
وقتی کیم تهیونگ وارث بزرگترین کمپانی ساختمانی کرهجنوبی یکی از بدترین شبهای زندگیش رو میگذرونه یه خونآشام وارد زندگیش میشه. همهچیز خوب بود البته تا قبل از اینکه تهیونگ بفهمه شاهزاده جئون جونگکوک وارث قبیله کرورالونا برای پیدا کردن گنج قبیله ازش سواستفاده کرده... 𝐅𝐈𝐂: 𝐁𝐋𝐎𝐎𝐃𝐘 𝐖𝐈𝐒𝐇 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕, 𝐒𝐄𝐂𝐑𝐄𝐓 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄: 𝐅𝐀𝐍𝐓𝐀𝐒𝐘, 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍𝐂𝐄 𝐕𝐀𝐌𝐏𝐈𝐑𝐄, 𝐀𝐍𝐆𝐒T «آهِ شیرینم یعنی تو اون لحظهای در وجود منی، که دیگه نه میشه گفت، نه میشه نگه داشت، فقط میشه آه کشید با طعم شیرینی حضورت و سوزِ نبودنت کنارم» *ੈ✩‧₊˚༺☆༻*ੈ✩‧₊˚ «متاسفم» «تکلیف اون قلبی که بهت سپرده بودم چی میشه؟ میتونی دوباره بهش نفس بدی، یا باید بذارمش توی تابوتِ خاطرههام؟» وقتی مرز بین عشق و نفرت فرو میریزه، همهچیز به یه سوال ختم میشه: چقدر حاضری برای کسی که نباید بهش نزدیک شی، سقوط کنی؟ دنیای اعتماد، یه کلمهی پوچه عشق، یه خطر غیرقابل بخشش ولی بعضی وسوسهها قویتر از عقل و قویتر از قانونه...Creative Commons (CC) Attribution