Vas happenin [L.S | Z.M] - Eliii - Wattpad

Story cover for Vas happenin [L.S | Z.M] by _FadedSun_

Vas happenin [L.S | Z.M]

Reads 396
Votes 82
Parts 6

Reads 396
Votes 82
Parts 6

1d harrystyles larry larrystylinson liampayne louistomlinson niallhoran onedirection zaynmalik ziam ziammayne

پشت آپدیت های فراوانی که ما دایرکشنرها دریافت میکنیم، چه خبرهایی در جریان است؟
[1D]All Rights Reserved

1d harrystyles larry larrystylinson liampayne louistomlinson niallhoran onedirection zaynmalik ziam ziammayne

Table of contents

6 parts

Sign up to add Vas happenin [L.S | Z.M] to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

𝘀𝗶𝗹𝗲𝗻𝘁 𝘀𝗵𝗶𝗲𝗹𝗱 | 𝗹.𝘀 by thesamina28

لویی: تو باید شاعر می‌شدی هری، برای کشتن آدما زیادی لطیفی. هری: گاهی وقتا کلمات راحت تر از گلوله‌ها جون آدمارو میگیرن. بهم بگو...جون تورو کلمات میگیرن یا گلوله ها؟؟ لویی نگاهی به بادی که لای موهای بلند هری پیچید کرد و بعد به آرومی دوباره روی چشم های هری برگشت. لویی: تو میگیری..!! harry top هشدار اسمات بی پایان🌶 samantha🎀

بذار من و تو ما بشیم by hanna_ya0

Let Me and You Become We. «کامل شده» ییبو از قبل احساس کرده بود که جدایی در انتظارشه، با این حال، شروع به بازکردنِ در قلبش به روی «اون» کرد. شیائوجان اونو محکم در آغوش گرفت، فقط برای اینکه یه «نه» کنارِ گوشش زمزمه کنه. ییبو باید چیکار میکرد؟ اون میدونست که باید به زندگی ادامه بده، با دونستن اینکه احساساتش قرار نیست دوطرفه بشه... پس تصمیم به عقب کشیدن گرفت و از زندگی «اون» بیرون رفت. اما درباره شیائوجان... اون تک کلمه ی نه که دو سال قبل گفته بود، چی به سرش آورد؟ اونو توی اقیانوسِ تنهایی عمیقی غرق کرد. اجازه داد این زخم خون ریزی بکنه و باعث دردش بشه، با این حال همچنان منتظر ییبو موند... فقط «اون»» می تونست حال جان رو خوب کنه. بیاید شاهد آشتیشون باشیم، زوجی که برای «با هم بودن» ساخته شدن. -------------------------------- کاپل : ییجان (ورس) ژانر : رمانتیک، انگست، فرند تو لاور نویسنده Buuny-leolan مترجم hanna_ya ادیتور hanna_ya

RiRa [Z.M] by its_TiDa

گذشتگان ، مثل عروسک خیمه شب بازی، نخ های مارو دست گرفتن و رقص زندگی و به هم پیچیدنمون رو تماشا می‌کنن. دست و پا زدن برای دور نگه داشتن خودمون از هم، فقط گره نخ هارو کورتر و ما رو به هم نزدیک تر می‌کنه.

•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ

Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کل زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg

○DeMiurGe◎ by Don_Mute

+Larry & Ziam Futuristic Novel× من خلقت کردم, بهت جون دادم, تا واسه من باشی و به خواست من زندگی کنی... طوری که وقتی اراده کنم بمیری و وقتی بخوام زنده بشی! من خداتم هروبات, با من روی آتش دریا برقص, خون بریز و روش پایکوبی کن... واسه من زندگی کن! :فنفیک دارای محتواییست که شاید برای همه مناسب نباشد! +×+×+×+×+×+×+×+×+×+×++×+×+×+× #1_future #1_larrystylinson #1_harrybottom #1_ziammayne #1_science #3_gaylove

THE COLLECTOR'S DARLING by geniffertomlinson

نت ها و موسیقی ها، خط ها و نقاشی ها، ماندگار نمی‌شوند مگر آنکه روح آدمی در آن دمیده شود، و تا زمانی که روح انسان های زنده در حصار تن هاست، هیچ اثری به تاریخ نمی‌پیوندد!

$Yellow&red {Z.M}{completed} by zahra_284$

Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!

Hiring Love - Vkook by Mevavkooki

‌ 𝘕𝘢𝘮𝘦: 𝘏𝘪𝘳𝘪𝘯𝘨 𝘓𝘰𝘷𝘦 [استخدام عشق] جونگ‌کوک پسری مهربون و بااعتماد‌به‌نفسه. تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و تنها رویایی که تو سرشه، قدم گذاشتن توی دنیای مدلینگ حرفه‌ایه. همیشه مادرش با خنده می‌گفت: «تو زیادی خوش‌تیپی پسرم!» -می‌خوام استخدامم کنین. تهیونگ با نگاهی خونسرد و بی‌احساس، پسر پرانرژی روبه‌روش رو از بالا تا پایین برانداز کرد.. -تَه تَهش بتونی زمینو تی بکشی... +باشه. این کارم میکنم. 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬, 𝘠𝘰𝘰𝘯𝘮𝘪𝘯, 𝘈𝘪𝘩𝘺𝘰 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘔𝘰𝘥𝘦𝘳𝘯, 𝘚𝘮𝘶𝘵 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘦𝘷𝘢 ‌

Kookv | رد نیش by cafune_ii

وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید )‌ این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد

My heart beats for you by sara_a_10

_Complete_ هری: معذرت ميخوام فرشته کوچولوی من... لویی:برای چی؟ هری: همش تقصیر من بود... باید ازت محافظت میکردم لویی: تو تلاشتو کردی هری هری: پس باید بیشتر تلاش میکردم... منو ببخش عزیز دلم لبخند تلخی روی لب های لویی شکل گرفت لویی: تقصیر من و تو نیست.... دنیا سخت گیر تر از اونيه که اجازه ی نفس کشیدن بهمون بده.... هری: وسط این دنیای سخت گیر... ميشه مال من بمونی؟ لویی: چرا؟.... دوسم داری؟ هری: نه... فقط " قلبم برای تو ميتپه "

You may also like

Slide 1 of 10

𝘀𝗶𝗹𝗲𝗻𝘁 𝘀𝗵𝗶𝗲𝗹𝗱 | 𝗹.𝘀 cover

بذار من و تو ما بشیم cover

RiRa [Z.M] cover

•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover

○DeMiurGe◎ cover

THE COLLECTOR'S DARLING cover

Yellow&red {Z.M}{completed} cover

Hiring Love - Vkook cover

Kookv | رد نیش cover

My heart beats for you cover

𝘀𝗶𝗹𝗲𝗻𝘁 𝘀𝗵𝗶𝗲𝗹𝗱 | 𝗹.𝘀

لویی: تو باید شاعر می‌شدی هری، برای کشتن آدما زیادی لطیفی. هری: گاهی وقتا کلمات راحت تر از گلوله‌ها جون آدمارو میگیرن. بهم بگو...جون تورو کلمات میگیرن یا گلوله ها؟؟ لویی نگاهی به بادی که لای موهای بلند هری پیچید کرد و بعد به آرومی دوباره روی چشم های هری برگشت. لویی: تو میگیری..!! harry top هشدار اسمات بی پایان🌶 samantha🎀