Story cover for Broken(taekook) by moon_taekook_love
Broken(taekook)
  • WpView
    Reads 68
  • WpVote
    Votes 2
  • WpPart
    Parts 2
  • WpHistory
    Time 25m
  • WpView
    Reads 68
  • WpVote
    Votes 2
  • WpPart
    Parts 2
  • WpHistory
    Time 25m
Ongoing, First published Jun 06
سال ۲۰۲۰ بود. تهیونگ و جونگکوک، بعد از کلی هم‌صحبتی تو یه بازی آنلاین، بالاخره تصمیم گرفتن همو از نزدیک ببینن. قرارشون یه جا خاص بود؛ یه شهربازی بزرگ و شلوغ.
همه‌چی خوب پیش می‌رفت، تا اینکه پاشون رسید به اتاق آینه‌ها.

یه‌دفعه صدای وحشتناکی بلند شد. زمین شروع کرد به لرزیدن، آینه‌ها ترک خوردن و همه‌چی ریخت به‌هم. اما وقتی بالاخره از اونجا زدن بیرون... چیزی دیدن که باورش سخت بود.

راهرویی که چند دقیقه پیش پر از آدم بود، حالا خالی خالی شده بود. نه صدایی، نه آدمی. هیچی.
ولی موضوع از این عجیب‌ترم بود...

اونا دیگه تو دنیای خودشون نبودن!

حالا تهیونگ و جونگکوک، با یه عده دیگه که هرکدوم قصه‌ی خاص خودشونو دارن، باید راهی پیدا کنن برای زنده‌موندن... و شاید برگشتن. ولی این دنیا، دنیای بازی نیست. اینجا قانونا فرق دارن...

