نده یونگی بوسه کوتاهی به لب جیمین زد و با نگاهش که میخندید گفت نترس مو طلایی ،میرم ولی بهت قول میدم که از بازگشتم بترسن . و دوید و از جلو چشای جیمین محو شد. ۴ سال گذشت و در دئگو آوازه شد شخصی به نام آگوستدی برای انتقام از رئیس پارک مافیا اومده و.......All Rights Reserved