کاپل: تهکوک/یونمین
ژانر: اکشن/فانتزی/کمدی/ترسناک/درام/رازالود/علمی-تخیلی
All Rights Reserved
Sign up to add Broken(taekook) to your library and receive updates
or
#65یونمین
Content Guidelines
You may also like
《LOTUS | KOOKV》 by mono_1989
27 parts Ongoing
Summary: در قلب لس‌آنجلس، شهری که زیر سایه مافیا زنده است، سه روح گمشده سرنوشتی غیرمنتظره را رقم می‌زنند. حرامزاده دورگه، کاپوی بی‌رحم با گذشته‌ای آکنده از زخم‌های عمیق. دکتر پلاگ، مردی با نقابی از اسرار که هیچ‌کس از انگیزه‌های واقعی‌اش خبر ندارد، و در نهایت لوتوس. مردجوانی که زخم‌هایش او را به زندانی درونی بدل کرده است. در بین صفحات این کتاب، روایتِ کلمات در باب زندگیِ گلی سرسخت خواهند بود که در مردابی به نام "شهر فرشتگان" زندگی‌ میکرد. شاید بنظر نمی‌آمد، اما او با تمام زیبایی و معصومیتی که فخر فروشانه در مرداب به نمایش می‌گذاشت در آنجا ریشه داشت. اما وقتی انتقام، حقیقت، و خیانت در هم می‌آمیزند، مرز میان دشمنی و اعتماد محو می‌شود. اما وقتی عشق، در ما بین صفحات این روایت مافیایی تنیده می‌شود، انتخاب‌ها دیگر ساده نیستند. آیا می‌توان در دنیایی پر از خون و خیانت، حقیقت را یافت؟ یا نقاب‌ها برای همیشه چهره واقعی‌شان را مخفی خواهند کرد؟ رازهایی که می‌توانند زندگی‌ها را نابود کنند، در میان آتش انتقام و عطش قدرت آشکار می‌شوند. ژانر:action, dram, fiction, mafia, romance, sciencefiction, کاپل: teakook
Gancio | Vkook by Mamacita_01
7 parts Ongoing Mature
خلاصه: تا به حال شده که راجع به چیزی مرموز و احتمالا خطرناک کنجکاو شده باشین!؟ شاید اون لحظه خودتون رو با گفتن "اتفاق بدی نمیوفته، فقط میخوام ته و توی ماجرارو در بیارم و بعدش فراموشش میکنم" قانع کرده باشین؛ که خب... جونگکوک هم همین کار رو کرد. ولی هیچ‌چیز طبق انتظارش پیش نرفت. جونگکوک فقط یک قهرمان مسابقات رالی بود که تصمیم ناگهانی و کنجکاوی بیش از حدش اون رو وارد هزارتوی عجیبی کرد... طوری که حالا سرعت اتومبیلش نه تنها برای برنده شدن در مسابقات، بلکه برای فرار از دنیای تاریکی که ناخواسته واردش شده بود، باید بهش کمک میکرد. -------- -دزدیده و تهدید شدم که حتما باید راننده‌ی باند بشم و بهم ۲۴ ساعت وقت دادن برای فکر کردن! افسر هایاشی ظرف غذاش رو تحویل گرفت و بدون نگاه کردن به راننده‌ی رالی لب زد: -قبول کن. جونگکوک تکخند متعجبی زد. -تو افسری یا جاسوس جی چانگ ووک؟! میناتو درحالی که با لبخند به گونه‌های برجسته‌ی افسر جانگ حین غذا خوردن خیره شده بود، زمزمه کرد: -به هر حال مطمئنم با چیزی تهدیدت کردن که راه دیگه‌ای برات نذاشتن. قبول کن؛ هم اجبار اون‌هارو، هم پیشنهاد من برای مامور مخفی شدن رو. ┊Genre:Criminal, Angst, Romance, Sport, Smut ┊Couple: Vkook, Sope ┊Writer: Shinrai
𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙢𝙖𝙟𝙚𝙨𝙩𝙮 [KookV] by Jasminjhs
22 parts Complete Mature
-من خیلی بهتر از سربازهای شما می‌تونم شمشیر به دست بگیرم. -برای همین دفعه آخری که یواشکی از قصر بیرون رفته بودی کنار یه مشت دزد پیدات کردم؟ -به زور که اونجا نبودم! -متوجه‌ای که این حرفت بدتره؟! -من که نمی‌دونستم اون‌ها دزدن. -فقط برو بیرون تهیونگ... آه خواجه چئو بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم تنها هدفش تو زندگی اینه که من رو شکنجه بده. - - ازدواج‌های جونگکوک، پادشاهِ سرزمین جوسئون، تا الان همگی به خاطر حفظ موقعیت و راضی نگه‌داشتن وزرا بوده. اما اوضاع زمانی پیچیده میشه که ازدواج به اجبار امگای سرکش خانواده‌ی کیم، تهیونگ، با جونگکوک هنوز واقعی نشده. البته چطوری قراره واقعی بشه وقتی تنها کاری که تهیونگ انجام میده اینه که اعصاب پادشاه بیچاره رو به بازی بگیره و پیرش کنه؟ با این وجود، تهیونگ تنها کسیه که توی حرمسرا میتونه قانون شکنی کنه و از مجازات‌هاش فرار کنه. • Author: Abby • Couple: KookV • Genre: Historical, Omegaverse, Romance, Comedy, Smut, Mpreg
Little Bunny  by Zabi1212
40 parts Complete Mature
( کامل شده ) درد و ترس ، چیزی که جونگکوک هایبرید هیفده ساله از سن خیلی خیلی کم بهش عادت کرده . شاید درد کشیدن دیگه براش ساده شده باشه ؟ البته درد کشیدن برای هیچکس ساده نیست ، وقتی اون صدایی که توی مغزت حرف میزنه ام حالش ازت بهم میخوره دیگه چیزی نمی‌مونه میمونه؟ و اینور هم کیم تهیونگ پسر پولداری که همه فکر میکنند بهترین زندگی رو داره البته معلومه که از شخص دیگه زندگی خیلی بهتری داره ولی خب اونم دلایلی داره که از موقعیتش متنفر باشه . چی میشه اگه تهیونگ اون کسی که میخواد ازش مراقب کنه رو پیدا کنه و کوک ام مکان امنی که لازم داره ؟ __________ ته : هیششش نفس هیونگ برا چی معذرت خواهی می‌کنی فرشته ؟ ببینمت پسر قشنگم کوچولوی من برای چی گریه می‌کنی اخه؟ میدونی چقد دلم برات تنگ شده ؟ همه کس هیونگ زندگیه هیونگ اشک نریز پسر نازم میبینی حالم خوبه ؟ نگاه کن منو کوک سرش رو بالا آورد و با چشمای اشکیش به ته خیره شد که دوباره گریش گرفت و شروع کرد به اشک ریختن و گریه کردن با صدای بلند و ته که انگار دست پاچه شده بود لبخندی زد و دوباره کوک رو بغل کرد ته : هیشش عیب نداره عزیزم گریه کن دل کوچولوت گرفته قربون صدات بشم هیسس عیب نداره ....
You may also like
Slide 1 of 10
You are snake. Aren't you? cover
《LOTUS | KOOKV》 cover
Gancio | Vkook cover
Limerence | Vkook cover
𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙢𝙖𝙟𝙚𝙨𝙩𝙮 [KookV] cover
Little Bunny  cover
The 7 Princes [BTS x Reader](Translation Ver ) cover
𝒜𝓃 𝒶𝒸𝒽𝒾𝑒���𝓋𝑒𝒹 𝓌𝒾𝓈𝒽 𝑜𝓇...?!🗡(𝓈𝑜𝓅𝑒 )  cover
fake love ❗عشق دروغین cover
-ᴡʜɪᴛᴇ ʙᴜᴛᴛᴇʀꜰʟʏ- cover

You are snake. Aren't you?

3 parts Complete

وضعیت: اتمام یافته✅️ کاپل:ویکوک🐯🐰 ژانر: هایبرید، اسمات، فانتزی، سناریو، تاریخی، ماجراجویی. خلاصه⚠️: جونگکوک هایبرید و دورگه‌ی انسان/مار هست که در یک گروه پایین شهر آدم‌ها زندگی میکنه. اون، پاپا و دو نفر دیگه توی گروهشون زهری دارن که قابلت درمان و شفا بخشی داره. جادوگری در دربار پادشاهی کیم تهیونگ، حرف این نوع مار رو می‌زنه و این، انگیزه‌ای می‌شه برای پادشاه تا حداقل یکی از این مار ها رو داشته باشه. و چه کسی بهتر از جونگکوک خجالتی که به شهر اومد و با برگشتنش، جای زندگی خودشون رو لو داد؟ چنل تلگرام رد لیدی: povredlady69 پیج اینستای ادیت ها: _vkooktae با تشکر از انتخاب این داستان^^🍒